اماکن مقدس به عنوان یکی از مهمترین «مکان ـ معنا»های جهان حاضر، نقش مهمی در تبیین نظام هویتی جامعه و نقشپذیری هویتی افراد آن بر عهده دارند. این قبیل اماکن در تمامی ادیان و باورهای مذهبی به عنوان گذرگاههای عبور از جهان مادی به نظام اخلاقی ـ آئینی به شمار میآیند و بیش از سایر نقاط جغرافیایی زمین برای باورمندان به آنها از ارزش و اهمیت ذاتی برخوردارند.
از سوی دیگر این فضاهای معنایی، وعدهگاه ادواری معتقدان آئین یا باورهای مذهبی منسوب به خود است و از این رو به مثابه ظرفیتی برای پالایش افراد و ساماندهی نظام اجتماعی پیروان دینی، مهم انگاشته میشوند.
این فضاها همچنین محل رجوع اقشار مختلف اعم از ثروتمندان و فقرای جامعه است و از این رو میتوان به آنها به عنوان تعدیلکننده روابط اجتماعی طبقات مختلف جامعه نیز توجه ویژه نمود و از ظرفیتهای آن بهرهمند شد.
آستان مقدس ائمه، امامزادگان و بقاع متبرک، یکی از ظرفیتهای درون دینی مذهب شیعه در ایران است که در ادوار مختلف تاریخی نقشهای مهمی در رشد و ماندگاری تمدن ایرانی ـ اسلامی ایفا نموده است. مدارس علوم دینی و نیز کتابخانههای عظیم علمی و مذهبی اغلب در جوار بقاع متبرک بنا شده و از محل نذورات این مکانهای مقدس هزینههای فعالیت و گسترش آنها تامین شده است.
جدا از کارکرد علمی، در میدان عمل نیز بقاع متبرک امکان مناسبی برای رسیدگی به نیازمندان جامعه و تلاش برای رفع فقر و تبعیض اجتماعی به شمار میآیند. منابع مادی و غیرمادی موجود در این بقاع که حاصل اعتماد اعتقادی به آنها میباشد، در صورتی که در مسیر درست خود مصرف شده و از یک خط سیر مشخص و نظامند برخوردار باشند، میتواند نقش مهمی در ایجاد روحیه هم نوع دوستی و کمکهای نیکوکارانه به جامعه هدف در میان مستعضفین و نیازمندان، ایفا نماید.
توصیه پیامبر اسلام، ائمه اطهار و بزرگان دین به رسیدگی به امور نیازمندان در جامعه در این قبیل اماکن نشانهای روشن از شناخت ظرفیتی است که در دین اسلام برای رفع چنین نیازهایی تعبیه شده است. در یکی از معروفترین این رفتارها در سیره نبوی، شاهد آن هستیم که به دستور پیامبر اسلام، باغداران مکه به صورت داوطلبانه بخشی از محصول خرمای خود را در مسجد پیامبر اسلام میآویختند تا نیازمندان با مراجعه به این مکان مقدس، رفع نیاز کرده و از آنها بهرهمند باشند. (سنن ابی داود | جلد ۱ | صفحه ۳۷۵)
مراکز دینی بیش از هر مکان دیگری میبایستی در الگوسازی رفتارهای اسلامی و عمومیسازی آموزههای اجتماعی دین پیشرو باشند. علقه معنویِ مردم با این قبیل مراکز، زمینه مناسبی است که میتوان بر پایه آن بسترهای مشارکت عمومی را در ساحتهای گوناگون و از جمله در امور خیر بنا ساخت. اتخاذ این رویه همچنان که اثرات امر خیر را در جامعه در پی دارد، به اماکن مقدس و بقاع متبرک به عنوان قطبهای فرهنگی جهان اسلام وجهه و اعتباری چند برابر میدهد.
کارکرد مکانهای مقدس و از جمله بقاع متبرک و آستان امامزادگان، تقویت باورهای دینی و ترویج آموزههای اخلاقی آن برای ساخت جامعهای بهتر است. از این رو هر گامی که در جهت تقویت این کارکرد و رونق این رویه برداشته شود، امری الهی و حرکتی مذهبی به شمار میآید.
در دین اسلام رسیدگی به فقرا در ردیف جهاد برای خداوند قرار گرفته و ثروتمندان مرهون حقی هستند که خداوند از فقرا بر گردن آنها گذاشته است. از جمله این حقوق اطعام نیازمندان از مال و ثروتی است که در اختیار آنها قرار داده شده است. این امر خیر، جدا از آنکه فضیلتی اخلاقی است، وظیفهای مذهبی نیز قلمداد شده و به تبع تمام وظایف مذهبی، نمودها و اثرات گرانبهای اجتماعی به همراه خواهد داشت.
دین، نه تنها به سلامت روح، بلکه به سلامت جسم انسان نیز توجه نموده و برای آن دستورالعملهای ویژهای صادر کرده است. سلامت جسم دری است که به سلامت روح گشوده میشود. یکی از مهمترین ضرورتهای جسم، نیازهای معیشتی او است. نیازهایی که تامین آن گاه به نجات جان انسان انجامیده و عدم تامین آن جسم و روح او را به مخاطره میاندازد. از این رو در تمامی ادیان و مکاتب اخلاقی، توجه به معیشت فقرا و نیازمندان از درجه اهمیت بالایی برخوردار است و رسیدگی به امور آنها در راستای اهدافی است که دین برای سعادت انسان پیگیری میکند. از این رو در مکانهایی که نسبت بیشتری با نهاد دین برقرار میکنند، از جمله در مساجد و بقاع متبرک، نمود رفتارهایی از این دست، تاثیر صدچندان بر جای گذاشته و آنها را به حریم امن در باور مومنان و کلیه افراد جامعه بدل میسازد.
دین در ذات خود دارای دو گونه رفتار فردی و جمعی است. برقراری رابطه فردی آحاد جامعه با عنصر دین، نمودی درونی دارد و کیفیت آن وابستگی تام به سطح دریافتهای فردی از مبانی مذهبی دارد.
آیینهای جمعی نیازمند مولفههایی همگون میباشند. کنش رفتاری در این قبیل آئینها، به عناصری وابسته است که به آن موجودیت داده و امکان بروز آنها را فراهم سازد. یکی از این عناصر بنیادین، فضای عمومی است که در مواجهه با یک آئین جمعی، به یک «مکان ـ معنا»ی هویت بخش تبدیل میشوند. اماکن مقدس و فضاهای آئینی از جمله این «مکان ـ معنا»های هویت بخش هستند که متناسب با کنشهای مذهبی تحقق یافته و ادامه حیات میدهند.
بقاع متبرک و آستانهای مقدس ائمه اطهار و امامزادگان از جمله «مکان ـ معنا»های مذهبی است که هویت تاریخی آن به صدها سال پیش بازمیگردد. این اماکن مقدس، بخش مهمی از کنش دینی شیعیان را شکل داده و به عناصر آن هویت میبخشد. جدا از رفتارهایی با صبغه مذهبی، کنشهای اجتماعی شیعیان نیز در چنین اماکن مقدسی شکل گرفته و هویتی مستقل از رفتارهای جمعی سایر اقشار جامعه را رقم میزند. در طول تاریخ، بقاع متبرک و آستانهای مقدس ائمه و امامزادگان، و حتی مقابرمنتسب به علما و افراد برجسته دینی، جدا از کارکرد مذهبی، در کنشهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه نقشآفرین بودند و بسیاری از وقایع تاریخی اعم از تحصنهای سیاسی، تظلمخواهیهای اجتماعی و … در چنین فضاهایی امکان بروز پیدا کرده و تحقق یافتهاند.
تاثیرات اجتماعی متاثر از «اطعام»، تنها به سیر کردن موقت فقرا محدود نمیشود. این عمل اخلاقی که در تمامی ادیان به آن توصیه شده است، بیش از آنکه به رفع نیازمندی قشر گرسنه بیانجامد، در ایجاد حس مسئولیت اجتماعی موثر است. همان حسی که افراد جامعه را به یکدیگر پیوند داده و از آنها یک کلیت منسجم میسازد. با چنین کارکردی است که موضوع اطعام مورد توجه ادیان مختلف قرار گرفته و به عنوان یک دستورالعمل مذهبی در آئین اسلام به آن توصیه شده است. طبعا نهادهای دینی بیش از سایر نهادهای اجتماعی میباید در تبیین امر و فراهم سازی بستر تحقق آن نقش آفرینی کرده و گروه مومنین را برای این امر الهی بسیج نمایند. در این میان بقاع متبرک و آستان مقدس ائمه و امامزادگان به عنوان نقطه کانون میتواند مرکز ثقل حرکت اجتماعی افراد جامعه اعم از مذهبیون و … باشد و با شناخت مستمندان و معرفی آنها به افراد خیر یا نهادهای مسئول زمینه رفع فقر غذایی در این گروه از جامعه را فراهم سازد. ضمن آنکه به عنوان یک «مکان ـ معنا»ی مذهبی، شاخصی برای نمایش اجتماعی یک امر اخلاقی به شمار میآید و گروه مومنان و خیرین را به طبقات نیازمند پیوند داده و آنها را منسجم میسازد. امری که در متن جامعه زمینه تحقق آن فراهم نشده است.