رویدادها

...

  • امروز : یکشنبه - ۱۶ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 5 May - 2024

::: آخرین مطالب

پژوهشکده مطالعات وقف و نیکوکاری (خیرماندگار) کشف «خود» و زیستن با «دیگری» جایگاه نهادهای خیریه در ارتقای کارکرد تأمین مالی خرد به‌ منظور فقر زدایی | دکتر محمد سلیمانی خیریه‌ها در جهت خانه‌دار کردن نیازمندان گام بردارند. نوآوری اجتماعی در جوامع محلی با تأکید بر تجربیات جهانی در حوزه پیشرفت راه‌هایی برای توسعه امر خیر در نسبت با پیشرفت کشور برون‌سپاری تحول اجتماعی | سوزان کاتس واتکینز. آن سوییدلر و توماس هانان (ترجمه: احمد سعیدی) درس‌هایی از Santé Diabète در مالی | استفان بسانکن و همکاران (ترجمه: فاطمه عبدالعظیم بیگ) سازمان‌های غیردولتی و مسئله بیکاری | علیرضا اسکندری‌نژاد سازمان‌های غیردولتی و نقش آنها در توسعه پایدار جامعه | زین‌العابدین نور حسنی و همکاران (ترجمه: فاطمه عبدالعظیم بیگ) فرهنگ نیکوکاری نا امنی روانی جامعه را از بین می‌برد رشد خیریه‌ها در نقشه پیشرفت کشور | محسن الیگودرز کوشش‌ها و کشمکش‎‌ها در نسبت نیکوکاری با پیشرفت ایران | نعمت‎الله موسی‎پور کارکردهای نیکوکاری در پیشرفت کشور | سید حسین سیدی شماره ۹ (بهار ۱۴۰۲) شماره ۸ (پاییز و زمستان ۱۴۰۱) اطعام پایدار بر پایه کرامت انسانی نقش آستان‌های مقدس در اشاعه فرهنگ اطعام و نیکوکاری | محمدرضا مداحی استعاره اجتماعی از یک دستور الهی | مریم محمدی مردم فقیر بازیچه نیستند | حسین شیخ

2

سیمای خیر در ادبیات و هنر ایران (بخش نخست | سنایی غزنوی) | مژگان حق پرست

  • کد خبر : 1277
  • 01 خرداد 1401 - 2:01
سیمای خیر در ادبیات و هنر ایران (بخش نخست | سنایی غزنوی) | مژگان حق پرست
شعر سنایی در ردیف قوی‌ترین اشعار اجتماعی عصر خود و تاریخ ادبیات ایران است. صوفی گری و عرفان او مانع از آن نشده تا به جامعه و مسائل مبتلابه آن بی اعتنا باشد. او اخلاق فردی و جمعی جامعه را موشکافانه نقد کرده و معایب آن را گوشزد می‌کند.

ادبیات و هنر را زبان تمدن می‌نامند. زبانی که ریشه در فرهنگ هر جامعه‌ای دارد و نظام فکری، آئینی و اخلاقی مردم آن سرزمین را نمایندگی می‎کند.

هنرمندان، شاعران، نویسندگان و فعالان حوزه فرهنگ، به عنوان فرهیختگان هر جامعه‌ای، نقش مهمی در تبیین و ترویج اخلاق و مناسبات فرهنگی مردم بر عهده داشته و در ضمن صیانت از میراث گذشتگان، پیشرو توسعه و شکوفایی در نسل‌های آینده می‌باشند.

در گذشته نه چندان دور، این گروه از افراد جامعه، به عنوان حکیم و دانشمند وظیفه هدایت اخلاقی و مذهبی مردم را نیز بر عهده داشتند و علاوه بر تبحر و مهارت در فنون ادبی، به عنوان حکما و فلاسفه، از جسم و جان آدمی در برابر بیماری و گناه محافظت به عمل می‌آوردند. از این رو تا مدت‌های طولانی، شناخت مظاهر ادبی و هنری، نوعی درک از نظام فرهنگی، مذهبی و آئینی مردم یک سرزمین قلمداد می‌شد. آنچنانکه مطالعه فرهنگ و تاریخ گذشته، به ناگزیر باید به مطالعه و خوانش آثار شعرا، مورخان و فلاسفه ادوار گذشته می‌انجامید.

دعوت به نیکی، تزکیه نفس، مهربانی با خلق و عشق‌ورزی، در کنار عبودیت و ترغیب افراد به شناخت خود و خدا از مضامین اصلی ادبیات منظوم و منثور فارسی است که در آثار پیشینیان به وفور با آن مواجه هستیم.

بخش مهمی از وظیفه شعر و ادبیات، ترویج خداپرستی، اخلاق و دعوت به خیر و نیکی بود. هر اثری، ولو آنکه به لحاظ فرم و رعایت آرایه‌های ادبی بی نقص بوده باشد، اگر حائز نکات اخلاقی، ارجاعات مذهبی، پند و اندرز نبود، امکان حیات در ساحت فرهنگی و تمدنی جامعه را پیدا نمی‌کرد، و خیلی زود از حافظه تاریخی ایرانیان زدوده شده و از میان می‌رفت. اینگونه است که در بسیاری از اشعار و متون حماسی، تغزلی، مدایح، تذکره و … نمونه‌های برجسته‌ای از توصیه‌های اخلاقی دیده می‌شود. در کنار این آثار، ادبیات فارسی سرشار از حکمت نامه، پندنامه و اندرزنامه‌هایی است که به نوبه خود بخش مهمی از گنجینه معرفتی و اخلاقی تمدن ایرانی ـ اسلامی را شکل داده‌اند.

یکی از قدیمی‌ترین آثار ادبی ایران به دوران سلطنت ملکشاه سلجوقی باز می‌گردد. این کتاب که تحت عنوان سیاست‌نامه یا سیرالملوک نام گرفته، مجموعه‌ای ارزشمند از آداب و روش‌هایی است که خواجه نظام‌الملک توسی آنها را گرد آورده و با زبانی ساده در اختیار پادشاه سلجوقی قرار داده است. در این کتاب، خواجه تلاش نموده تا در قالب پند، شیوه‌نامه، داستان، حدیث و … نصایح و اندرزهای حکومت‌داری و رفتار با مردم و زیردستان را به پادشاه و اعقاب او بیاموزد. او در این کتاب با بهره‌گیری از زبان داستانی بخش مهمی از نصایح خود را به صورت غیرمستقیم بیان نموده است. همچنین بخش‌هایی از کتاب به بازنشر آراء قرآنی و احادیث نبوی و روایت‌هایی از زندگی و گفتار اصحاب ایشان اختصاص دارد. در بخش‌های بعدی به این اثر ارزشمند پرداخته و به صورت مشروح آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم. در این مقاله اما توجه ویژه خود از نثر معطوف نظم نموده و به یکی از شاعران پیشرو و برجسته ایرانی می‌پردازیم.

دعوت به عمل خیر و  نیکوکاری در کنار مفاهیم دیگری چون دینداری، دعوت به زهد و تزکیه نفس، شیوه‌های حکومت داری، آداب مراوده و رفتار با دوستان، خانواده و زیردستان که اغلب در نثر فارسی امکان بروز پیدا می‌کرد، به تدریج به عرصه شعر نیز راه گشود و توانست گونه‌ای مهم از انواع شعر فارسی را به نام شعر تعلیمی به وجود بیاورد.

گذشته از آثار معدود شعری در قرن چهارم و پنجم خورشیدی، حکیم ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی را بایستی نخستین شاعر پارسی‌گوی ایرانی دانست که توانست وعظ‌های اخلاقی و اندرزنامه‌های خود را در قالب‌های متداول شعری منتشر سازد. نقش سنایی در تبدیل مثنوی به قالبی برای بیان حکمت و داستان بسیار مهم قلمداد می‌شود. ضمن آنکه او از نخستین افرادی است که مدح و ثنای حاکمان را کنار گذاشته و از ظرفیت‌های ادبی قالب غزل و قصیده برای بیان اندرز و تعریف داستان‌های عبرت‌آموز استفاده کرده است. شیوه‌ای که بعدها توسط شاعران دیگر پارسی‌گو تکرار شد و نمونه‌های شاخصی از قصاید اخلاق‌گرای داستانی را در تاریخ ادبیات فارسی به وجود آورد.

وعظ و گفتگو با حاکمان قدرتمند در قالب حکایت حیوانات یا سرگذشت انسان‌ها، شیوه‌ای است که سنایی آن را برگزید و به کمک داستان‌های روایی از ایران باستان و به تبعیت از سبک و سیاق کلیله و دمنه آنها را به قالب قصاید بلند عرضه نمود. او همچنین نخستین شاعری است که عرفان و صوفی‌گری را به صورت جدی و هنرمندانه در ادبیات فارسی وارد ساخت و از این رهگذار به نکوهش دنیاداری ستمگران و مال اندوزان پرداخت.

سنایی غزنوی، شاعر و عارف ایرانی قرون پنجم و ششم هجری در سال ۴۷۳ هجری قمری در شهر غزنه دیده به جهان گشود. او از بزرگ‌ترین شاعران زبان پارسی و از عارفان بنام ایران زمین است. تسلط بی‌مانند سنایی به سرایش قصیده و مثنوی، او را در زمره سرآمدان ادبیات کهن فارسی قرار داده است. او در مراحل نخست شاعری به مانند شاعران پیش از خود به مدح سلاطین و امرای حاکم پرداخت و از تسلط و تبحرش در فن شعر برای ارتقاء منزلت خود در بارگاه قدرتمندان و نزدیکی به دربار سلطان محمود غزنوی استفاده نمود. بعدها تحت تاثیر آموزه‌های ابوحامد محمد غزالی به تصوف روی آورد و از آن زمان، به نقد صاحبان قدرت، خصائل زشت ‌آدمی و اوضاع نابسامان اجتماعی پیرامون خود پرداخت.

این نکته مهم است که بدانیم گرایش عرفانی در عصر سنایی، نوعی مقابله با نظم موجود بود. عرفا و متصوفین  با رفتار و سبک زندگی خود  تلاش می‌کردند تا بر علیه نظام مادی پرستی و استثمار فقرا و ضعفا شوریده و مردم را به رعایت انصاف و تقدم حق دیگران بر خود تشویق نمایند. سنایی در اشعار و متون ادبی خود تلاش می‌کرد تا با ترسیم تصویری واقعی و واضح از سیره نبوی و صحابه بزرگوارش، جامعه‌ای متفاوت  از آنچه در حال تجربه کردن آن هستند را در پیش چشم مردم بگذارد.

شعر سنایی در ردیف قوی‌ترین اشعار اجتماعی عصر خود و تاریخ ادبیات ایران است. صوفی گری و عرفان او مانع از آن نشده تا به جامعه و مسائل مبتلابه آن بی اعتنا باشد. او اخلاق فردی و جمعی جامعه را موشکافانه نقد کرده و معایب آن را گوشزد می‌کند.

جامعه هم عصر سنایی جامعه‌ای متشنج از نظر مذهبی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. تعصبات مذهبی که به نزاع های فرقه‌ای منجر شده بود، در کنار اوضاع نابسامان سیاسی و ملوک الطوایفی شدن شیوه حکومت، ظلم، فقر و تنگدستی را اجتناب ناپذیر ساخته بود. در چنین شرایطی است که سنایی، مدح و ثنای اصحاب قدرت را کنار می‌گذارد و به نقد شرایط حاکم می‌پردازد. در این میان گرایش سنایی به وادی عرفان بسیار تاثیرگذار است. تصوف نه تنها سنایی را منزوی نساخت، بلکه در نقطه مقابل به اتخاذ رفتاری مسئولانه در قبال جامعه و افراد آن انجامید. لذا شاعر در این دوره، بیش از هر شاعر دیگری به نقد جریانات اجتماعی، شرح جدل‌های بی‌فایده و خونین مذهبی، خانواده  و روابط  اجزاء آن، کودک و زیست فردی و اجتماعی او  در کانون خانواده و جامعه، مقابله با خرافه، درمان بیماری، ترویج آداب و رسوم ملی و آئینی و … پرداخت و تلاش کرد تا رویکرد حکومت به جامعه و جامعه به حکومت را در مسیر اصلاح قرار دهد.

عمل خیر و توصیه به نیکوکاری، نوعی کنش اجتماعی است که به مانند هر فرایند اجتماعی آن را باید در گفتمانی تحلیل و بررسی که علم جامعه‌شناسی چارچوب‌های نظری آن را تبیین می‌کند. از این رو تعریف عمل خیر، وابسته به خوانشی است که در جامعه وجود دارد و این خوانش چه بسا در طول زمان تغییر کند. از این رو در مواجهه با چنین مفاهیمی بایستی گشاده دست بود و از اعمال محدودیت برای آنها اجتناب کرد. در این میان بررسی کنش‌هایی از این دست در مقوله ادبیات و هنر، به واسطه ماهیتی که این عرصه‌ها دارند، تاویل پذیرتر است.

بررسی یک اثر یا شاعر از منظر جامعه شناختی ادبی، شناخت ماهیت و رویکردهای اجتماعی‌ای است که شاعر یا اثر ادبی از آن برخوردار است. در این نگرش، متن فراتر از فحوای کلامی، در مرحله درک کلام است که گسترش پیدا کرده و تاویل پذیر می‌شود. از این رو در خوانش جامعه شناختی ادبیات، بیش از آنکه متوجه فرم و شکل اثر باشیم، به معنا و کارکرد آن توجه داریم.

یکی از مفاهیمی که سنایی در آثار خود به آن توجه ویژه نموده، مفهوم خانواده و ارکان آن است. سنایی به صورت مشخص به تمام اجزاء تشکیل دهنده خانواده توجه ویژه دارد. مردان، زنان، کودکان در کنار مقولاتی چون اقتصاد، آداب و رسوم و… بارها در اشعار سنایی نمود یافته و به فراخور موضوع بار معنایی مثبت یا منفی پیدا کرده‌اند. شاعر همچنین به ‌آسیب شناسی خانواده نیز پرداخته و موضوعاتی چون فقر، طلاق، بدسرپرستی، تعدد زوجات، کودک همسری و … را دستمایه برخی از اشعار خود نموده است. همچنانچه مفاهیمی چون مال اندوزی، برده‌داری، حاکمیت و تعامل آن با مردم، فساد سیاسی و اقتصادی، اختلافات مذهبی، طبقات اجتماعی و … به کرات در آثار او گنجانده شده و سنایی در ضمن آنها به نقد جامعه و شناخت زمینه های نابسامانی اجتماعی پرداخته است. از این منظر است که مطالعه آثار این شاعر برجسته نوعی کنکاش تاریخی در اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در قرن پنجم و ششم هجری قمری به شمار می‌آید. در این جستار معنایی است که می‌توان با نظر انداختن از دریچه‌ای که شاعر به جامعه گشوده،  ضمن دستیابی به چشم اندازی تازه، راهکارهای برون رفت از مشکلات را  نیز جستجو نمود.

در پایان این مختصر باید به این نکته اشاره داشت که بخشی از درک مفهوم نیکوکاری در جامعه وابسته به تلاشی است که برای اصلاح امور صورت می‌پذیرد.

نیکی و سخاوت کن و مشمر که چو ایزد             پاداش ده و مفضل و نیکو ثمری نیست

نقد حاکمیت، رفع فقر یا نکوهش ظلم و ستم‌پذیری، توجه دادن به مشکلاتی که افراد جامعه اعم از زن، مرد، کودک، کهنسال با آنها مواجه هستند؛ در کنار درک روشن و تصویر واضحی که سنایی از طبقات اجتماعی، گروه‌های مذهبی، ثروتمندان، حاکمان و… ترسیم می‌کند، نوعی ارائه راهکار برای حل معضلات است. او با تلاشی که برای اصلاح جامعه انجام می‌دهد، در واقع نوعی مصلح اجتماعی است که جامعه را از بی‌عدالتی و نابرابری به سمت برقراری صلح، ایجاد امنیت اقتصادی و … سوق می‌دهد. او تلاش  دارد تا با نصیحت و اندرز سلاطین و حکمرانان، حقوق از دست رفته مردم را اعاده کرده، از فاصله میان آنها بکاهد. نمود این تلاش در کتاب «حدیقه الحقیقه» مشهود است. آنجا که پادشاه را به صبر و تلاش در برابر خواست مردم دعوت می‌کند. از سوی دیگر تلاش میکند تا با ترغیب مردم به تحصیل علم و دانش، نه تنها زمینه عمومی پذیرش ظلم را کاهش دهد، بلکه با استفاده از افراد متبحر و متخصص در نظام تصمیم گیری و اجرا، زمینه رشد  اقتصادی و فرهنگی جامعه را فراهم سازد. دعوت به دانش و آگاهی در واقع دعوت به تلاشی است که در نتیجه آن رشد فردی و جمعی حاصل می‌شود. او با بهره گیری از کلام الله و احدیث نبوی و سیره عملی پیامبر و اصحاب او،  تلاش می کند تا مفاهیمی ارزشمند انسانی را تبلیغ نموده و جامعه را از رذایل نفسانی دور نگاه دارد. بسیاری از توصیه‌های دینی در اشعار سنایی نمود دارند که ذکر تیتروار هریک از آنها نیز از حوصله این متن خارج است.  تنها به ذکر نمونه‌ای بسنده کرده و کلام را در این بخش به پایان می‌برم. سنایی در ذیل توصیه قرآن کریم و پیامبر اسلام مبنی بر احقاق حق مطلوم و دوری از ستم بر یتیمان، بر این دستور الهی صحه گذاشتنه و جامعه را به دستگیری از ضعفا، نیکی به نیازمندان و دوری از ستم بر یتیمان دعوت می‌کند.

با تو در فقر و یتیمی ما چه کردیم از کرم            تو همان کن ای کریم از خلق خود با خلق ما

لینک کوتاه : https://ava.kheir.ir/?p=1277
  • نویسنده : مژگان حق پرست

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیریت تارنما منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.