امروزه بروز مشکلات مالی در بسیاری از کشورها سبب شده است تا فقر در جوامع افزایش یابد. شاید روزی نباشد که با واژههای «فقر» و «فقیر» برخورد نکنیم، معظمی جهانی که دولتها، ملتها و سازمانهای بینالمللی و مردمی را درگیر خود کرده است. به همین سبب ادبیات علمی وسیعی در خصوص روشهای فقرزدایی ایجاد شده است که البته بیشتر بر پایۀ مباحث اقتصادی و کارآفرینی است.
علیرغم آنکه همواره گفته میشود فقرزدایی، فقط وظیفۀ حکومتهاست، تجربیات این موضوع چه در ایران و چه در نقاط دیگر جهان نشان میدهد: «فقرزدایی پروژهای همگانی است». بررسیها نشان میدهد تا زمانی که همۀ آحاد مردم و نهادهای جامعه به این موضوع وارد نشوند، کار به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. از جمله در این بین نقش مؤسسات خیریه و سازمانهای مردمی به سبب ارتباط مستقیم با اقشار محروم، پررنگتر از دیگران است.
خیریهها در ایران و جهان در این عرصه تلاشهای زیادی کردهاند و روشهای مختلفی را به کار بستهاند: ۱. توزیع اقلام ضروری زندگی مانند غذا و پوشاک؛ ۲. آموزش مهارتهای حرفهای؛ ۳. مددکاری اجتماعی و مشاورههای روانشناسی؛ ۴. ساخت مسکن؛ ۵. کارآفرینی اجتماعی؛ ۶. ارائۀ خدمات بهداشتی و درمانی. خدمات نامبرده و سایر حمایتها از انواع خدماتی است که سازمانهای مردمی به گروههای هدف خود، برای رفع فقر ارائه میکنند. با این وجود به نظر میرسد با تمام تلاشهای صورتگرفته همچنان فقر در جوامع باقی است. در این میان برخی به این قِسم فعالیتها انتقاد میکنند. این انتقادها نهتنها دربارۀ عملکرد خیریههای کوچک و داخلی مطرح میشود، بلکه حتی بنیادهای بزرگ و جهانی نظیر «بنیاد بیل گیتس» نیز از آنها بینصیب نیست. گفتنی است عمدۀ نقدهای مطرحشده دربارۀ بهرهوری و اثربخشی فعالیتهای نیکوکارانه است.
لذا با توجه به موضوعات مطرحشده به نظر میرسد برای بهرهوری فعالیتهای خیرخواهانه و حرکت صحیح بهسوی اهداف متعالی باید به نکاتی توجه کرد که در ادامه به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
- ابعاد فقر
از واژۀ فقر، بیشتر فقر اقتصادی دریافت میشود و این امر در حالی است که فقر ابعاد مختلف دیگری دارد که برخی میتواند مهمتر از فقر اقتصادی باشد. مباحثی مانند فقر فرهنگی و فقر آموزشی از این جنس هستند که گاه تأثیرگذاری آن بر زندگی اجتماعی شدیدتر از فقر اقتصادی است؛ اما آنچه دراینبین به آن توجه میشود تنها فقر اقتصادی است. شاید این توجه به سبب مشهودبودن و ملموسبودن آن در مواجهه با دیگر ابعاد فقر است. به عبارت دیگر، شناسایی ابعاد دیگر فقر نیاز به تجزیهوتحلیل علمیِ جامعه و بررسیهای روانشناختی دارد. این در حالی است که این قسم بررسیها گاه بهگونهای است که نیکوکاران متوجه آن نیستند یا به آن اعتقادی ندارند یا آن را اولویت نمیدانند.
- ابعاد غیراقتصادی فقر، علت فقر اقتصادی
ابعادی از فقر میتواند علت فقر اقتصادی باشند که تجزیهوتحلیل این ابعاد، شناخت ریشهها و علل آن و تأثیرگذاری آن بر فقر اقتصادی از اهمیت بسزایی برخوردار است. برای مثال فعالیتهایی که خیریهها در حوزۀ آموزش، چه آموزش تحصیلی و چه آموزشهای دیگر مانند مهارتهای شغلی ارائه میدهند، اگر با علم به این باشد که فقر آموزشی منجر به کاهش اثرات فقر اقتصادی نیز خواهد شد، میتواند در رفع آن بسیار مؤثر باشد، در غیر این صورت تأثیر چندانی نخواهد داشت.
- شناسایی علل و ریشهها
در تکمیل بخش دوم، این نکته را باید افزود که فقر اقتصادی خود، معلول علتهای گوناگونی است که شناسایی علتها و نوع برهمکنشهای آنها در ایجاد پدیدۀ فقر اقتصادی بسیار مهم است. بهعبارتی دیگر، اغلب علت فقرِ اقتصادی یک موضوع نیست، بلکه مجموعهای از علتها در ابعاد مختلف انسانی منتج به پدیدۀ فقر میشود. همچنین این مجموعه علل بهصورت مستقل نیستند و برهمکنشهایی دارند که در بسیاری اوقات باعث تشدید آثارِ دیگر علتها میشوند.
برای نمونه باید بتوان به فرضیات زیر بهروشنی پاسخ داد که فقر اقتصادی ناشی از بیکاری است یا ناشی از اعتیاد یا ناشی از نداشتن اعتمادبهنفس در افراد کمبرخوردار؟ بررسی پاسخ این پرسشها که تنها بهعنوان نمونه مطرح شدهاند و لیست بلندی از آنها میتوان ایجاد کرد، پیچیده و چندبعدی است و بغرنج بودن معضل فقر را بهخوبی نمایش میدهد. برای پاسخ صحیح به این سؤالات راهی جز پژوهش علمی و درک صحیح پیچیدگیهای انسانی وجود ندارد.
- از خواسته تا نیاز
یکی از نکات مهم و اخلاقی در حوزۀ کمک به نیازمندان این است که باید بین خواستههای نیازمندان و نیاز واقعی آنها تفاوت قائل شد. همانطور که در بخشهای قبلی اشاره شد، ممکن است هم نیازمند و هم نیکوکار بهجای توجه به ریشهها، تنها به معلولهای آن توجه کنند. از سوی دیگر ممکن است افراد کمبرخوردار بهسبب گرفتارشدن در تلۀ فقر و نیازهای روانی منتج از آن، خواستههایی را طلب کنند که شاید بهنوعی آرزوهای سرخوردۀ ایشان در طول زندگی است؛ مانند خوردن غذایی گرانبها در رستورانی اشرافی، پوشیدن لباسی گرانقیمت و…. گاهی مشاهده میشود که فرد محروم بهجای هزینهکردن مبالغ اهدایی جهت سلامت یا درمان بیماری آن را صرف کالایی تفریحی مانند تلویزیون یا موتورسیکلت کند. بهعبارت دیگر، در این نمونهها خواستۀ فرد نیازمند با نیاز واقعی او تفاوت دارد و اگر نیکوکار گرفتار خواستههای فقرا شود، هم انتها نخواهد داشت و هم بهجای رفع فقر به توسعۀ آن کمک کرده است.
- توجه به کرامت انسانی
پر واضح است که هم توصیههای اکید دینی و هم در نگاه عقل سلیم انسانی، حفظ کرامت انسانی بهویژه در زمان حمایتهای مادی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. بیگمان خیریه یا نیکوکاری که در فعالیتهای خود کرامت انسانی فقرا را حفظ نکند، نهتنها مشکلی را در راستای از بین بردن فقر حل نکرده است، بلکه بهدلیل زیرپاگذاشتن شخصیت و کرامت افراد مشکلی بر مشکلات افزوده است.
بحث حفظ کرامت انسانی از نکات بسیار دقیق اخلاقی است؛ اما گاه بسیاری از رفتارهای رایج نیکوکاران در کمک به محرومان در تضاد با این نیاز انسانی است و باید از آن جلوگیری کرد. دیده شده است خیران ناخواسته و نادانسته فعالیتی انجام میدهند کهشان انسانی افراد را مخدوش میکنند. برای نمونه صفهای طولانی یا حملهور شدن محرومان به محمولههای کمکهای غذایی و پوشاک از این نوع است، هرچند برخی از این تصاویر برای همگان عادی شده است. دربارۀ این مهم نیز باید چارهای اندیشید، گرچه هزینه و زمان فعالیت را افزایش دهد.
- توجه به شکوفایی استعدادهای درونی
در نهایت توجه به این نکته لازم است که در کنار پرداختن به رفع علل فقر، باید به شکوفایی استعدادهای درونی جامعۀ هدف نیز پرداخته شود و برای حل معضلات جامعۀ محروم از استعدادهای طبیعیِ همان منطقۀ جغرافیایی استفاده کرد. در واقع هر انسان و جامعۀ مدنی از استعدادهای بینظیری برخوردار است که شناسایی و شکوفایی آنها یکی از مهمترین راهکارهای فقرزدایی پایدار خواهد بود.
با توجه به این موضوع بر آن شدیم که پروندۀ این شماره از نشریه را به موضوع «نیکوکاری و فقرزدایی» اختصاص دهیم و نقش خیریهها و نیکوکاران در این مهم را بررسی کنیم. در مطلب اول با هدف دستیابی به تعریفی واقعگرایانه از فقر و فقرزدایی، مصاحبهای با هامون طهماسبی پژوهشگر حوزۀ فقرزدایی ترتیب دادیم و به برخی آسیبهای فعالیتهای خیرخواهانه در آن اشاره کردیم. در مطلب دوم، کوتاه به تاریخچۀ فقرزدایی در دورۀ قاجار و پهلوی پرداختیم و از نقش مؤسسات خیریه در آن زمان صحبت کردیم. در مطلب سوم با نگاه دینی، بحث مالیات اسلامی و تأثیر آن در رفع فقر را از نگاه دکتر موسایی دنبال کردیم. مطلب چهارم نیز گزارشی است از نشست بررسی کتاب اقتصاد فقیر. این کتاب یکی از مهمترین کتب این حوزه است که تجربههای راهگشایی در آن ارائه شده است. در مطلب پنجم سعی کردیم با نگاه بینالمللی به این مبحث وارد شویم. مطلب پایانی پرونده نیز تجربههای گرانبهای بومی برای رفع فقر است که در مجموعه مستند «خرم شهر» به تصویر کشیده شدهاند.
ازاینرو میتوان گفت در این پرونده با نگاهی جامع معضل فقر را از ابعاد مفهومشناسی، تاریخی، دینی، اقتصادی، بینالمللی و تجربهنگاری موردبحث قرار دادیم که امیدواریم در راستای شناخت بهتر این موضوع پیچیدۀ بشری برای علاقهمندان مفید باشد.