دانشگاه معارف قرآن و عترت اصفهان یکی از به یادماندنیترین خدمات اجتماعی مرحوم حاج شیخ مهدی مظاهری محسوب میشود، آن گونه که به نقل از ریاست دانشگاه، مقام معظم رهبری آن را «قله اقدامات آقای مظاهری» دانستهاند.
نشریه رایحه گفتکوی کوتاهی با دکتر ذوالفقاری درباره فراز و نشیب های دانشگاه و نقش مرحوم مظاهری در تکوین این مجموعه قرآنی انجام داده که به شرح ذیل تقدیم حضور میگردد.
- دانشگاه معارف قرآن و عترت چگونه تأسیس شد و نقش مرحوم حاج شیخ مهدی مظاهری در آن چه بود؟
بنیان اولیه تأسیس دانشگاه از راهاندازی یک مرکز آموزش روخوانی و حفظ قرآن (دارالقرآن الکریم اصفهان) شروع شد. مرحوم مظاهری همت والایی در امور خیریه شهر اصفهان داشتند و مراکز متعدد خیریه تأسیس کردند. پس از انقلاب این سؤال مطرح شد که چرا تعداد حافظان قرآن در جامعه شیعه کم است، به همین دلیل ایشان به فکر افتتاح مرکزی برای آموزش روخوانی و حفظ قرآن افتادند تا در این مرکز ساز وکار حفظ قرآن برای افراد تهیه شود. همین نیت موجب تأسیس دارالقرآن در سال ۱۳۶۷ شد. بعد از این احساس شد که باید مربی قرآن هم تربیت شود. چون آموزش روخوانی و حفظ قرآن به مربی خوب هم نیاز دارد. آن موقع کلاسهای حفظ قرآن و مربیان حفظ قرآن بسیار کم بود و وضعیت مثل حالا نبود. لذا کم کم کلاسهای تربیت مربی قرآن آغاز شد و من نیز از نیمه دوم سال ۱۳۷۰ به تدریس در آن کلاسهای پرشور مشغول شدم، بیشتر کسانی که در آن کلاسها مخاطب ما بودند، امروز مربی قرآن شدهاند.
بعد از یکی دو سال که آن آموزشها ادامه پیدا کرد، حاج آقای مظاهری به فکر افتادند تا به افرادی که در دورههای مربیگری شرکت میکنند، مدرک داده شود. لذا مرکز به عنوان مؤسسه آموزش عالی نوع دوم، مجوز فعالیت گرفت و از آن پس برنامه درسی از طریق آموزش عالی ارائه شد.
- بعد از اخذ مجوز در همین ساختمان فعلی، کار را آغاز کردید؟
خیر، این ساختمان اصلا وجود نداشت. ۱۰ یا ۱۲ سال است که اینجا احداث شده است. قبلا در منزل مرحوم آیت الله خادمی، مدرسه علمیهای به نام «مدرسه النفیسه» بود که صبحها مدرسه علمیه خواهران بود و بعدازظهرها در اختیار ما قرار داشت. اسمش هم مؤسسه آموزش عالی دارالقرآن بود. بعد از آن به خیابان مسجد سید منتقل شدیم. از سال ۱۳۷۵ از طریق کنکور سراسری دانشجوی کارشناسی جذب کردیم، چون قبل از آن تا سطح کاردانی میتوانستیم مدرک بدهیم. از آن سال به بعد، هم دانشجوی کارشناسی و هم دانشجوی کاردانی گرفتیم. همزمان کلاسهای آزاد آموزش قرآن نیز برگزار میکردیم. با گذشت زمان به دانشکده معارف قرآنی تبدیل شدیم. برای تبدیل دانشکده به دانشگاه لازم بود که دانشکدهها و رشتههای متعدد داشته باشیم. از سال ۱۳۸۴ به این ساختمان آمدیم و مجوز تأسیس دانشگاه را گرفتیم.
حضرت آیت الله مکارم از رئیس جمهور وقت خواسته بودند که برای صدور مجوز دانشگاه کمک کنند و ایشان هم عنایتی کرده بودند و این امر محقق شد. همچنین ۱۲ سال است که دانشجوی کارشناسی ارشد جذب میکنیم و در تلاش و برنامهریزی برای جذب دانشجوی دوره دکتری هستیم.
- در حال حاضر چند دانشکده و دانشجو دارید؟
سه دانشکده «الهیات و معارف اسلامی»، «تعلیم و تربیت» و «روانشناسی» که ذیل هر دانشکده چند رشته داریم. اکنون بیش از هزار دانشجو در این دانشگاه تحصیل میکنند. البته به طور کلی استقبال دانشجویان خانم بیشتر بوده و حدود دو سوم دانشجویان ما را خواهران تشکیل میدهند. هم دانشجوی آقا داریم و هم دانشجوی خانم، اما کلاسها تفکیک شده برگزار میشود. دو خوابگاه برای دانشجویان شهرستانی نیز داریم.
- در حال حاضر هزینههای دانشگاه از کجا تأمین می شود؟
دانشگاه هم هزینههای جاری دارد و هم هزینههای عمرانی؛ زمین دانشگاه اهدایی است. شخصی به نام آقای نخچیان به واسطه آشنایی با حاج آقا مظاهری این زمین را اهدا کردند و بعد به همت خیرین از جمله حاج آقایرانی از دوستان حاج آقا و مرحوم حاج محسن مظاهری، فرزند حاج آقا، این ساختمان ساخته شد. یعنی هزینههای عمرانی عموما باید از طرف خیرین قرآنی تأمین شود، اما مخارج جاری از طریق شهریه دانشجویان تأمین میشود. توجه کنید که سیاست ما ارائه تخفیف به دانشجویان است. بر همین مبنا سال گذشته از سوی کمیته تعاون دانشگاه ۳۰۰ میلیون تومان به دانشجویان نیازمند تخفیف داده شد. این تخفیف در حالی اعمال شد که به صورت محسوس مشکل بودجه داریم
- کمک دولتی دریافت نمیکنید؟
خیر، چند سال پیش یکی دو بار دولت رقمی را اختصاص داد، اما پس از آن دیگر این کار را نکرد، در حالی که فارغ التحصیلان ما جذب آموزش و پرورش و نیز آموزش عالی میشوند، از هیچ حمایت دولتی برخوردار نیستیم.
- سابقه مراوده و ارتباط شما با مرحوم حاج شیخ مهدی مظاهری به چه زمانی باز می گردد؟ و چه ویژگی های ممتازی در ایشان سراغ داشتید؟
سابقه آشنایی خانوادگی ما با ایشان در اصل به ۶۰ تا ۷۰ سال پیش برمی گردد. پدرم از زمان نوجوانی با مرحوم مظاهری در ارتباط بودند. زمانی که کودک بودم، مرحوم حاج آقای مظاهری در منزل پدری من منبر میرفتند، چون پدر ما روضه خانگی برگزار میکرد. زمانی که دبستان میرفتم در دعای ابوحمزه ثمالی ایشان شرکت میکردم. دعاخوانی ایشان صدایی مانند امواج دریا را برای انسان تداعی میکرد. خودشان هم همراه با دعا گریه میکردند، لذا حال معنوی عجیبی به مخاطبان دست میداد. بعدها در دارالقرآن ایشان مشغول تدریس شدم و سالهای متمادی در خدمت ایشان بودم. به نظر من، خلوص و مردم داری مهمترین ویژگیهای اخلاقی ایشان بود.