شکاف مهارتی در بخش خیریه وجود دارد و دانشگاهها در پرکردن این شکاف نقش دارند. ایرادی که متوجه موسسات خیریه میباشد این است که آنها نمیتوانند افرادی را با مهارتهای مناسب برای این بخش پیدا کنند و در عین حال بسیاری از فارغ التحصیلان هنوز در این بخش بکار گرفته نمیشوند. با تعامل هر چه بیشتر دانشجویان کارشناسی با آن دسته از سازمانهایی که خدمات ارزشمندی را برای جامعه فراهم میکنند و همچنین مهارتهایی که نیاز است با این دانشجویان کار شود، میتواند در حل هر دو نگرانی کمک کند.
در بخش خیریه تقاضای رو به رشدی برای مهارت در چهار ناحیه کلیدی وجود داشته است مانند: رسانههای اجتماعی، جمعآوری کمکهای مالی، توانایی فکرکردن در خارج از چارچوب، و توانایی برای توسعه کسب و کار. همانطورکه رسانههای اجتماعی در حال رشد هستند، حضور آنلاین موسسات خیریه نیز در حال افزایش است. در نتیجه، از طریق این کانالها (همان رسانههای اجتماعی) برای فارغ التحصیلان بسیار ماهری که در تعامل با حامیان، داوطلبان و ذینفعان هستند، نیاز فزایندهای وجود دارد.
به همین اندازه، جمعآوری پول یک نگرانی معمول در این بخش است و به عنوان یکی از مشکلترین جایگاهها در نظر گرفته میشود که باید براورده شود. این موضوع نشان میدهد که کارهای بیشتری میتوان انجام داد تا این اطمینان حاصل شود که فارغ التحصیلان قادر به کمک و هدایت فعالیتهای جمعآوری کمکهای مالی از قبیل نوشتن درخواست برای کمکهای بلاعوض، سازماندهی رویدادها و توسعه و مدیریت فعالیتهای تجاری و مشارکتی هستند.
- نیاز به تفکر خلاقانه
در حالی که این مهارتها برای جمعآوری کمکهای مالی سنتی حیاتی هستند، اما نیاز به خلاقیت برای شناسایی راههایی برای رفع نیازهای اجتماعی فراگیر در یک بخش کاملا رقابتی وجود دارد. برای انجام این کار، فارغ التحصیلان باید از عواملی که منحصر به این بخش است، آگاه باشند، نظیر تاثیر اجتماعی و افزایش رقابت برای کسب بودجه.
در مصاحبه برای یکی از نخستین شغلهایم در بخش خیریه، از من خواسته شد که درباره رقبای اصلی این سازمان صحبت کنم. من از روی سادگی پاسخ دادم که من آنها را به عنوان رقیب نمیبینم زیرا ما همه سعی میکنیم تا به یک گروه اجتماعی کمک کنیم. در یک جهان ایدهآل و در نظر این مرد جوان (من)، تمام موسسات خیریه که به دنبال تأثیر مثبت اجتماعی هستند، پولی را که برای رشد لازم است، در اختیار دارند. متأسفانه این جهانی نیست که ما در آن زندگی میکنیم و برای این نوع کار، منابع مالی محدودی وجود دارد.
فارغ التحصیلانی که امیدوارند که در این بخش کار کنند، باید ماهیت رقابتی این بخش را درک کنند و به مهارتهای لازم برای آن مجهز شوند. این همان جایی است که دانشگاهها میتوانند به افزایش تعامل دانشجویان با این بخش کمک کنند و راههای مختلفی در این زمینه وجود دارد که میتوانند از طریق آنها به این مهم دست یابند.
در چند سال اخیر، بهبود ارتباط با کارفرمایان در بسیاری از دانشگاهها هدف اصلی بوده است. با این حال، موسسات خیریه، متأسفانه، تا حد زیادی از این طرح٬ها کنار گذاشته شدهاند. دانشگاهها باید تاکید بیشتری بر ایجاد همکاری با موسسات خیریه داشته باشند که ۷ درصد از جمعیت کارگران انگلستان را تشکیل میدهند.
دانشگاهها میتوانند این کار را از طریق روشهای مختلفی مانند ارائه گواهی به یادگیری مبتنی برکار برای دانشجویان کار یا مشارکت داوطلبانه در یک موسسه خیریه، کمک به دانشجویان برای شناسایی فرصتهای داوطلبانه، برگزاری نمایشگاههای شغلی خاص و ایجاد پروژههای اعتباری با سازمانهای شریک انجام دهند. با تعامل دانشجویان در این بخش، فرصتهایی برای آنها فراهم میشود تا مهارتهای مورد نیاز برای توفیق در موسسات خیریه را ارتقاء بخشند.
- آشنایی بیشتر با موسسات خیریه
یادگیری مبتنی بر کار این اطمینان را به وجود میآورد که طیف وسیعی از دانشجویان با این بخش بیشتر آشنا شوند. واضحترین و شاید موثرترین راه برای انجام این کار این است که برای کار داوطلبانه فوق برنامه که دانشجویان در آن مشارکت میکنند، گواهی صادر شود. این گواهی دانشجویان را قادر میسازد نسبت به مطالعات خود برای کاری که قبلا انجام دادهاند، اعتبار کسب کنند و همچنین میتوانند از طریق توسعه مجموعهای از فعالیتها آن را ثابت کنند. این امر میتواند در بین دانشجویانی که در این موسسات خیریه مشغول به کار هستند، گسترش یابد.
برای دانشجویانی که ممکن است سوال کنند که آیا بخش خیریه برای آنها مناسب است، گواهی یادگیری مبتنی برکار میتواند روشی با ریسک کم برای آزمایش آنها فراهم کند. بسیاری از دانشجویان در طول مدت مطالعات خود در فعالیتهای جمعآوری کمکهای مالی شرکت میکنند که میتواند برای موسسات خیریهای که با آنها کار میکنند، منفعت بالایی به همراه داشته باشد.
گواهی دادن یا ارائه جوایز فوق برنامه برای این فعالیتها موجب تشویق بیشتر دانشجویان برای مشارکت و توسعه مهارتهای خلاقانه و کارآمد مورد نیاز در بخش خیریه خواهد شد.
بسیاری از دانشجویان بجای تمرکز بر داوطلب شدن یا انجام کار در موسسات خیریه در حین گرفتن مدرک تحصیلی، ترجیح میدهند تنها بر مطالعات خود متمرکز شوند. این دانشجویان نباید از این نوع کارهای خلاقانه محروم شوند؛ چراکه بسیاری از دانشگاهها هنوز از تعطیلات طولانی مدت تابستانی برخوردارند که میتوانند آموزشهای مبتنی برکار و فرصتهای داوطلبانه را برای آنها فراهم کنند. این امر، توانایی دانشجویان برای نشان دادن مهارتهای خود به عنوان کارفرمایان بالقوه فراهم میکند؛ همچنین تجربه کاری باارزشی برای آنها رقم خواهد زد.
- ارزیابی فعالیتهای فوق برنامه
ثابت شده است حتی برای دانشجویانی که در بخش خصوصی و دولتی قرار میگیرند، آنهایی که در فعالیتهای فوق برنامه مشارکت کردهاند، خصوصاً در بخش سوم، میتوانند تاثیر قابل توجهی بر دورنمای کاری خود داشته باشند. چه کارفرمایی با مصاحبه با یک فارغ التحصیل جدید تایید نمیکند که این کاندیدا در کار خیریه فوق برنامه مشغول به کار نبوده است؟
روزهای تعامل اجتماعی و MOOCs (دورههای باز آنلاین– دورههای آنلاین با هدف مشارکت نامحدود) که هدف نیازهای آموزشی موسسات خیریه در جلسات میباشند، یک راهکار عالی دیگر برای ارتقاء نیروی کار بخش سوم هستند و به عنوان یک ابزار برای استخدام دانشجویان برای دورههای کارشناسی و دورههای کارشناسی ارشد عمل میکنند.
ما اخیرا یک روز تعامل اجتماعی از این نوع را برگزار کردیم، از سازمانهای محلی دعوت کردیم تا بیایند و ببیندند که چگونه میتوانند از طریق استفاده از ابزارهای دیجیتال، کارایی بیشتری داشته باشند. ۲۵ نماینده از سازمانهای محلی از این آموزشها بهرهمند شدند و بسیاری از آنها درباره دورههای تمام وقتی که ارائه میدهیم برای کسب اطلاع از ما سوالاتی پرسیدند.
دانشگاهها همچنین میتوانند برای دانشجویان خود از طریق ایجاد پروژههای مرتبط با موضوع برای تکمیل ماژولهای خاص با موسسات خیریه تعامل داشته باشند. کارآموزی در دانشگاه به منظور ارزیابی دانش دانشجویان از یک موضوع خاص طراحی شده تا این اطمینان حاصل شود که دانشجویان نتایج آموزشی از آن کلاس را فراگرفتهاند. این بدان معنا است که دانشجویان کاری را ارائه میدهند که در اکثر موارد منفعت آن کار به اندازه ارزیابی دانشهایی که در آن دوره کسب کردهاند، نیست. چرا مشارکت بین دانشگاهها و موسسات خیریه محلی که نیازمند کمک از طریق موضوع مرتبط با کارشان است، به خصوص در مشاغل با مدرک مرتبط، توسعه نمییابد؟ به عنوان مثال، میتوان به دانشجویان کلاس بازاریابی وظیفه توسعه یک طرح بازریابی را داد یا به آنها کمپین حرکت یک موسسه خیریه محلی به سمت بازاریابی دیجیتالی را محول کرد.
یک کلاس استراتژی میتواند به ارزیابی دانشجویان در مورد نیاز واقعی یک موسسه خیریه برای یک برنامه استراتژیک کمک کند، یا یک کلاس فناوری اطلاعات میتواند به ایجاد پایگاه دادهها برای یک موسسه خیریه محلی توسط دانشجویان کمک کند.
اخیرا یک پروژه مشابه برای کلاسی که در آن آموزش میدهم، ترتیب دادهام جایی که در آن کسی از سازمان موارد کسب و کار و کارآموزی را به دانشجویان ارائه میدهد. سپس آنها از روی کاری که تولید کردهاند و بازخورد آن کار، ارزیابی میشوند.
- رفع نیازهای یک کارفرما
این تنها تجربه یک دانشجویی پیشرفته را تامین میکند، همانگونه که کل گروه را در اختیار سازمان قرار میدهد. بهترین گروههای اجرایی آموزش میبینند تا در یک زمینه حرفهای کار کنند و به آنها فرصت داده میشود تا کار خود را به تیم مدیریت سازمان شریک ارائه دهند.
این فرآیند انتخابی تضمین میکند که همه دانشجویان دانش بخش خاصی را کسب کنند. گروههای انتخاب شده از سطح بالایی از مدیریت با این بخش بهرمند میشوند؛ درحالی که هنوز در داخل ساختمانهای موسسه خیریه هستند و موسسه خیریه از کار بهترین دانشجویان سود میبرد. این فرایند همچنین میتواند به کاهش هزینههای استخدام این موسسات خیریه کمک کند. زیرا این فرآیند انتخابی میتواند دسترسی به فارغ التحصیلان با کارایی بالا را فراهم سازد.
این ارتباطات نزدیک بین دانشگاهها و موسسات خیریه برای حصول اطمینان از این که دانشجویان مهارتهای مورد نیاز برای رشد در این بخش را فرا میگیرند و شکاف مهارتها را محدود میکنند، حیاتی است. دانشگاهها میتوانند این همکاری را از طریق دعوت از موسسات خیریه به نمایشگاههای مشاغل و یا با برگزاری رویدادهای شغلی مختص به این بخش، تقویت کنند. این امر فرصتهای ارتباطی عالی برای دانشجویان و موسسات خیریه فراهم میکند.
- راهبردهایی برای نیازهای اجتماعی
یکی از مهارتهای چالش برانگیز دانشگاهها برای کمک به پیشرفت دانشجویان، توانایی یافتن راه حلهای خلاقانه برای رفع نیازهای اجتماعی در یک بخش کاملا رقابتی است. با این حال، با تعامل دانشجویان در این موسسات و همچنین وجود افراد سختکوش و متعهدی که در بین آنهاست، میتوان از طریق پروژههای دایر، یادگیری مبتنی بر کار و فرصتهای داوطلبانه به طور قابل توجهی توانایی یک دانشگاه را در انجام این مهم افزایش داد.
این فرصتها یک پیروزی واقعی برد – برد را ایجاد میکند، جایی که:
- دانشجویان از تجربه و تعامل با این بخش سود میبرند.
- دانشگاه از ایجاد ارتباطهای کارفرمایان برتر و تجربه دانشجویان پیشرفته بهرهمند است.
- موسسه خیریه از کمک دانشجویان کارشناسی و دسترسی به گروهی از فارغ التحصیلان با ایدههای جدید سود میبرد.
دانشجویان اغلب در مورد عوامل اجتماعی مشتاق هستند و بسیاری علاقهمند به توسعه مهارتهایی هستند که آنها را قادر میسازد تا ارزش این بخش را افزایش دهند. ما فقط نیازمند این هستیم که فرصتها را برای آنها مهیا سازیم و به آنها برای ادامه راهشان انگیزه دهیم.