- چیستی آموزش نیکوکاری
نیکوکاری در لغت به معنای لطف، کرم، احسان، بر، خوبی، خیر، کار خیر کردن و دستگیری آمده است و به کسانی که دارای این فضائل اخلاقی باشند افراد نیکوکار گفته میشود. مراد از «آموزش نیکوکاری» نیز به کارگیری تمام عوامل آموزش از جمله اهداف آموزشی، محتوای برنامه درسی، روشهای تدریس، کارکنان و مربیان تربیتی، محیط یادگیری و سایر عوامل مربوط به آن در شکل گیری باورها و ارزشهای نوع دوستانه و سبک زندگی خیرخواهانه در دانش آموزان است.
- چرایی و ضرورت آموزش نیکوکاری در کودکان
از نظر صاحب نظران، آموزش و تربیت در دوران کودکی بسیار نقش آفرین است. از دیدگاه جان لاک، ذهن کودک در ابتدای تولد چون لوح سفیدی است که هر آنچه را که میتواند احساس و تجربه کند به یاد میسپارد. با این توصیف، کودکان در این سن که وارد مجموعههای آموزش و پرورشی میشوند در مرحلهای هستند که افکارشان به تدریج شکل میگیرد و آمادگی برای دریافت و نهادینه کردن هرگونه مفاهیمی را دارند. برخی پژوهشهای انجام گرفته مؤید این نظر ورزیها هستند؛ به عنوان مثال طبق نتایج پژوهشهای کول، دنیز، اسمیت سایمون و کوهن کودکان میآموزند که معیارهای جامعه خود را بپذیرند؛ سائقهای خود را از راههایی بیان یا سرکوب کنند که از لحاظ اجتماعی پذیرفتنی است. در پژوهش دیگر نوع دوستی و همدردی کودکان با دیگر کودکان مطالعه شده است که نشان میدهند در بعضی از فرهنگها برای نوع دوستی و کمک به دیگران اهمیت و ارزش بیشتری قائلاند و کودکان نیز تحت تأثیر تجربه خانواده و مدرسه در بافت فرهنگی جامعه خود در رفتار جامعه پسند مشارکت دارند. با توجه به نتایج پژوهشها میتوان بیان کرد که رشد کودک مفهومی وابسته به زمینه و فرهنگ است. از مجموع مطالبی که بیان شد، اهمیت و جایگاه آموزش نیکوکاری و نقش آن در تمام وجوه زندگی انسان روشن میشود. برای بیشتر نشان دادن اهمیت و آثار آموزش نیکوکاری، از چند بعد این بحث را بررسی میکنیم، برخی از ابعاد آموزش نیکوکاری شامل موارد ذیل میشود:
الف) بعد فردی: کمکرسانی و نیکوکاری باعث آرامش روحی و روانی در فرد شده و موجب رشد خصلتهای والای انسانی میشود. به طوری که در آیات قرآن نیز به این امر اشاره شده است، خداوند میفرماید:
«اَلَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ اَلنَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَهً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»، آنها که اموال خود را شب و روز، پنهان و آشکار انفاق میکنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسی بر آنهاست ونه غمگین میشوند. (بقره / ۲۷۶)
همچنین در جای دیگری خداوند میفرماید:
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُون»؛ حیات پاکیزه و زندگی همراه با آرامش روحی را از آن کسی میداند که نیکوکار واهل ایمان باشد. (نحل/۹۷)
نتیجه تحقیقات نیز حاکی از آن است که انجام عمل خیر، باعث ایجاد حس شادمانی میشود و افراد خیرخواه استرس کمتری تجربه میکنند؛ این افراد از طول عمر بیشتری برخوردارند و امید به زندگی بیشتری دارند. (به نقل از گنجی وهمکاران، ۱۳۹۱)
ب) بعد اجتماعی: بیان اثرگذاری و نتایج مثبت نیکوکاری در جامعه به افزایش و ترویج این عمل در جامعه میانجامد. درواقع مهمترین عرصه نمود و تحقق نیکوکاری انسانها، اجتماع است. (گنجی والماسی بیدگلی، ۱۳۹۱، ص ۱۳۱).
از آثار اجتماعی نیکوکاری ایجاد دوستی میان انسان ها، همگرایی اجتماعی و ایجاد همبستگی است. خداوند با اشاره به این پیامد اجتماعی نیکوکاری در آیه ۳۴ سوره فصلت میفرماید که نیکوکاری تا چه اندازه میتواند در برطرف کردن کینهها و دوری از واگرایی اجتماعی مفید باشد.
ج) بعد معنوی: انسان به حکم وجدان و فطرت پاکی که خداوند در نهادش قرار داده است گرایش به دستگیری از دیگران دارد. انجام اعمال خیر به رشد و تعالی رضایت الهی و درنهایت قرب الهی منجر میشود.
د) بعد فرهنگی: آموزش نیکوکاری میتواند با ایجاد بستری مناسب جهت ایجاد فرهنگ مشارکتی و کمکرسانی و آداب و رسوم کمک به دیگران شود و به نسلهای بعدی انتقال یابد.
ه) بعد اقتصادی: نیکوکاری میتواند به عنوان یکی از عواملی قلمداد شود که باعث تعدیل ثروت در جامعه شده و فاصله طبقاتی بین اقشار مختلف جامعه و نابرابری اقتصادی و اجتماعی را از بین میبرد.
در ادامه بحث پژوهشهایی که مؤید ضرورت آموزش نیکوکاری و پیامدهای مثبت آن در جامعه است، آورده میشود:
ابن خلدون جوهره حیات جمعی را تعلق اجتماعی، روح یاریگری و نیکوکاری میداند که در بادیه نشینی از طریق اجتماع افراد بر اساس نظام خویشاوندی حاصل میشود و در شهرنشینی از طریق گسترش نهادهای اجتماعی و روابط همسایگی صورت میپذیرد (آزاد ارمکی، ۱۳۷۹، ص ۲۸۲). رفتارهای نوع دوستانه رفتارهایی هستند که در سطح فردی با هدف کمک به رفع بحران از زندگی دیگران و در سطح اجتماعی با هدف مساعدت به حفظ آرامش جامعه انجام میشود. از نظر کنت نوع دوستی شالوده زندگی در جامعه است (اسکات و سلگو، ۲۰۰۷، به نقل از احمدی، ۲۰۰۹). رفتار نوع دوستی حاصل خودتنظیمی و خودکنترلی یعنی سازههای صفت شخصیتی وظیفهشناسی است (کاسپی، رابرتزوشاینر، ۲۰۰۵ به نقل از قره باغی، وفایی الهیاری و بهرامی احسان، ۲۰۱۲).
- چگونگی آموزش نیکوکاری در مدارس
آیزنر در تعریف برنامه درسی میگوید: «برنامه درسی عبارت است از یک سلسله وقایع آموزشی طراحی شده که به قصد تحقق نتایج آموزشی برای یک یا چند دانش آموز پیشبینی شده است» (ملکی، ۱۶:۱۳۸۱). برنامه درسی را در حالت کلی به دو نوع رسمی و غیررسمی تقسیم میکنند. منظور از برنامه درسی رسمی، فعالیتهای درسی هستند که نظام آموزشی آنها را به طور رسمی اعلام میکند و در بسیاری از موارد در قالب کتابهای درسی در مراکز آموزشی تدریس میشود (ایزنر، ۱۹۸۵، ص۱۸۱). از طرفی بسیاری از یادگیریها در برنامه درسی پیش بینی نشده است؛ اما دانش آموزان در مدرسه آن را به طور طبیعی یاد میگیرند. این آموزشهای غیررسمی از تجارب داخل مدرسه و مجموعه روابط و مناسبات شکل میگیرد (آسبروکس، ۲۰۰۰). الیزابت والانس در کتاب برنامه درسی پنهان و تربیت اخلاقی مفاهیم برنامه درسی پنهان را به سه قسمت تقسیم میکند: در مفهوم اول، برنامه درسی پنهان به همه چیز در مدرسه از تعامل معلم و شاگرد گرفته تا ساختار کلاس و الگوی کلی سازمان آموزش و پرورش به عنوان نمونه کوچک نظام ارزشهای اجتماعی اطلاق میشود. در مفهوم دوم، برنامه درسی پنهان، به فرآیندهایی اطلاق میشود که در مدرسه یا از طریق مدرسه اجرا میشود. مثلا اکتساب ارزشها، اجتماعی کردن و حفظ ساختار طبقاتی در مفهوم سوم، برنامه درسی پنهان به درجه متفاوت قصد و نیت و به عمق نهان بودن عملکرد مدرسه اطلاق میشود. در این مفهوم، برنامه درسی پنهان شامل نتایج فرعی کاملا قصد نشده و تصادفی و نیز نتایج عمیقی است که از کاربرد اجتماعی و تاریخی آموزش وپرورش حاصل میشود مسائل آموزش و پرورش، ۱۳۸۹). با توجه به مباحث مذکور میتوان گفت که نظام آموزش و پرورش میتواند از طریق برنامههای درسی رسمی و غیررسمی فرصت و امکان مناسب را برای تحقق باورها و درونیسازی ارزشها و هنجارهای نیکوکارانه فراهم کند که این امر از طریق فرایند طراحی عناصر برنامه درسی انجام میگیرد. عناصر مؤثر برای ارائه برنامه درسی مناسب در جهت آموزش نیکوکاری به دانش آموزان میتواند شامل موارد زیر باشد: ۱. تعیین اهداف و مقاصد ۲. تعیین محتوای کتب درسی ۳. مواد و منابع ۴. فعالیتها و روشهای تدریس چون بازی، ایفای نقش و…) ۵. فضا و مکان. البته در کنار آن باید به برنامه درسی پنهان نیز توجه کرد که شامل این موارد است: تعاملات بین شاگردان و معلمان، فضا و محیط مدرسه، برگزاری جشنها و مراسم، داستانها و نمایش ها، بازدید از مراکز بهزیستی و خیریه، گردش علمی در محیطهای طبیعی و یادآوری نعمتهای الهی و ایجاد حس مسئولیت در قبال افراد نیازمند و حفظ محیط زیست و سایر موارد.
- ارائه راهکارهای اجرایی آموزش نیکوکاری
برای ارائه راهکارهای اجرایی در جهت آموزش نیکوکاری در مدارس میبایست روی اصلهایی تأکید کرد که به برخی از آنها در ذیل اشاره میشود.
۱. اصل الگودهی: کودکان آنچه میبینند را به ذهن میسپارند و آن را الگو قرار میدهند. مربیان و خانوادهها باید خودشان نیکوکار باشند تا دانش آموز نیزبا الگو قرار دادن آنها، به این امر گرایش بیشتری داشته باشند.
۲. اصل تشویق: کودکان را به کمک به دیگران و مسئولیتپذیری در قبال دیگران تشویق کنید، آنها را در کارهای خیریه و نیکوکارانه مشارکت دهید. به آنها یاد بدهید که همیشه کمک به شکل مادی نیست و حتی دانش آموز میتواند با کمک درسی به دیگران کمک کنند.
۳. اصل آشنایی کودکان با فطرت خود: اساس اولیه پذیرش افعال و رفتار نیک در فطرت تمام کودکان وجود دارد و وجود همین تمایلات فطری در کودکان یکی از اساسیترین ویژگیهایی است که به مربی کمک میکند تا آموزشهای اخلاقی و انسانی از جمله نیکوکاری و کمکرسانی به هم نوع را انجام دهد.
۴. آشنایی کودکان با لذت کمکرسانی: کودکان را در موقعیت کمکرسانی و انجام فعالیتهای داوطلبانه قرار دهیم. لذتها به دو شکل مادی و معنوی هستند، شناساندن و ایجاد تجربه لذت معنوی یکی از وظایف مربی است که میخواهد نیکوکاری را به دانش آموز آموزش دهد، بخصوص زمانی که این آموزش به صورت عملی و با ایجاد شرایط و موقعیت واقعی باشد.
- تجارب ملی و بین المللی
در این بخش اهداف تربیت اخلاقی از جمله نیکوکاری در دو کشور ایران و ژاپن را با توجه به سند ملی برنامه درسی آنها بررسی میکنیم. اهداف تربیتی این دو کشور در چهار حوزه، شبیه به هم تنظیم شدهاند که در برنامه درسی کشور ایران این حوزهها عبارتاند از: ۱. رابطه با خویشتن؛ ۲. رابطه با خدا؛ ۳. رابطه با سایر انسان ها؛ ۴. رابطه با خلقت. در برنامه درسی کشور ژاپن نیز این حوزهها عبارتاند از: ۱. واکاوی خود؛ ۲. رابطه با طبیعت و داشتن افکار برتر؛ ۳. رابطه با دیگران؛ ۴. رابطه با گروه و جامعه. برنامه درسی ژاپن از سه بخش تشکیل شده است: موضوعات درسی، تربیت اخلاقی و فعالیتهای خاص. هر مدرسه برنامهای درسی بر اساس واحدهای درس برنامه تحصیلی تنظیم میکند که نشان دهنده استانداردهای تعیین شده در وزارت تربیت، علم و فرهنگ است. تربیت اخلاقی باید از طریق همه فعالیتهای آموزشی مدرسه ارائه شود؛ درنتیجه آموزش صحیح برای رشد اخلاقی، نه تنها در ساعات مربوط به تربیت اخلاقی، بلکه باید در ساعات مربوط به موضوعات درسی و فعالیتهای ویژه نیز ارائه شود ایکه موتو، ۱۳۹۱، ص ۷۵). در کشور ژاپن هدف تربیت، پرورش کامل شخصیت و کوشش در جهت رشد، سلامت روحی و جسمی افراد است. مردم باید چنان پرورش یابند که به عنوان سازندگان جامعه و کشوری صلح دوست، به راستی و عدالت ارج نهند؛ و به ارزشهای فردی معتقد باشند؛ کارجو و کار طلب بوده، برای کار ارزش قائل شوند و احساس مسئولیت کنند؛ سرشار از روح استقلال باشند و برای صلح جهانی و رفاه و آسایش بشر و ایجاد روابط و تفاهم جمعی از هیچ کوششی دریغ نداشته باشند (کوبایاشی، ۱۹۷۹، ص ۱۲۱). اهداف تربیتی در بعد اخلاقی کشور ایران نیز طبق مصوبات دوره ابتدایی (شورای عالی آموزش و پرورش، ۱۳۷۹) از این قرار است: دانش آموز باید راست گووامین باشد؛ مؤدب و مهربان باشد؛ به عهد خود پایبند باشد؛ مظاهر حیا و عفت در او آشکار شود؛ احترام به بزرگترها را وظیفه خود بداند و به نظرات آنها توجه کند؛ از والدین اطاعت کند؛ شجاع و صبور باشد؛ پاکیزگی را دوست بدارد؛ تکالیف شخصی روزانه خود را شخصا انجام دهد؛ برای رسیدن به موفقیت پشتکار داشته باشد و تلاش کند؛ پوشش اسلامی را دوست داشته و آن را رعایت کند؛ اوقات فراغت خود را با فعالیتها مناسب پر کند؛ امیدوار و بانشاط باشد و از مواجهه با مشکلات هراس نداشته باشد؛ ظاهری آراسته داشته باشد؛ خطا و اشتباه دیگران را درباره خود ببخشد؛ در ارتباط با دیگران از کلمات محبت آمیزو دوستانه استفاده کند؛ برای انجام کارهای خود، دوستانش را به زحمت نمیاندازد به همکلاسان وهم سالان خود در انجام وظایف یادگیری کمک کند؛ در برابر رفتارهای ناپسند خود پوزش بخواهد و رفتار خود را اصلاح کند؛ نظم و انضباط را در خانه، مدرسه و اجتماع رعایت کند. در مطالعه تطبیقی این دو کشور از بعد توجه به جایگاه کمکرسانی و نیکوکاری، به نظر میآید که کشور ژاپن توجه ویژه به این امر دارد، به طوری که مدارس را موظف میکنند تا تربیت اخلاقی را از طریق همه فعالیتهای آموزشی خود ارائه دهند. درصورتی که در مدارس ما، تنها از طریق برخی دروس از جمله تعلیمات دینی و برخی فعالیتها مثل جشن نیکوکاری به این بعد توجه میشود که به نظر میآید برای آموزش و نهادینه کردن چنین موضوع مهمی کافی نیست.
- بحث و نتیجه
با توجه به اهداف مقاله، در برنامه درسی نیکوکارانه باید به سه عنصر مهم توجه شود: خانواده، مدرسه و اجتماع. آموزش اخلاق وظیفه این سه عنصر است و چون مدارس از جامعه جداشدنی نیستند باید تربیتی اتخاذ شود که آموزشهای اخلاقی در برنامههای مدارس به طور خاص گنجانده شود (شریف زاده، ۱۳۷۶). از طرف دیگر مدارس ابتدایی به عنوان پایه و اساس نظام تعلیم و تربیت، اثرگذارترین وظیفه را بر دوش دارد. غالبا تعبیر ما از نیکوکاری این بوده است که افراد بینیاز به افراد نیازمند کمک مادی کند، درصورتی که در بسیاری از کشورهای دیگر نسبت به فعالیتهای نیکوکاری نگرش متفاوتی وجود دارد، به طوری که شامل گسترهای از فعالیت داوطلبانه به نفع نوع بشر و محیط زیست و… است؛ بنابراین باید آموزشهایی که در این راستا به دانش آموز داده میشود شامل تمامی این فعالیتها باشد. حال با توجه به آنچه گفته شد، در یک جمعبندی میتوان اذعان نمود که نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی در دوره ابتدایی در موضوع تربیت نیکوکارانه دارای خصلت گریز از برنامهریزی است. با وجود ارزش رسمی بسیار زیاد آموزش نیکوکاری، مشاهده میشود که در عمل، این مسئله به طور جدی وارد این عرصه نشده است. تربیت دینی نیز عموما در کشورهای اسلامی به ویژه ایران به عنوان یک ماده درسی مستقل ارائه میشود و بیشتر به طرح مباحث اعتقادی و احکام شرعی پرداخته است، این در حالی است که احیای ارزشهای مشترک انسانی و نیز ارزشهای اصیل اسلامی و بازگشت به اصول فراموش شده انسانیت، شرط لازم برای حاکمیت بخشیدن به اسلام در جامعه ما است.