- تعریف شما از پیشرفت و توسعه برای یک کشور چیست؟ بنظر شما این توسعه چه میزان باید درونزا باشد و چه سهمی را برای فرهنگ، تاریخ و شرایط اجتماعی کشورها در فرایند توسعهشان قائلید؟
تعریفی که به ذهن من از پیشرفت و توسعه برای کشور متبادر میشود، بیشتر نشأت گرفته از تعریفی است که «امارتیان سنت»، نظریهپرداز و اقتصاددان معروف هندی و برنده جایزه نوبل آن را ارائه داده است. به نظر او توسعه به مثابه داشتن فرصت برای افراد مختلف جامعه در سطوح مختلف جامعه برای بهبود وضعیت بهبود زندگیشان است. این در نقطه مقابل آن دیدگاههای قدیمیتر و کلاسیک توسعه است که صرفا روی بخش اقتصادی توسعه تمرکز داشتند و فرضشان بر این بود که وقتی توسعه اقتصادی شکل میگیرد، در نهایت ثروتی به وجود میآید که عموم اقشار جامعه به نوعی از آن استفاده میکنند. امروزه مثالهای متعدد و اشارههای مختلفی وجود دارد که خوشبینانه بودن این نظریه را اثبات میکند.
پیشرفت، توسعه، رشد یا هر عنوان دیگری که اطلاق کنیم، وقتی به نتیجه میرسد که افراد مختلف جامعه با بضاعتهای متفاوت احساس کنند که در فرآیند توسعه و پیشرفت، اوضاع اقتصادی و رفاهیشان در حال بهتر شدن است. یک گام جلوتر از این تعریف این است که اثر این فرایند در بهبود کیفی و کمی وضعیت اقشار جامعه محدود به یک نسل نباشد و نسل های بعدی جامعه را نیز تحت الشعاع قرار دهد. قدم فراتر از آن نیز به بهبود وضعیت محیط زیست و مسائل زیست محیطی مرتبط است.
لازم است در مورد مسائل انسانی و مسائل اجتماعی نیز مواردی را مورد تاکید قرار دهیم. زیا ممکن است مدلی از پیشرفت وجود داشته باشد که به مانند آفریقای جنوبی از نظر رشد اقتصادی نسبتاً خوب عمل کرده باشد، ولی این وضعیت و استفاده از فرصتهای فراهم شده از توازن مناسبی برخوردار نباشد و اقلیت جامعه سفید پوست از اکثریت سیاهپوستان در استفاده از این فرصت ها بهرهمندتر باشند. همچنان که این توازن در گروههای سنی نیز متفاوت است و اکثریت جوانان این کشور با معضل بیکاری دست به گریبان باشند. برای همین این مدل از پیشرفت و توسعه برای کشوری مثل آفریقای جنوبی نتایج چندانی در پی نداشته است.
در خصوص مسائل زیست محیطی هم به موردی اشاره میکنم که میتواند حائز اهمیت باشد. کشورهای جنوب شرق آسیا مانند اندونزی یا ویتنام از لحاظ اقتصادی خوب عمل کردند و در ایجاد شغل نتایج قابل قبولی داشتند ولی این نتایج به قیمت از بین بردن بخش زیادی از منابع طبیعی و جنگلها تمام شد. بطوری که در حال حاضر در هانوی آلودگی هوا به یک مشکل بسیار مهم تبدیل شده است. حتی بخش کشاورزی ویتنام که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان قهوه است، به خاطر افزایش آلودگی منابع آبی دچار زیان شده است. از بین رفتن پوشش طبیعی جنگلها نیز بر نگرانیها افزوده است.
در خصوص بخش دوم پرسش شما باید عرض کنم که درونزایی و برونزایی توسعه بیشتر در تعاریف آکادمیک است که اتفاق میافتد. ممکن است با یک سری آمار و دادهها ماجه شویم که حکایت از رشد دارند، اما در عمل پیشرفت اتفاق نیافتاده است. به طور مثال باید متوجه این نکته باشیم که صرفا افزایش تعداد دانشگاهها و مراکز علمی به عنوان شاخص توسعه کافی است. یا اینکه سعی کنیم آمار مقالههای چاپ شده را بیشتر کنیم.
باید متوجه باشیم که فرهنگ، تاریخ و شرایط اجتماعی کشورها نقش مهمی در فرایند توسعه دارند. به طور خاص این مسائل نحوه نگرش و رویکرد جوامع را به توسعه تحت تاثیر خود قرار میدهند. مثلا فرهنگ، باورها، هنجارها و ارزشهایی که برای جامعه مهم است، میتواند نحوه رویکرد آدمها را به توسعه تحت تاثیر قرار دهد. در بعضی از فرهنگها مثل فرهنگ شرق آسیا و یا حتی در ایران خودمان، ارزشهای جمعی غالب هستند. در برخی از این فرهنگها تمرکز بر خیر جمعی بیشتر مورد تاکید قرار میگیرد در حالی که فرهنگ غربی فردگرایی و رقابت الویت دارد. این تفاوتهای فرهنگی میتواند در تدوین و طراحی برنامههای توسعه و پیشرفت تاثیرگذار باشد.
تاریخ نقش مهمی در توسعه دارد چون زمینه فکری که بستر فعلی که توسعه در آن اتفاق میافتد را شکل میدهد. در مطالعات توسعه میبینیم عوامل تاریخی مانند استعمار، بردهداری و جنگ تا چه میزان میتوانند روی ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و … جامعه تاثیر بگذارند و چالشهای جدی را به وجود بیاورند. در نقطه مقابل آن دسته از کشورها که از نظر تاریخی تا حدودی خوششانستر بودند و به دلایل مختلف هیچ وقت مستمره نشدند، یا در جنگی شرکت پیدا نکردند، از بسترهای مناسبتری برای توسعه و پیشرفت برخوردار شدند. یک مطالعه در مورد ژاپن انجام شد و تلاش کرد تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا این کشور به نسبت سایر کشورهای آسیایی توانست پیشرفت بیشتری داشته باشد. بخشی از پاسخ به این پرسش به مسائل تاریخی ژاپن باز میگردد.
موقعیت جزیرهای این کشور باعث شد تا در طول تاریخ چندان هدف حمله قرا نگیرد. در قرن شانزدهم، اروپاییها تلاش کردند تا با اعزام مبلغان مذهبی به تدریج زمینهای را فراهم سازند تا این کشور تحت استعمار آنها قرار بگیرد. حاکمام ژاپن که متوجه این تهدید شده بودند، مرزهای خود را به روی بیگانگان میبندند و بیش از دویست سال با هیچ کشور خارجی رابطه برقرار نمیکنند. در طی این مدت اروپا بخشهای مهمی از آسیا را تحت سلطه خود قرار داده و منابع طبیعی و انسانی آنها را چپاول کرده است. بر اثر استعار منابع و شیوع فقر، جمعیت زیادی از افراد بومی این کشورها به انواع بیماریها مبتلا شده و از بین می روند. در چنین شرایطی ژاپن مرزهای خود را گشوده و به دلیل موقعیت برتر انسانی و اقتصادی با اروپا به تعامل پگرداخته و زمینه های رشد علمی و تکنولوژیک را برای خود فراهم میسازد. به این ترتیب به نسبت همسایگان آسیایی خود رشد قابل توجهی را تجربه میکند.
- خیلی ممنون از توضیح کاملی که بیان کردید، پرسش دیگر ما به این باز میگردد که بدانیم امر خیر یا اقدام نیکوکارانه چگونه میتواند به پیشرفت یک کشور کمک کند؟
وقتی کشوری پیشرفت میکند، همه اقشار جامعه همزمان و به طور برابر از آن بهرهمند نمیشوند. مثلا اگر نتیجه پیشرفت بهبود وضع معیشتی باشد، شاید این اثر برای افرادی که تخصص، تحصیلات و وضع مالی بهتری دارند و در شهرهای بزرگ زندگی میکنند زودتر و بیشتر ملموس باشد، تا افرادی که فرصتهای بهبود وضعیت برای آنها کمتر بوده است. مثلا خانوارهای مناطق کمبرخوردار، و یا افرادی که نتوانستهاند حرفهای تخصصی را دنبال کنند، یا افرادی که به دلیل سن، کمتوانی یا مسایل دیگری که از حیطه اختیارشان بیرون است، از اثرات مثبت پیشرفت آن طور که باید برخوردار نمیشوند.
اینجاست که اقدامات نیکوکارانه ـ به شرط اینکه با شناخت درست از مسائل جامعه هدف انجام شوند ـ میتوانند شرایطی را فراهم کنند که فرصتهای پیشرفت برای گروههای در حاشیه هم فراهم شود.
در بحث توسعه و عدالت اجتماعی، گفته میشود که کد پستی فرد نباید سرنوشت افراد را رقم بزند. یعنی فارغ از اینکه فرد کجا زندگی میکند، مثلا پایین شهر یا بالا شهر، روستا یا کلانشهر، باید از فرصتهای لازم برای بهبود وضع زندگیاش برخوردار باشد. در نتیجه فعالیتهای نیکوکارانه میتوان به پیشرفت همهشمول (Inclusive) دست پیدا کرد و از انحصار فرصتهای برای برای بهبود وضع گروههای خاص (exclusive) جلوگیری به عمل آورد.
- در مدل تاریخی جامعه ایرانی، وقف به عنوان یکی از مظاهر امر خیر، نقش مهمی در توسعه جوامع محلی داشته است. آیا این کارکرد امروز هم میتواند در مدل توسعه پایدار برای جوامع، نقشآفرینی مثبت داشته باشد؟
اگر قرار باشد گروههای بیشتری از اثرات پیشرفت بهرهمند شوند و فرصتهای بهبود حال و روز در اختیار سطح وسیعتری از جوامع محلی قرار بگیرد، نیاز به داشتن یک زیستبوم مولّد هست.
یکی از کارکردهای وقف میتواند تامین منابع مالی و زیرساختی برای همچنین زیست بومی باشد. ولی عینیت بخشیدن به این کارکرد وقف نیاز به باز تعریف سازوکارهایی است که در بستر وقف ارزشآفرینی میکنند. شاید قدم اول این باشد که متخصصان حوزه وقف، کارکرد آن را باتوجه به مسائل کنونی جامعه بازتعریف کنند. به دنبال آن است که وقف میتواند یکی از منابع مولد برای عینیت بخشیدن به توسعه پایدار و فراگیر/ همهشمول باشد.
- اگر آموزش و بهداشت و مقابله با فقر را از مولفههای پیشرفت و توسعه بدانیم، نقش و کارکرد خیریهها در این خصوص در سطح جامعه چیست؟
دولتها و نهادهای عمومی در سطح کلان به مسائل آموزش و بهداشت و بهبود معیشت میپردازند، ولی در هیچ جای جهان بخش عمومی به نوآوری و خلاقیت شُهره نیست. برای همین هم هست که خیلی وقتها «ریزهکاری» های مهم پیشرفت و توسعه مغفول میمانند. مثل این است که ساختمانی احداث شود، ولی پنجره و سیمکشی و لولهکشی آن ناقص باشد.
خیریههای تخصصی میتوانند با توجه به شناخت بهتری که از مسائل دارند، با خلاقیت بیشتری به ریزهکاریهای جامانده ترتیب اثر دهند و از صرف انجام پروژه (که مشخصه توسعه دولتی است) به «اثربخشی» آن برسند. مثلا رویکرد اول صرفا مدرسه میسازد، ولی رویکرد اثربخش وضع تحصیل را بهبود میدهد. رویکرد اول بسته غذایی پخش میکند، رویکرد اثربخش وضع تغذیه و سلامت را بهبود میبخشد. برای اینکه خیریهها این اثربخشی را وارد گفتمان توسعه و پیشرفت کنند، اول نیاز است که خودشان هم بستر خلاقیت و نوآوری را در نهادهای خود فراهم سازند. خیریهای که رویکرد کارآفرینانه به مسائل پیشرفت و توسعه دارد، میتواند کارکرد موثرتری داشته باشد.
- در چشمانداز توسعه جوامع محلی، چه نقشی برای خیریهها قائل هستید؟
یکی از دلایلی که پروژههای توسعه جوامع محلی آنطور که باید خروجی ندارند، این است که اغلب آنها نگاه پائین دستی به خود دارند. از شناخت مساله گرفته تا یافتن راهکار و اجرایی کردن آن.
خیریههایی که خلاق هستند، به دلیل ارتباط تنگاتنگتری که با جوامع محلی دارند، میتوانند راههای بهتر، موثرتر و ماندگارتری برای ارتباط با جامعه محلی و اجرایی کردن آنها پیدا کنند.