از مفاهیم ارزشمندی که به عنوان یکی از اصول مهم در آموزههای دین اسلام بسیار به آن سفارش شده، احسان و نیکوکاری در جامعه است. بررسی مفهوم احسان در کاربردهای متعدد آن، تصویر ارزش و جایگاه آن را در نظام فکری و ارزشی اسلام به خوبی تبیین میکند. احسان و نیکوکاری کارکردهای زیادی در عرصههای فردی، اجتماعی، فرهنگی، معنوی و… دارد. اما جایگاه نیکوکاری در منظومهی تربیت دینی کجاست و چطور میشود با رهنمونهای دینی این توصیهی دین را بین مردم گسترش داد؟ برای پاسخ دادن به این سوالها با حجتالاسلام اسماعیل آذرینژاد به گفتوگو نشستهایم.
- به عنوان یکی از متفکران و استادان دینی، تبیین شما از پدیده نیکوکاری چیست؟
نیکوکاری یعنی هر امر نیک و خوبی که میتواند انسان را رشد بدهد و به تعالی انسان کمک کند. این امر میتواند کمک مالی باشد، میتواند کمک فکری باشد. پیش آمده که کسی از من پرسیده پدرم را خیلی اذیت کردهام و حالا او از دنیا رفته است. چه کار کنم که از من راضی شود؟ گفتم که خوب است صدقه بدهید یا برایشان قرآن بخوانید. اما شما خوب است امروز که به خانه رفتی به مادرت و خواهرت یک لبخند بزنی، دلشان را شاد کنی. این کار عمل نیکی است که در پرونده عمل شما میماند و پدر شما از شما خوشحال و راضی میشود. چون پدر شما دوست دارد خانوادهاش شاد باشند. میخواهم عرض کنم که حوزه نیکوکاری خیلی وسیع است. اینطور نیست که تصور کنیم برای کار نیک فقط باید کمک مالی کرد. اگر بخواهم مثال دیگری بزنم که مفهوم نیکوکاری را توسعه داده باشم باید این مورد را توضیح بدهم. عمل نیکی داریم به نام صدقه دادن. وقتی میخواهیم صدقه بدهیم فکر میکنیم صدقه دادن صرفا به معنی پول دادن است. اینکه من بروم و برای یک کودک قصه بخوانم یک صدقه است. اگر دل کسی را به نحوی شاد کنیم یک صدقه است. چون نیاز فقط مادی نیست. یک وقت کسی نیاز دارد حرفهایش را گوش بدهیم. این صدقه است. صدقهای که میدهیم با توجه به نیاز افراد متفاوت است. پس همهی این رفتارها میتواند به عنوان نیکوکاری در نظر گرفته شود. کلمهی حسن و نیکی بیش از ۳۹ باز در قرآن آمده است و به معنای کار خوب و زیبا است. این مفهوم بسیار وسیع است. پس فقط نوع خاصی از عبادت یا کمک کردن نیست. نیکوکاری در قران عبادت است. زکات و خمس و نماز است. حتی انجام ندادن برخی از کارها است. یعنی دامنهی نیکوکاری تنها کمک کردن یا نوعی از عبادت نیست.
- نسبت نیکوکاری با تعلیم و تربیت دینی از نگاه شما چگونه است؟
در آموزهها و توصیههای دینی زیاد سفارش شده است که نیکوکاری را به صورت عملی به فرزندان یاد بدهیم. مثلا در روایت داریم که اگر میخواهی صدقه بدهی، آن صدقه را به دست فرزندت بده تا به نیازمند بدهد. یعنی نیکوکاری را عملا از سنین کودکی به انسانها آموزش بدهیم. درواقع این کار هم بخشش را به کودک یاد میدهد، هم آن کودک احساس میکند که مفید است و میتواند کار نیکی انجام دهد. از طرفی از طفولیت مهربانی را به بچهها یاد میدهیم.
- چه راهکارهایی برای خانواده نیکوکار و تربیت فرزند نیکوکار در دین مورد توجه قرار گرفته است؟
در روایات داریم که ((کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم) ). مردم را به کار خوب دعوت کنید از راهی به غیر از راه زبان. یعنی به غیر از گفتن باشد و با رفتار کارهای زیبا را نشان بدهید. پدر و مادر الگوی عملی بچهها هستند. برای مثال ما خانوادهی امیرالمومنین را داریم. خانوادهای که روزه میگیرند و وقتی فقیر به در خانهشان میآید غذایشان را با هم به آن شخص درمانده هدیه میکنند. این نشان میدهد که ما باید خوبی را در خانواده به صورت عملی نشان بدهیم. یا در مثالی دیگر امام حسن علیهالسلام وقتی خیلی کوچک است میبیند مادرش روزه میگیرد، از شب تا صبح در حق دیگران دعا میکند. در آن زمان امام حسن علیهالسلام که کودکی پنج یا ششساله بوده از مادرش سوال میپرسد مادر چرا این همه برای دیگران دعا میکنید؟ مادرش حضرت زهرا سلام الله میفرماید الجار ثم الدار. اول همسایه و بعد اهل خانه. یعنی این اموزش نیکوکاری هم گفتاری است و هم رفتاری. محبت و توجه به دیگران جزو رفتارهایی است که به کرات از سیرهی اهل بیت نقل شده است.
- چگونه رهنمونهای دینی در مورد کنشهای داوطلبانه و فعالیتهای خیرخواهانه در زندگی مردم جاری شود؟
جواب دادن به این سوال بستگی به تعریفی دارد که ما از دین ارائه میدهیم. ممکن است تعریف ما از دین فقط یکسری از اعتقادات یا مناسک دینی باشد. در حالی که دین سه وجه دارد. باور، رفتار و مناسک. در دین تاکید زیادی برای پرداختن به رفتار نیکوکارانه داریم. برای مثال پیامبر اکرم میفرمایند (( انی بعثت لاتم مکارم الاخلاق) ) من آمدهام که اخلاق و رفتارها را کامل کنم. روایت شده که پیامبر برای مردم قصه میخواند و برای اصحایش تعریف میکرد که شخصی تشنه بود و رفت پایین چاهی و آب آورد. وقتی بالا آمد دید سگ تشنهای ایستاده و لهله میزند. هرچقدر گشت کاسه یا ظرفی پیدا نکرد که با آن برای سگ آب بیاورد. کفشهایش را درآورد و از گردنش آویزان کرد و رفت پایین چاه و برای سگ آب آورد. پیامبر دارد میگوید این کار هم نیکی است. این هم دین است. رفتار دینی نیست اگرچه ظاهر آن به عبادت نمیخورد. دین اساسش بر زیبایی است. پس ابتدا ما باید تعریفمان را از دین مشخص کنیم و البته به گستردگی مفهوم آن توجه داشته باشیم.
- تجارب و روایاتی از تربیت فرزندان در راستای نیکوکاری و فعالیتهای نیکوکارانه که حاوی راهبردهای عملی برای جامعه امروز است را تحلیل بفرمایید.
در قرآن آمده است که مادر حضرت مریم نذر کرد اگر خداوند فرزندی به او بدهد او را به معبد میفرستد تا در آنجا خدمت کند. نمیگوید فرزندم در معبد عبادت کند. پس این عمل نذر است و در ثانی نذر رفتاری است که در اینجا عبارت است از خدمت به مردم و خدمت به عبادتکنندگان. یک تجربه هم عرض کنم. حسین پسر ده سالهی من نذر کرده بود اگر خواستهای که از خدا دارد برآورده بشود در ماه محرم و صفر پنج مرتبه با من بیاید و برای کودکان روستایی قصه تعریف کند یا در قصهخوانی به من کمک کند. پس این کودک یاد گرفته که قصهخوانی یک رفتار دینی است. بعد وقتی خواستهای دارد نذر میکند که برای خلق خدا قصه بخواند. ظاهرا این امر یک کار دینی نیست اما درواقع کمک به رشد دادن فکر کودکان یک امر نیک دینی است. پس با توجه به روایات باید مصادیق بسیار نیکوکاری را به کودکان به صورت رفتاری و عملی یاد بدهیم.
- نقش مجامع مذهبی مانند مسجد و هیئات مذهبی در تربیت نیکوکارانه چیست و چه باید باشد؟
طبیعتا یکی از کسانی که میتواند تاثیرگذار باشد امام جماعت مسجد است. برای مثال یک سال عاشورا بعد از مراسم لیوانهای یک بار مصرف و زبالههای زیادی در پارک نزدیک مسجد ریخته شده بود. قبلا در مسحد زیاد گفته بودم که تمیز کردن محیط زیست نیکوکاری است. وقتی داشتیم پارک را تمیز میکردیم یکی از پیرمردهای مسجد که پا درد هم داشت به کمک ما آمد و به سختی کار میکرد. گفتم اقاسید شما پا درد دارید بفرمایید ما خودمان کار میکنیم. گفت نه ثواب دارد و با ما همراه شد. درواقع گفتارهای قبلی که در مسجد داشتیم داشت در رفتار پیرمرد نمود پیدا میکرد. چون میدانست با تمیز شدن پارک مردم از زیبایی پارک لذت میبرند و لذت بردن مردم و خوشحال شدن آنها نوعی از نیکوکاری و عبادت است. من این قضیه را در کانالم نوشتم. یکی از مخاطبان که مذهبی نبود پیام داد که میشد نگویی که پیرمرد به دنبال ثواب کردن بوده و فقط کار خوب انجام داده. گفتم اتفاقا باید بگویم ثواب دارد چون خواستم بگویم این رفتار هم رفتار دینی است. دین فقط نماز خواندن و خمس و زکات دادن نیست. بلکه به دست اوردن رضایت مردم هم رفتار دینی است. یعنی جلب رضایتی که رضایت خدا را در پی دارد. این مساله با رفتارهای ما در جامعه جا میافتد و میتواند فراگیر شود. برای مثال در روستایی از بچهها خواستم درمورد مهربانی با طبیعت نقاشی کنند و به دیوارهای روستا یا در مغازه بزنند. و اگر توانستند روایاتی در این باره پیدا کنند و زیرش بنویسند که متدینین و کسانی که روایات برایشان مهم است بدانند مهربانی با طبیعت توصیه دین است. از این طریق روایاتی که گسترهی نیکوکاری را وسعت میدهند را بین مردم رواج بدهیم. بعد از آن به رفتار کودکان بپردازیم. به رفتارها بزرگترها بپردازیم. وقتی مردم ببینند شخصیتهای دینی مراقب محیط زیست یا حیوانات هستند رفته رفته قبول میکنند و این عمل نیک بین مردم تبدیل به فرهنگ عمومی میشود.
- دوگانه پول دادن یا فعالیت داوطلبانه (به عبارتی درگیر شدن در انجام کار خیر)؟ از نگاه تربیت دینی تحلیل بفرمایید.
اگر برگردیم و کلمهی احسان را در قرآن دربیاوریم متوجه میشویم که محسن بودن و نیکوکاری کردن مصادیق بسیاری دارد. در جایی محسن کسی است که عمل بدی را انجام ندهد. محسن در جایی دیگر کسی اسن که عبادت میکند. توجه کردن به افرادی که فراموششده هستند کار فرد محسن است. محبت کردن و بسیاری از زیباییها نیکوکاری است. پس کار خیر کردن فقط پول دادن نیست.
دوگانه امور خیر دینی و امور خیر قدسی؟ چرا امروزه دینداران در بعضی از فعالیتها پررنگاند و بعضی را ناخودآگاه طرد میکنند و در مقابل کسانی که متشرع نیستند به امور دیگر اهتمام بیشتری دارند به طوری که در جامعه احساس جدایی پیش آمده است.
- راهکارهای پیوند چیست؟ (برای مثال با وجود تاکیدات دینی، طیف مذهبی جامعه ما در حوزههای حفاظت از محیط زیست کمتر مشارکت میکنند)
این مساله به ضعف فرهنگسازی برمیگردد که عمدهی آن متوجه روحانیت است. یعنی ما نتوانستیم این مساله را برای مردم خوب تبیین کنیم. یعنی فکر میکنیم هرکاری که ظاهرا به اهل بیت و عزاداری مربوط باشد آن خوب است. یعنی احسان را به یکسری مناسک محدود کردهایم. درحالیکه روایات متعددی در حمایت از حیوانات و محیط زیست داریم. چندوقت قبل دیدم کسی نذر کرده و در بیابان منبع آبی برای حیوانات قرار داده. چون آن منطقه قبلا آب داشته و حالا دچار بیآبی است و ممکن است باعث از بین رفتن موجودات آن منطقه بشود. این یک نذر مهم است. چون محیط زیست مهم است و بدون ان ما نمیتوانیم زندگی ارام و زیبایی داشته باشیم. ایات قران و روایات زیادی به محیط زیست پرداختهاند اما ما هستیم که سراغ اینگونه کارها نمیرویم. کسی تعریف میکرد که وقتی قرار است مسجدی ساخته شود من فقط پول دستشویی را میدهم. چون آدمهای زیادی هستند که برای مناره چول بدهند. چون ظاهر مذهبی زیادی دارد در حالیکه دستشویی یکی از بخشهای مهم و مورد نیاز مساجد و یا هر محل عمومیای است. اما خب ظاهر زیبایی ندارد. ما باید صرفهجویی آب و حفاظت از سرمایههای طبیعی را به عنوان عمل دینی و نیکوکاری به فرزندانمان آموزش بدهیم. تمیز کردن محیطهای عمومی نوعی عبادت است. فقط قرار نیست مساجد را تمیز کنیم. باید افق نگاهمان را گسترش بدهیم. به تمیز کردن پارکها و سایر مکانهای عمومی هم فکر کنیم.
- به نظر نوع دوستی و نیکوکاری که فرهنگ اسلامی عمیقی است با توجه به زندگی امروزی رو به افول است. آیا با این موضوع موافقید؟ چگونه بر اساس مبانی دینی آن را گسترش دهیم.
حقیقتش من هم زیاد این حرف را شنیدهام اما باز باید تاکید کنم که مساله به تعریف نیکوکاری برمیگردد. ما نباید نیکوکاری را کار سختی نشان بدهیم که مردم تصور کنند ناممکن است. دادن اضافهی غذا به پرندگان نیکوکاری است. به من میگوید مردم انقدر مشکلات مالی دارند تو آمدی و میخواهی کتاب و قصه بخوانیو ول کن برو دنبال کارت یا میگویند لاید از جایی پول میگیری که دنبال این کارها افتادهای. اما شعار من این است که شمعی باشیم در تاریکی. هرجایی که هستیم را کمی روشن کنیم. افرادی از تهران پیام میدهند و میگویند ما میخواهیم همراه تو به روستا بیاییم و قصهخوانی کنیم. میگویم شما میخواهید هزار کیلومتر از تهران بیایید، بمانید و در اطراف خودتان و حتی در شمال تهران این کار را بکنید. چون محرومیت در آنجا هم وجود دارد. محرومیت فقط محرومیت مادی نیست. یک کتاب قصه پیدا کن و برای خانوادهات برای همسایهات بخوان. نیاز نیست ما هزاران کیلومتر راه برویم تا کار خیر بکنیم. در اطراف هریک از ما نقاط تاریک مادی و معنوی وجود دارد. اگر افق نگاهمان را بالا ببریم و تعریف درستی از احسان و نیکی ارائه کنیم همهی مردم میتوانند کار نیک بکنند.
- نکته یا نظری که در سوالات به آن پرداخته نشد و باید مطرح شود را بفرمایید.
زیاد حرف زدم و فکر نکنم نکتهای مانده باشد. برایتان آرزوی موفقیت میکنم.