- از منظر شما مولفه های پیشرفت جامعه چیست و آیا نسبتی میان پیشرفت و توسعه وجود دارد؟
در خصوص مؤلفههای پیشرفت و توسعه باید عرض کنم توسعه یک مفهوم ریشهداری است که در غرب شکل گرفته است و کتابها و مقالههای زیادی دربارهاش نوشته شده است.
«پیشرفت» و «توسعه» شاید از نظر معنای لغوی شبیه یکدیگر باشند، ولی تفاوتهایی در آن لحاظ شده است. مقام معظم رهبری تاکید دارند که درکشور ما از لفظ «پیشرفت» استفاده شود. برای اینکه مفاهیم بار فرهنگی و معنایی خاص خودشان را دارند. ما نمیتوانیم از یک مفهوم یا واژه تخصصی که بار معنایی خاص خودش را دارد استفاده نموده و از الزاماتش پرهیز نمائیم. و لذا ایشان به جای استفاده از واژه «توسعه» از واژه «پیشرفت» استفاده کردند. چراکه تمرکز اصلی «پیشرفت» بر روی اقتصاد نیست و زمینههای فرهنگی، اخلاقی، علمی و همه ابعاد را در برمیگیرد. در واقع حیات مادی و معنوی و زندگی فردی و اجتماعی را در برمیگیرد. صرفا یکسری شاخصهای کلی نیست.
نکته دوم اینکه در «پیشرفت»، عنصر عدالت و شاخصه عدالت مسئلهای جدی است. قرار نیست یک طبقه از جامعه له شوند و از بین بروند تا شاخصهای اقتصادی یک کشور رشد کنند.
نکته سوم مسئله بومی بودن آن است. مدل پیشرفت در ایران میتواند متفاوت از مدل پیشرفت در سایر کشورها باشد. شاخصههای این مدل از پیشرفت باید از فرهنگ ما منشأ بگیرد و به آن سمت و سو حرکت کند.
- در مدل تاریخی جامعه ایرانی، وقف به عنوان یکی از مطاهر امر خیر، نقش مهمی در توسعه جوامع محلی داشته است. آیا همچنان این کارکرد میتواند در مدل توسعه پایدار جامعه نقشآفرین باشد؟
وقف به معنای عام و نه لزوما به معنای فقهی، کارکردهایی خیرخواهانه دارد. مسئله وقف نه تنها در جوامع محلی، بلکه در پیشرفت امپراطوریها و حکومتهای بزرگی که بعد از اسلام چه در ایران و چه در خارج از مرزهای ایران به وجود آمد، نقش بسیار جدی داشته است. وقف یک مدل اقتصادی است که برای اداره و مشارکت در یک جامعه مورد استفاده قرار میگیرد. این عامل در طول تاریخ، فوقالعاده در پیشرفت کشورها و دولتها موثر بوده است و قطعا امروزه هم میتواند این نقش را داشته باشد.
یکی از مهمترین نقشهای وقف و امور خیریه عنصر عدالت است که قبلا عرض کردم. وقف عاملی است که مانع کنز و ذخیره اموال نزد یک گروه خاص از جامعه میشود و آنها را برای بهرهمندی در دسترس آحاد جامعه قرار میدهد. از این منظر است که میتوان برای وقف کارکرد اقتصادی در نظر گرفت.
وقف همچنین در کارکرد اجتماعیاش باعث میشود تا احساس مشارکت، همدلی، اعتماد و … در جامعه افزایش پیدا کند که این امر به نوبه خود به افزایش سرمایه اجتماعی میانجامد.
کارکرد اعتقادی و دینی وقف هم که مشخص است. افراد با نیت قربه الی الله این کار را انجام میدهند و عمل خود را ذخیره اخروی برای خودشان قرار میدهند و از اموال خود برای تقرب به خدا استفاده میکنند.
مسأله دیگر کارکردهای روانشناختی و تربیتی وقف است. معمولا افرادی که اهل وقف و نیکوکاری هستند از نظر سلامت جسمی و روحی از اوضاع بهتری برخوردار هستند و آرامش بیشتری دارند و کبر و خودپسندی در بین این افراد کمتر است.
- امر خیر یا اقدام نیکوکارانه چگونه میتواند به پیشرفت یک جامعه کمک کند؟
به بخشهایی از این پرسش در کارکرد وقف پرداختم و به موارد آنها اشاره کردم. پیشرفت ابعاد مختلف دارد. در واقع فعالیتهای خیرخواهانه به کلیت این ابعاد میتواند کمک کند. هم به توسعه اقتصادی، هم به توسعه اجتماعی و هم به توسعه معنوی، اخلاقی و سلامت روانی جامعه کمک میکند. در واقع یکی از مهمترین کارکردهای توسعه نیکوکاری، افزایش سرمایه اجتماعی است. این امر سطح اعتماد عمومی را در جامعه بالا میبرد. در چنین شرایطی است که حکومتها استمرار و دوام بیشتری پیدا خواهند کرد و به واسطه آن که مردم در اداره مملکت مشارکت دارند، بار زیادی از روی دوش حکومت برداشته میشود و آنها میتوانند به وظیفه ذاتی و اصلی خود که همان حکمرانی و نظارت بر عملکردهای مختلف جامعه است، بهتر بپردازند.
- در چشم انداز توسعه جامعه ایرانی، چه نقشی برای خیریهها متصور هستید؟
امر خیر یک بحث عام است و شامل شخصیتهای حقیقی و حقوقی میشود. ولی وقتی درباره خیریه حرف میزنیم منظور ما عدهای مردم است که دور هم جمع شدند و نوعی سازمان برای فعالیت خیرخواهانه ایجاد کردند. طبیعتا در خیریه به نسبت امر خیر فردی با مشارکت بیشتری مواجه هستیم. لذا حوزه خیر سازمانی به معنای خیریه یکی از اجزای جامعه پیشرفته قلمداد میشود. امروزه برای یک فرد امکانپذیر نیست که در یک حوزه خاص مثلا مددجویی به صورت موثر ایفای نقش کند. ولی در حوزه خیریه این کار کاملا امکانپذیر است و افراد با تقسیم کار و مسئولیتپذیری نقش مهمی در کمک رسانی به مددجویان ایفا مینمایند. گروهی از این افراد حتی ممکن است پول کافی برای کمک کردن هم نداشته باشند، اما با اختصاص وقت به فعالیت جمعی یاری رسانی میکنند. برعکس گروهی نیز ممکن است منابع مالی مناسبی در اختیار داشته باشند، ولی فرصت چندانی برای پیوستن به گروه نداشته باشند. یا مثلا افرادی ممکن است ایدههای مناسبی دارند ولی برای تحقق آنها منابع کافی ندارند. برخی نیز منابع مالی دارند ولی فاقد ایده مناسب هستند. همه این افراد در کنار یکدیگر و با همافزایی توان و استعدادها میتوانند یک سازمان خیریه فعال و کارآمد را تشکیل دهند.
این نکته را باید اضافه کنیم که کارکرد امر خیر هم از نظر مبانی دینی و هم از نظر مبانی عقلی و اجتماعی محدودیتی ندارد. هر امری که جامعه ما برای پیشرفت خودش به آن نیاز داشته باشد، خیریهها میتوانند در آن عرصهها ورود پیدا کنند. امروزه خیریههایی هستند که در سطح جهانی در حوزه سیاستگذاری کار میکنند. اینها چون تعلقات حزبی و سیاسی ندارند، میتوانند به عنوان بازوی مشورتی به حکمرانان کمک کنند. بسیاری از خیریهها در سطح جهان به عرصههای نظارتی ورود پیدا کردهاند. یا خیریههای متعددی در جهان وطیفه آموزشی برای خود ترسیم نموده و یا در عرصه بهداشت، سلامت عمومی، صلح و … به فعالیت میپردازند. این تنوع بالا در حوزه های مختلف امروزه موضوع فعالیت واقفین است و ما در این زمینه محدودیتی نداریم و طبیعتا بر اساس علاقه افراد و شرایط محیطی و منابع مالی و امکاناتی که در اختیارشان هست، افراد میتوانند تصمیم بگیرند تا در چه عرصهای مشارکت نمایند.
- به عنوان پرسش پایانی، راهکارهای پیشنهادی شما برای توسعه امر خیر، همگام با نیاز پیشرفت کشور چیست؟
حاکمان و متولیان با قوانینی که ایجاد میکند و مشوقهایی که بیشتر از باب تبیینی و تکریمی است، در واقع به جهتگیری خیرین در امور مورد نیاز جامعه کمک میکنند.
نکته دیگر اینکه اهل علم و افرادی که مورد اعتماد جامعه هستند میتوانند به عنوان گروه مرجع، نقش زیادی در جهتدهی فعالیت خیرین به سمت نیازهای کشور داشته باشند. یک بحث جدی دیگر در این عرصه به خود سازمانهای خیریه باز میگردد. هرچه سازمانهای خیریه از نظر مدیریت علمی و دانشبنیان سازمان خود اقدام نمایند و یا به رشد نیروی انسانی و رصد فعالیتهایی که در عرصه جهانی رخ میدهد، اهمیت بدهند، بیشتر میتواند به سمت رفع نیازهای واقعی و تلاش در عرصه پیشرفت کشور گام بردارند.