کتاب «دیگر دوستی موثر» اثر ارزشمند پیتر سینگر (فیلسوف و جامعه شناس استرالیایی)، یکی از مهم ترین آثار منتشر شده این نظریه پرداز اجتماعی پس از کتاب «آزادی حیوانات» است.
سینگر با نقد مسئولیت اجتماعی افراد نسبت به کاهش فقر، جنبشی را رقم می زند که تلاش دارد تا در یک پویش اجتماعی، ثروتمندان جهان را متوجه نقشی کند که در کاهش فقر و مرگ و میر ناشی از آن دارند. از نطر این فیلسوف برجسته هر فردی در جهان و به ویژه ثروتمندان و طبقه متوسط اجتماعی در جوامع پیشرفته باید تلاش خود را معطوف آن کند که برای رفع فقر و تبعیض «بیشترین خیر ممکن» را به دیگران تقدیم کند. او نام این تلاش را «دیگر دوستی موثر» گذاشته است. از نظر او برای اخلاقی زیستن صرف اجتناب از رفتارها و گفتارهای غیراخلاقی کفایت نمیکند و باید تا جای ممکن خیررسانی کرد.
پیتر سینگر با طرح ایده «دیگر دوستی» تلاش دارد تا پیوند کار خیر و ثرو ت را از میان برداشته و مسئولیتپذیری در قبال دیگران را به عنوان یک ایده وارد سبک زندگی افرادی کند که بیش از نیاز روزمره خود ثروت یا درآمد دارند. او با طرح مثال های ملموس و قراردادن مخاطب در موقعیت های سفید و سیاه، این پرسش را در ذهن مخاطبین خود به وجود می آورد که آیا آنها به اندازه کافی در دیگردوستی و عمل نیکوکارانه موفق عمل کرده اند، یا خیر. سینگر معتقد است همه افراد جامعه از این توان برخوردارند که دنیا را با کاهش رنج انسان ها و حیوانات، به سمت خوب شدن و عادلانه شدن تغییر دهند.
سینگر در تئوری دیگردوستی موثر (The Most Good You Can Do) قائل به کسب بیشترین سطح ثروت از (در محدوده اخلاق زیستی) است. از نظر او کسی میتواند بیشترین خیر ممکن را به دیگران برساند، که اعتبار اجتماعی موثر و شغل و درآمد کافی و بیش از نیاز خود داشته باشد.
در نظریه او «دیگر دوستی» اگرچه در نقطه مقابل «خود دوستی» (خودپرستی) قرار دارد، اما در تضاد با آن نیست و به این معنا برای «دیگر دوستی موثر»، نیازی به از «خودگذشتگی» نیست و افراد به همان نسبت که متعهد به تغییر زندگی دیگران هستند، برای افزایش کیفیت و سطح رفاه خود نیز تعهد اخلاقی دارند. او معتقد است افراد جامعه جهانی تنها با اختصاص ۱۰ درصد از درآمدشان به خیریه های موثر و شناسنامه دار میتوانند نقش مهمی در کاهش درد، فقر، مرگ و میر، تخریب محیط زیست و صدمات زیست محیطی ناشی از جهان صنعتی ایفا نمایند و برای اینکه سرمایه ناشی از اختصاص این ۱۰ درصد به اندازه کافی و موثر باشد، افراد جامعه باید در چارچوب های اخلاقی به دنبال کسب موفقیت مالی و کاری بیشتر تلاش نمایند.
سینگر در نظریه «دیگر دوستی موثر» معتقد است «صرفا نرساندن زیان برای اخلاقی زیستن کافی نیست. بیتفاوتی در برابر زیان وارد شده به دیگران و انجام ندادن اقدامی در برابر آن مصداق بیاخلاقی است.» او سپس با این توضیح که نباید افراد جامعه نسبت به مسائلی چون فقر بی اعتنا باشند به ذکر مصادیقی می پردازد که در نظر او می تواند به نهایت بی تفاوتی به معضلات جهانی تبدیل شود. او خرید کالایی لوکس را در برابر بیتفاوتی به فقر منجر به مرگ کودکان، مانند این میبیند که کودکی در دریا غرق شود و اقدامی برای نجاتش نکنیم تنها به این دلیل که نگران سوختن گوشی در اثر شیرجه زدن در آب باشیم. به همین سیاق، استدلال میکند که باید از بعضی خرجهای غیر ضروری و مبتنی بر نیازهای غیر واقعی در جهت کمک به بهبود اوضاع جهان چشم بپوشیم.
کتاب «دیگردوستی موثر» با ترجمه آرمین نیاکان و مقدمههایی از مصطفی ملکیان و محمدرضا جلائیپور که چاپ نخست آن توسط نشر نی در سال ۱۳۹۸ به بازار عرضه شد، شامل چهار بخش «دیگر دوستی موثر»، «چگونه بیشترین خیر را برسانیم؟»، «انگیزه و توجیه» و «انتخاب اهداف و سازمانها» است.
مصطفی ملکیان در بخش از مقدمه خود با ذکر این نکته که مبانی نظری «دیگر دوستی» عمدتا بر اثر مساعی فکری پیتر سینگر پدیدار شده است، افزوده است: بهبود وضع انسانها و (نیز حیوانات دیگر، نباتات و جمادات) یگانه امری است که ارزش غایی یا مطلوبیت ذاتی دارد. سایر اموری که ارزشمند تلقی میشوند، مانند حقیقت، زیبایی، آزادی، برابری و برادری، فقط ارزش آلی یا مطلوبیت غیری دارند، یعنی ارزشمندیشان فقط بدین جهت است که آلت و ابزار گریزناپذیر برای حصول غایتی به نام بهبود وضع موجوداتاند. آنچه ذاتا مطلوب است همین خیر و صلاح همه موجودات است؛ بقیه امور ارزشمند فقط بدین جهت که فقط تا حدی که، وسیله گریزناپذیر رسیدن ما به این مطلوب ذاتیاند مطلوبیت دارند؛ بدین معنا که مطلوبیتشان غیری است، چون ما را به غیر خود، یعنی به خیر و صلاح عمومی میرسانند، مطلوباند. یک مطلوب بالذات داریم و سایر مطلوبها مطلوب بالغیرند. خیر و صلاح موجودات ارزش ارزشهاست: کاستن از درد و رنج.
محمدرضا جلائیپور هم در مقدمه خود بر جنبش دیگردوستی موثر اشاره میکند و با تاکید بر مثال هایی که سینگر در کتاب خود طرح نموده، این پرسش را مطرح می سازد که آیا به اندازه کافی در زندگی خود جان کودکان و افراد دیگر را نجات دادهایم؟