کمک به هم نوع و فعالیت در امور خیریه رسمی دیرپاست که ریشه در فرهنگ اصیل دینی دارد و تقریباً در تمام ادیان الهی نسبت به آن تأکید شده است. از این رو انجام کار خیر به قشر خاصی اختصاص ندارد و برای همه مردم با هر نوع عقیده و باوری این امکان مهیا است.
برای اینکه بدانیم جایگاه کارهای خیر در فرهنگ دینی ما چیست، لازم است که مروری بر واژگان مربوط به این موضوع داشته باشیم. در واقع یکی از روشهای تشخیص میزان توجه و اهتمام مردم به یک موضوع و یا یک اندیشه این است که تعدد و تنوع واژگان مربوط به آن موضوع مورد واکاوی قرار بگیرد.
در منظومه اندیشه اسلامی به خصوص در قرآن کریم و روایات اسلامی هم با تنوع واژگانی چشمگیری در رابطه با هر آنچه که در رابطه با کار خیر ارتباط دارد مواجه هستیم، مانند واژههای عمل صالح، احسان، فعل خیر و یا اصطلاحاتی مانند صدقه، انفاق، زکات و …. این مفاهیم به کرات در فرهنگ دینی ما وجود دارند. این تعدد حضور نشانه روشنی از اهتمام فرهنگ و اندیشه اسلامی نسبت به این موضوع است.
قرآن کریم در آیات و روایات متعددی به این موضوع پرداخته شده است. به عنوان مثال خداوند متعال در آیه ۷۷ سوره مبارکه حج خطاب به مؤمنین میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ (ای کسانی که ایمان آوردهاید رکوع کنید و سجود بجا آورید و پروردگارتان را عبادت کنید و کار نیک انجام دهید، شاید رستگار شوید.) بر اساس این آیه شریفه، انجام عمل خیر در پیوند با عبادت خداوند متعال و رکوع و سجود بیان شده است.
همچنین در آیه ۱۸۸ سوره مبارکه اعراف میفرماید: «قلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسی نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ»؛ (بگو: من قدرتِ [جلبِ] سودی و [دفعِ] زیانی را از خود ندارم جز آنچه خدا خواهد و [غیب هم نمیدانم] اگر غیب میدانستم، یقیناً برای خود از هر خیری فراوان و بسیار فراهم میکردم.) از این آیه شریفه هم مشخص میشود که برکات انجام کار خیر آنقدر فراوان است که مادام که کسی از غیب آگاهی نداشته باشد نمیتواند تمام ابعاد آن را درک کند.
در روایتی هم که از امام صادق (ع) نقل شده به این موضوع اشاره شده است، به این صورت که آن حضرت یکی از شاگردان خود را مورد خطاب قرار داده و میفرماید: «در این مدت که در نزد من آمد و رفت داشتهای، چه چیزی فراگرفتهای؟» او عرض کرد: «من هشت مطلب را فرا گرفتم که اولینش آنکه هر محبی، محبوب خود را در هنگام مرگ رها میکند. در این شرایط من به سراغ چیزی رفتم که همیشه مونس من است و در تنهایی و خلوت نیز همراهیام میکند که آن، انجام کار خیر است.» امام صادق علیه السلام با شنیدن این پاسخ فرمود: «احسنت والله» یعنی قسم جلاله یاد کردند که سخن نیکویی بر زبان آوردی و درس خوبی از من فراگرفتهای.
این قبیل آیات و روایات بر اهمیت و جایگاه کار خیر تاکید دارد.
یکی دیگر از اصطلاحاتی که در مورد عمل خیر به کار میرود، کلمه «مواسات» است که در روایتی از آن به عنوان «سید الاعمال» یعنی برترین عمل یاد شده است.
گاهی دیده میشود که به عنوان مثال جمعی از ورزشکاران، مسابقهای را به صورت گروهی برگزار میکنند و درآمد حاصل از فروش بلیت مسابقه را به مردم محروم اختصاص میدهند. در این نوع فعالیتها، کار خیرخواهانه به طور گروهی انجام میشود و بسیاری از مردم از این برنامه مطلع میشوند. نمیتوان به طور دقیق مشخص کرد که کارهای خیر و انسان دوستانه به طور فردی اثرگذاری و خیر بیشتری به همراه دارد و یا به صورت جمعی. چون همان طور که اشاره شد در آیه ۷۷ سوره مبارکه حج از انجام کارهای خیر در کنار عبادتهایی مانند رکوع و سجود نام برده شده، این همنشینی میتواند هم جنبه فردی داشته باشد و هم صورت گروهی؛ همان طور که اقامه نماز هم به صورت فردی دارد و هم ساحت جمعی.
نکته قابل توجه ورود شخص به کار خیر است. یعنی اگر کسی از قشر افراد مشهور و شناخته شده در جامعه، چه بازیگر و چه ورزشکار، خودش وارد کار خیر شود و به عنوان مثال مبلغی را با دست خودش صرف کارهای خیر کند، اثر معنوی خوبی بر روحیه خود او دارد. اما اگر همان مبلغ را به شخص دیگری بسپارد تا او کار خیری انجام دهد، ممکن است از این نتیجه به آن صورت که باید بهره نبرد. اینکه حضرت علی (ع) و سایر امامان معصوم (علیهمالسلام) شبانه خودشان بار غذا بر دوش میگرفتند و به در خانه محرومان و یتیمان میرفتند و آنها را مورد نوازش قرار میدهند، نشان میدهد که ورود مستقیم فرد به کار خیر آثار و برکاتی برای او به همراه دارد.
علیرغم اذعان به نقش تکوینی عمل خیر بر انسان، گاهی ممکن است که برای فرد انجام برخی از امور خیر ناممکن باشد. به طور مثال معمولا رساندن محمولهای به مردم زلزلهزده در کشور دیگری به صورت فردی قابل انجام نباشد. یا اگر قرار است در جایی مسجد، مدرسه، سد و یا بناهای عامالمنفعه دیگری ساخته شود، فرد نمیتواند به تنهایی کار را انجام دهد و نیاز دارد که به صورت جمعی با دیگران همراه شود تا به نتیجه مطلوب برسد. این عمل خیر نیابتی به معنای زایل شدن ارزشهایی نیست که عمل فردی از آنها بهرهمند است.
نکته دیگر به تعریف عمل خیر باز میگردد. به واقع واحد مشخص و شاخص معینی برای کار خیر تعریف نشده است. بنابراین لبخند زدن و گفتن خسته نباشید به یک مأمور اداره راهنمایی و رانندگی در گوشه خیابان هم به نوبه خود کار خیر محسوب میشود، همان طور که احسان مالی که با اصطلاح مواسات در روایات آمده، کار خیر شناخته میشود. البته باید توجه داشت که بر اساس روایات اسلامی، مواسات مالی مصداق بهتری از کار خیر است. چون به نظر میرسد که گذشتن از مال برای انسان سخت است و به همین دلیل انجام کار خیر در امور مالی بیشتر تأکید شده است.
بنابراین هر نوع کاری که از عهده انسان برآید مانند یک سخن راهگشا، مشاوره مفید، کمک فکری، آموزش حرفه یا علمی و هر نوع فعالیت دیگری به عنوان کار خیر شناخته میشود هرچند که خیر رساندن در امور مالی اهمیت بیشتری دارد و بیشتر از هر کار خیری مورد تأکید قرار گرفته است.
میدانیم که فعالیتهای خیریه نیاز به ساماندهی دارد. آیا این ساماندهی باید از طرف مسئولان دولتی انجام شود و یا جامعه به تنهایی میتواند از عهده امورات مربوط به خود برآید؟
در نگاه اول مشخص است که هر کاری ساماندهی شود بهتر از این است که بدون سامان و برنامه صورت بگیرد. خداوند متعال در آیه ۱۰۴ سوره مبارکه آلعمران میفرماید: «وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ (و باید از میان شما گروهى [مردم را] به خیر و نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگاراناند.» از این آیه شریفه میتوان این طور تعبیر کرد که نهاد و سازمانی می بایستی باشد تا متولی و مسئول ساماندهی امور خیر باشد.
اما ساماندهی امور خیر نباید تنها به عهده افراد خاصی باشد تا این طور تلقی شود که مسئولیت کار خیر را دوش دیگران برداشته شده، چون از فرهنگ دینی اسلام توصیه نکرده که تنها افراد خاصی مسئول کار خیر باشند. از طرف دیگر همان طور که اشاره شد انجام کار خیر برای خود فاعل خیر هم آثار و برکات خوبی به همراه دارد. پس نباید این طور باشد که همه مردم کارهای خیر را به عهده نهاد یا ارگان خاصی بسپارند و خودشان وارد این حوزه نشوند. منظور از ساماندهی در این آیه شریفه میتواند دعوت به کار خیر و یا معرفی زمینههای خدمت باشد. بنابراین ساماندهی در حد تشویق به انجام کار خیر و برانگیختن افراد به این امر به نوبه خود مفید است.
از طرف دیگر در شرایط کنونی نوعی نگرانی درباره نهادهایی که متصدی این موارد هستند وجود دارد. چون گاهی هشدارهایی از سوی مراجع انتظامی یا نظارتی در خصوص همکاری با نهادها و مؤسسات خیریه به گوش میرسد، مبنی بر اینکه بخشی از این قبیل سازمانها تحت لوای فعالیتهای خیرخواهانه، به امور دیگری میپردازند. نظیر این سازمانهای به ظاهر خیریه نه تنها در کشور، بلکه در تمام جهان بسیار است. این قبیل دفاتر نه تنها قصد انجام کار خیر ندارند، بلکه تحت عنوان نیت خیرخواهانه گاه به جرایم سازمان دهی شده دستزده و از نیتهای خیر مردم سوءاستفاده میکنند. در چنین شرایطی وجود نهادهای شناسنامهدار دولتی و خصوصی میتواند از انحرافات پیش آمده تا حد بسیار زیادی جلوگیری به عمل آورد. تجربه جهانی نشان داده است که بهترین کار ایجاد بستر فعالیت سازمانهای مردمنهاد است و حاکمیت به جای مداخله مستقیم، مناسبتر است که مسئولیت ایجاد امنیت را بر عهده گرفته و از ایجاد انحراف در مسیر فعالیت این قبیل موسسات جلوگیری به عمل آورد.