رویدادها

...

  • امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024

::: آخرین مطالب

پژوهشکده مطالعات وقف و نیکوکاری (خیرماندگار) کشف «خود» و زیستن با «دیگری» جایگاه نهادهای خیریه در ارتقای کارکرد تأمین مالی خرد به‌ منظور فقر زدایی | دکتر محمد سلیمانی خیریه‌ها در جهت خانه‌دار کردن نیازمندان گام بردارند. نوآوری اجتماعی در جوامع محلی با تأکید بر تجربیات جهانی در حوزه پیشرفت راه‌هایی برای توسعه امر خیر در نسبت با پیشرفت کشور برون‌سپاری تحول اجتماعی | سوزان کاتس واتکینز. آن سوییدلر و توماس هانان (ترجمه: احمد سعیدی) درس‌هایی از Santé Diabète در مالی | استفان بسانکن و همکاران (ترجمه: فاطمه عبدالعظیم بیگ) سازمان‌های غیردولتی و مسئله بیکاری | علیرضا اسکندری‌نژاد سازمان‌های غیردولتی و نقش آنها در توسعه پایدار جامعه | زین‌العابدین نور حسنی و همکاران (ترجمه: فاطمه عبدالعظیم بیگ) فرهنگ نیکوکاری نا امنی روانی جامعه را از بین می‌برد رشد خیریه‌ها در نقشه پیشرفت کشور | محسن الیگودرز کوشش‌ها و کشمکش‎‌ها در نسبت نیکوکاری با پیشرفت ایران | نعمت‎الله موسی‎پور کارکردهای نیکوکاری در پیشرفت کشور | سید حسین سیدی شماره ۹ (بهار ۱۴۰۲) شماره ۸ (پاییز و زمستان ۱۴۰۱) اطعام پایدار بر پایه کرامت انسانی نقش آستان‌های مقدس در اشاعه فرهنگ اطعام و نیکوکاری | محمدرضا مداحی استعاره اجتماعی از یک دستور الهی | مریم محمدی مردم فقیر بازیچه نیستند | حسین شیخ

7

اعتماد مردمی به خیریه‌های دولتی یا غیردولتی | سعید مسعودی‌ پور و علیرضا زمانی

  • کد خبر : 1007
  • 11 خرداد 1401 - 1:28
اعتماد مردمی به خیریه‌های دولتی یا غیردولتی | سعید مسعودی‌ پور و علیرضا زمانی
این مقاله براساس پژوهشی با عنوان بررسی میزان اعتماد مردمی به خیریه‌های دولتی و غیردولتی»، در دومین همایش ملی خیر ماندگار، تلخیص و تدوین شده است.

از آنجایی که بخش عمده منابع خیریه‌ها معمولا از کمک‌های مردمی تأمین می‌شود. ایجاد و کسب اعتماد به عنوان یکی از ضروریات هر خیریه‌ای به شمار می‌رود. تا زمانی که افراد اعتماد کافی به موسسه خیریه پیدا نکنند، احتمال کمی وجود دارد که حاضر باشند به آن خیریه کمک کنند. در این مقاله سطح اعتماد عمومی به دو نوع خیریه دولتی و خیریه غیردولتی بررسی شده است.

اندیشمندان مدیریت، اعتماد را عامل مهمی در همکاری و تعارض، سبک‌های رهبری، پیش فرض‌های مدیریت نسبت به کارکنان، تغییر و بالندگی سازمانی، مشارکت، ارتباطات و قراردادهای اجتماعی می‌دانند. در ۱۵ سال گذشته نیز اعتماد به منزله عنصری حیاتی در موفقیت سازمان‌ها در کانون توجه مطالعات سازمانی قرارگرفته است. اعتماد به عنوان سنگ بنای مهم رفتار اجتماعی و سازوکار همبستگی برای نظام اجتماعی، نظر صاحب نظران را به خود جلب کرده است. اعتماد به عنوان جزء اصلی و هسته مرکزی سرمایه اجتماعی در بیشتر نظریات مربوط به سرمایه اجتماعی از جمله نظرات جیمز کلمن، بوردیو، پوتنام و فوکویاما آمده است. پوتنام معتقد است بخش اعظم عقب ماندگی اقتصادی در جهان ناشی از فقدان اعتماد متقابل است. او معتقد است اعتماد، همکاری را تسهیل می‌کند و هرچه سطح اعتماد در جامعه‌ای بیشتر باشد، احتمال همکاری هم بیشتر خواهد بود. اعتماد مستلزم پیش بینی رفتار یک بازیگر مستقل است. شما برای انجام کاری صرفا به این دلیل که فردی می‌گوید آن را انجام خواهد داد به او اعتماد نمی‌کنید، بلکه تنها به این دلیل به او اعتماد میکنید که با توجه به شناختتان از خلق وخوی او حدس می‌زنید که این کار را انجام خواهد داد. پوتنام در چگونگی تبدیل اعتماد شخصی به اعتماد اجتماعی که لازمه جوامع مدرن کنونی است می‌گوید اعتماد اجتماعی در جوامع مدرن از دو منبع مرتبط یعنی هنجارهای معامله متقابل و شبکه‌های مشارکت مدنی ناشی می‌شود. اعتماد از عناصر و مؤلفه‌های اصلی مدرنیته است. موضوع ریسک و مخاطره با انواع اعتماد در ارتباط است. اعتماد بنیادی، اضطراب را کاهش می‌دهد و نوعی احساس تداوم و نظم در رویدادها یا امنیت وجودی در فرد به وجود می‌آورد. هرچه جامعه‌ای دموکراتیک‌تر باشد اعتماد در بین مردم بیشتر خواهد بود. عوامل اصلی در بازآفرینی اعتماد عمومی نیز عبارت‌اند از: «روح شفافیت، فرهنگ پاسخگویی و انسجام مردم». پیامد کمبود اعتماد در جامعه، مشارکت کمتر افراد جامعه است. اعتماد، حس ظریف و شکننده انسانی است که با ایده سرمایه اجتماعی پیوند خورده است. اعتماد منجربه بروز رفتارهای مشارکتی و کاهش تعارض وهمچنین کاهش هزینه انجام کار می‌شود. بنا به مطالب مذکور می‌توان ادعا کرد که: «اعتماد علت و معلول دموکراسی است»

  • تعریف اعتماد

تعاریف زیادی از اعتماد در ادبیات رفتار سازمانی دیده می‌شود:

  • به اعتقاد و باور به صداقت، شخصیت و توانمندی یک رهبر
  • ایمان دوجانبه به مقاصد و رفتارهای یک فرد یا سازمان
  • اعتماد راسخ نسبت به امانت، راستی و عدالت طرف مقابل

اصطلاح اعتماد سازمانی به چندین شکل استفاده می‌شود. یکی از اشکال اعتماد تحت عنوان اعتماد بین سازمانی است که درباره اعتماد میان دو سازمان است. برخی از محققان بر رابطه میان کارکنان و مدیران میانی (مثل سرپرستان) متمرکز می‌شوند، در حالی که برخی دیگر بر رابطه میان کارکنان و کسانی که سازمان را اداره میکنند (مانند رهبران ارشد) تمرکز دارند. نقش اعتماد درون سازمانی در رابطه با گروه‌های کاری می‌تواند به عنوان یکی از جنبه‌های اعتماد سازمانی در نظر گرفته شود. الایان اعتماد را باور قوی به اعتبار، صداقت و توان افراد، انتظاری مطمئن و اتکا به ادعایا اظهارنظر دیگران بدون آزمون آن می‌داند. از دید میزتال اعتماد، اطمینان به دیگران به رغم احتمال و امکان فرصت طلبی، عدم قطعیت و مخاطره‌آمیز بودن آنان است و زتومیکا اعتماد را شرط‌بندی درباره کنش‌هایی می‌داند که دیگران در آینده انجام خواهند داد.

پس به طور کلی اعتماد، پذیرفتن دیگران در ارتباط با مصالح فرد است: انتظار رفتارمفید داشتن از دیگران یا دست کم مضر نبودن کنش آن‌ها برای مصالح و منافع اعتماد کنند.

  • انواع اعتماد:
  1. اعتماد بنیادی: اعتماد بنیادی نگرشی است که فرد نسبت به خود و دنیای پیرامون خود دارد و موجب تقویت این احساس می‌شود که افراد و امور دنیا اعتمادپذیر و دارای ثبات و استمرار هستند. اریکسون معتقد است این اعتماد، محصول فرایندهای دوره نوزادی است.
  2. اعتماد میان فردی: این اعتماد حاصل روابط مستقیم و چهره به چهره میان اعضاء جامعه است. «زتومیکا» در توضیح این نوع اعتماد اظهار می‌کند: «باریک‌ترین شعاع اعتماد در بین اعضای خانواده است که فضایی مملو از صمیمیت و نزدیکی بر آن حاکم است. این اعتماد معطوف به افرادی است که آن‌ها را به اسم می‌شناسیم و با آن‌ها به عنوان دوست، همسایه، همکار و شریک تجاری رابطه چهره به چهره داریم».
  3. اعتماد تعمیم یافته یا عام: این نوع اعتماد در سطحی گسترده‌تر از خانواده، دوستان و آشنایان قرار می‌گیرد. «زتومیکا» معتقد است هدف یا جهت گیری اعتماد، ممکن است معطوف به جنسیت (من به زنها اعتماد دارم؛ اما به مردها اعتماد ندارم)، سن (من به افراد میانسال اعتماد دارم و به افراد جوان اعتماد ندارم)، نژاد (من به سفید پوست‌ها اعتماد دارم و به سیاه پوست‌ها اعتماد ندارم)، قومیت (من به ترک‌ها اعتماد دارم و به فرانسوی‌ها اعتماد ندارم و مذهب (من به مسیحی‌ها اعتماد دارم؛ ولی به یهودی‌ها اعتماد ندارم) باشد.
  • زمینه‌های اعتماد

گیدنز» چهار زمینه اصلی اعتماد در فرهنگ‌های پیشامدرن را به قرار زیر از یکدیگر متمایز می‌کند: اولین زمینه اعتماد، نظام خویشاوندی است که در بیشتر محیط‌های پیشامدرن، سازمان دهی رشته‌های روابط اجتماعی را در راستای زمان و مکان فراهم میکند. دومین زمینه اعتماد، اجتماع محلی است. سومین زمینه مبتنی بر اعتماد، مذهب است. دین، حسن اعتماد به رویدادهای طبیعی و اجتماعی را ایجاد میکند. چهارمین زمینه اعتماد، سنت است. سنت برخلاف دین به مجموعه خاصی از اعتقادات و عملکردها ارجاع ندارد، بلکه به شیوه این اعتقادات و عملکردها به ویژه در رابطه با زمان مربوط می‌شود. سنت به شیوه‌ای بنیادی در امنیت وجودی دخیل است؛ چراکه اعتماد تداوم گذشته، حال و آینده را حفظ می‌کند. گیدنزاعتقاد دارد که هیچ یک از چهار کانون اصلی اعتماد و امنیت وجودی در محیط‌های پیشامدرن به همان اندازه، در دوران مدرن اهمیت ندارد. هرچند روابط خانوادگی به ویژه در قالب خانواده برای اکثر مردم هنوز اهمیت دارند؛ اما دیگر حاملان پیوندهای اجتماعی بسیار سازمان یافته در پهنه زمانی-مکانی به شمار نمی‌آیند. در جوامع مدرن که نظام‌های انتزاعی تسلط دارند، اعتماد بسیار مهم است. دیگر نیاز نداریم فقط به کسانی که پیوسته در معرض دیدمان هستند و فعالیت‌هایشان را مستقیما می‌توان بازنگری کرد، اعتماد کنیم. اعتماد هنگامی ضروری می‌شود که در نتیجه فاصله گیری روزافزون زمانی و مکانی، دیگر اطلاع کاملی از پدیده‌های اجتماعی نداشته باشیم. به نظر گیدنز در جوامع نوین، افراد هرچه فاصله زمانی-مکانی بیشتری از هم داشته باشند، به اعتماد نیاز بیشتری دارند.

  • اعتماد در سازمان‌های خیریه

بسیاری از افرادی که می‌بخشند، به ویژه زنان و افراد متعلق به نسل جدید، خواستار تبیین شفاف محل صرف پول‌های آن‌ها و نیز انتخاب اینکه پول‌هایشان چگونه هزینه شود، هستند. پاسخگویی خیریه ها، منجر به ایجاد شفافیت سازمانی است؛ شفافیت به عنوان مهم‌ترین و اصلی‌ترین عامل شکل گیری اعتماد شناخته می‌شود. اعتماد مخاطبان به خیریه منجر به شکل گیری تعهد نسبت آن خیریه می‌شود و در نهایت رفتار بخشیدن و کمک به آن خیریه از سوی مخاطبان انجام خواهد شد. اعتماد به مثابه یکی از دارایی‌های سازمانی در رابطه با بخش غیرانتفاعی بیش از هر چیز دیگری دارای اهمیت است؛ چراکه هسته انگیزه بخش برای درگیرکردن و ایجاد تعهد در افراد خیر است. بخشیدن زمان و پول برای هدفی مطلوب، به وسیله اطمینان به اینکه زمان و پول هزینه شده دارای اثری مثبت است، شکل میگیرد

  • اعتماد از کجا می‌آید؟

در پاسخ به این پرسش برخی‌ها گفته‌اند که اعتماد غریزی و حاصل از تمایل شفافیت ) ( بخشیدن انسان قدیم برای به اشتراک‌گذاری غذا در جوامع مبتنی بر شکار است.

برخی دیگر گفته‌اند که اعتماد افراد بر اساس ترس از مجازات برای انجام ندادن آن چیزهایی که از آن‌ها انتظار می‌رود، برای رسیدن به خواسته‌های شخصی، برای اثبات همدردی، هویت‌یابی و روابط دوستانه اعتماد انجام می‌شود. بر اساس مدل زیرسه عامل اصلی تعیین کننده اعتماد سازمانی است:

  • ویژگی‌های اعتماد کننده
  • ویژگی‌های سازمانی معتمد
  • ریسک ادراک شده

ویژگی‌های اعتماد کننده تحت عنوان گرایش اعتماد کننده به اعتماد نشان داده شده است. به عبارت دیگر برخی افراد هستند که بیشتر از دیگران اعتماد میکنند.

ویژگی‌های مربوط به سازمانی که به آن اعتماد می‌شود تحت عنوان امانت آمده است. براساس این مدل سه عامل بر روی اعتماد به سازمان اثرگذار است.

  • توانایی: شایستگی که سازمان مورد اعتماد در یک موضوع یا دامنه خاصی داراست.
  • خیرخواهی: تمایل سازمان برای انجام خوبی در مورد اعتماد کنندگان
  • تمامیت: آیا سازمان دارای مجموعه‌ای از ارزش‌های محوری برای هدایت رفتارهست؟

  • شهروندان تهرانی چگونه اعتماد می‌کنند

در پژوهشی از ۴۷۴ شهروند تهرانی خواسته شد تا به سوالاتی در رابطه با اعتماد به خیریه‌ها پاسخ دهند. ۵۹٫۲ درصد از پرسش شوندگان مرد و ۶۰٫۸ درصد آن‌ها زن بودند. ۶۹٫۸ درصد آن‌ها مجرد، ۶۸٫۵ درصد آن‌ها متأهل و ۱٫۵ درصد متارکه و ۰۲ آن‌ها همسرشان فوت کرده اند. مدرک تحصیلی نمونه مطالعه شده عبارت‌اند از: ۱۳ درصد افراد زیردیپلم، ۱۴ درصد دیپلم، ۲۶ درصد فوق دیپلم، ۳۷ درصد کارشناس، ۱۱ درصد کارشناس ارشد و یک درصد دکتری. میانگین سنی نمونه نیز برابر با ۲۵ سال محاسبه شده بود. با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه، تفاوت معناداری در میزان اعتماد در دو جنسیت زن و مرد وجود ندارد. علاوه براین تفاوت معناداری در دو گروه افراد متأهل ومجرد در خصوص میزان اعتماد به خیریه‌های دولتی و غیردولتی دیده نشد. اما در خصوص نقش تحصیلات با ترسیم نمودار میانگین اعتماد در سطوح مختلف تحصیلات مشخص می‌شود که هر چه تحصیلات افزایش می‌یابد، میزان اعتماد بیشتر می‌شود. البته با توجه به رد فرض صفر، امکان تعمیم‌پذیری این رابطه به جامعه وجود ندارد.

  • جمع‌بندی

بدون شک مهمترین عامل برای جلب کمک‌های مردمی از سوی موسسات خیریه چه دولتی و چه غیردولتی، عنصر اعتماد است. مردم زمانی حاضر می‌شوند کمک‌های خود را از طریق این سازمان‌ها به دست نیازمندان برسانند که نسبت به عملکرد این سازمان‌ها اعتماد داشته باشند. نتایج پژوهش مدنظر نشان میدهد که تفاوت معناداری در خصوص میزان اعتماد مردم به خیریه‌های دولتی و خیریه‌های غیردولتی وجود ندارد. به عبارت دیگر میزان اعتماد مردم به هر دو به یک اندازه است؛ اما نکته مهم در تحلیل اعتماد مردمی به خیریه‌های دولتی و غیردولتی، این است که خیریه‌های دولتی در عین آنکه طرفدارانی سرسخت و دو آتشه دارند، مخالفان جدی و به شدت متنفر هم دارند. درحالیکه این موضوع در خیریه‌های غیردولتی به این شدت نیست و اکثر مخاطبان در دامنه اعتماد متوسط قرار می‌گیرند. دلیل این موضوع چه می‌تواند باشد؟ این فرضیه که طرفداران خیریه‌های دولتی کسانی هستند که تعلق و گرایش بیشتری به ساختار سیاسی کشور دارند و یا به واسطه تمایلات و گرایش‌های مذهبی خود، اعتماد زیادی به نهاد دولتی پیدا کرده اند، درحالی که مخالفان اعتماد به دولت کسانی هستند که تصور فاسدانه‌ای از حکومت در ذهن دارند و آن را به همه شئون و امور مرتبط با دولت تسری میدهند». این ادعا تا چقدر می‌تواند درست باشد و چرا این تکثر و شدت تقابل تصویرهای شکل گرفته از اعتماد در خصوص خیریه‌های غیردولتی در ذهن مخاطبان شکل نگرفته است؟ موضوعی است که باید بر روی آن بیشتر مطالعه شود.

لینک کوتاه : https://ava.kheir.ir/?p=1007
  • نویسنده : سعید مسعودی‌ پور و علیرضا زمانی

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیریت تارنما منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.