خانم حاجی یوسفی دربارۀ فعالیت خیریۀ موعود ایرانیان بیان میکند که: «از سال ۱۳۸۳ با حمایت از کودکان بد سرپرست و بیسرپرست شروع به فعالیت کردیم. جامعه هدف ما کودکانی هستند که ممکن است به علت فقر وارد چرخۀ کار کودکان شوند. در این راستا از خانوادههای این کودکان میخواهیم که از کار کردن فرزندانشان صرفنظر کنند و در عوض آنها را به تحصیل تشویق کنند. در این زمینه خیریۀ ما نیز به ازای تحصیل این کودکان، دستمزدی را که قرار است سر چهارراهها به دست بیاورند، به آنها میپردازد، بهنحویکه هزینۀ تحصیل، خوراک و پوشاک آنها را تأمین کند. درصورتیکه خانواده تخطی کند، ما از حمایت آنها دست میکشیم. باید بگویم که از بین همین کودکان افرادی داریم که رتبۀ یک کنکور سراسری شدهاند و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه صنعتی شریف گرفتهاند. یا برخی مدال المپیاد کسب کردهاند یا در مدارس تیزهوشان درس میخوانند.»
اما این همه فعالیتی نیست که خیریۀ موعود ایرانیان انجام میدهد. درحالیکه اکثر مؤسسات خیریه کشور به دنبال انجام فعالیتهایی مشترک و موازی هستند، خیریۀ موعود ایرانیان بخش دیگری از فعالیت خود را بر روی آموزش نوعدوستی و نیکوکاری به کودکان اختصاص داده است.
خانم حاجی یوسفی دربارۀ چگونگی شکلگیری طرح آموزش نیکوکاری به کودکان میگوید: «ازآنجاکه خودم نویسندۀ حوزۀ کودکان هستم، تحقیقات زیادی در این زمینه انجام دادم. به این نتیجه رسیدم که فقر در جامعه صرفاً محدود به فقر مالی نمیشود و جامعه بیشتر از فقر فرهنگی رنج میبرد و این موضوع به کودکان و درنهایت به خانوادهها لطمه میزند. همین امر باعث شد تا به فکر راهاندازی و پیگیری چنین طرحی باشم. کودکان سرمایههای اجتماعی و آیندهسازان هر کشوری هستند و مشاهده میکنیم که ترویج و آموزش نوعدوستی به این سرمایهها کمرنگ است.»
ادامه میدهد: «بعد از مدتی، در خیریۀ موعود، بخشی از توان و تمرکز خود را روی گروه دیگری از کودکان گذاشتیم که در خانوادههای متوسط و مرفه بودند؛ چراکه مشاهده کردیم بسیاری از خانوادهها متأسفانه کودکان خودشان را بهنوعی لوس تربیت میکنند. بهنحویکه هر چه میخواهند در اختیار آنها قرار میدهند. این موضوع باعث میشود هنگامیکه این کودکان به سن نوجوانی رسیدند؛ چون همه نوع امکاناتی در اختیار آنها بوده است، دیگر چیز خاصی آنها را خوشحال نمیکند؛ بنابراین به دنبال انجام برخی کارهای حاشیهای میروند. از طرف دیگر، چون خانوادهها امروزه بیشتر درگیر تأمین هزینههای زندگی و سایر مشکلات هستند، نسبت به تربیت صحیح کودکان خود غفلت میکنند که یکی از همین آموزههای تربیتی، آموزش فرهنگ نوعدوستی است.»
حاجی یوسفی در ادامه بیان میکند که مطالعات اولیه طرح «آموزش نیکوکاری به کودکان» را از سال ۱۳۹۰ شروع کرده است و در سال ۱۳۹۲ این طرح را با نام «کودکان نیکوکار موعود ایرانیان» به ثبت رسانده است. حدود دو سال روی این طرح فکر کرده و ابتدا با کودکان آشنایان ازجمله برادرزادهاش کار را شروع کرده است. برادرزاده خانم یوسفی اکنون نوجوانی است که کارهای ارزشمندی برای خیریه انجام میدهد. خانم یوسفی اضافه میکند: «ابتدا هفتهای یکبار با این کودکان کار میکردیم. بعد از دو الی سه ماه با استقبال خانوادههای آنان روبرو شدیم. یادم هست همان اوایل کار، روزی قلکی سفالی گذاشتیم و به بچهها گفتیم مهم نیست در این قلک چقدر پول میاندازید. مهم کمک کردن به بچههایی است که نمیتوانند به مدرسه بروند. همان موقع از بین همان بچهها هیئتمدیره را تشکیل دادیم و هنوز هم این کار را انجام میدهیم. همان روز اولین صورتجلسه را نیز نوشتیم. اسم آن قلک را «قلک آدمبرفی» گذاشتیم که هنوز نیز وجود دارد. آن قلک به بچهها یاد داد که امکاناتی که آنها در اختیاردارند، برای بسیاری از کودکان دیگر آرزو است. مبالغی که بچهها در آن قلک میگذاشتند شاید ارزش ریالی چندانی نداشت. ولی موضوع کمک کردن را ملکۀ ذهن آنها کرد. من بچهها را دائماً رصد میکردم و میدیدم که بر روحیۀ آنها تأثیر زیادی میگذارد.»
خانم حاجی یوسفی از خاطرهای میگوید که تردیدهای او را برای ادامۀ کار برطرف کرده است: «بعد از مدتی که از انجام طرح آموزش نیکوکاری به کودکان گذشته بود، مردد بودم که آیا این کار را ادامه دهم یا خیر. اما تماسی تلفنی باعث شد تا کار خود را ادامه دهم و امروز به اینجا برسم. روزی والدین یکی از همین کودکان با من تماس گرفت. پدر این کودک گفت نمیداند که در طول سه ماه با بچهاش چه کردهایم که امسال به مادرش گفته میخواهد بهجای خرید کیف مارکدار، کیف ایرانی بخرد تا با بقیۀ پولِ آن بتواند برای سایر بچهها کیف بخرد. پدر این بچه میگفت همسرش برای خرید لوازم مارکدار اصرار دارد، بااینوجود فرزندش چنین تصمیمی گرفته است. این داستان برای من تأثیرگذار بود و این شد که به دنبال ثبت این طرح رفتم.»
از خانم حاجی یوسفی دربارۀ نحوۀ آموزش نیکوکاری به کودکان میپرسم. میگوید که در نمایشگاههای مربوط به کودکان حتماً حاضر میشود و بچهها را نیز با خودش میبرد. در اینگونه مراسم معمولاً قلکهای سفالی خود را میبرند و کودکان این قلکها را نقاشی و رنگآمیزی میکنند. در این حین خانم حاجی یوسفی و همکاران موسسه با والدین بچهها صحبت میکنند و موضوع را برای آنها طرح میکنند. اگر والدین موافق باشند، کودکشان عضوی از موسسۀ موعود خواهد شد. پسازآن از طریق شبکههای مجازی و سایت با خانوادههای این کودکان در ارتباط هستند. خانم حاجی یوسفی اضافه میکنند که: «کودکانی که به لحاظ فیزیکی به ما نزدیک هستند را به موسسه دعوت میکنیم و برای آنهایی که از ما دور هستند سالی دو بار همایش برگزار میکنیم و کارهای نیکی که در طول سال انجام دادهایم به نمایش میگذاریم. اسم این همایش را مراسم «قلکشکن» گذاشتهایم. خدا را شکر هنرمندان نیز از طرح ما استقبال کردهاند و حمایت میکنند.»
وی در پاسخ به این پرسش که آیا برای آموزش نیکوکاری به کودکان از منابع علمی و نمونههای خارجی نیز ایده گرفته است یا خیر، میگوید: «ایده اولیه ابتدا در ذهن خودم شکل گرفت. سپس دربارۀ آن تحقیق کردم. متأسفانه باید بگویم که منابع ایرانی در این زمینه بسیار کم است. به همین خاطر مجبور بودم بیشتر منابع خارجی را مطالعه کنم. منابعی را از کشورهایی مانند کانادا و ژاپن مطالعه کردم. چون این دو کشور در این زمینه بهخوبی فعالیت کردهاند. دوستانی که خارج از کشور بودند منابعی را به من معرفی کردند. من نیز آنها را ترجمه میکردم. اما چون فرهنگ این کشورها با ما متفاوت بود. سعی کردم بهنوعی آنها را با فرهنگ ایرانی و اسلامی کشور خودمان تطبیق دهم. حاصل این کار کتابهای مختلفی شد که در همایشها آنها را به دیگران معرفی میکنیم.»
وی در مورد بازخوردهایی که در این مدت از آموزش نیکوکاری به کودکان، گرفته است، میگوید: «اکنون به سطحی رسیدهایم که حتی خود من از بچهها ایده میگیرم. در کلاسهای مختلف سعی میکنم ایدهها و نظرات بچهها را بشنوم. بنابراین به نظرم اگر زمینهای را فراهم کنیم که بچهها به فعالیتهای اجتماعی روی بیاورند، خودشان بهتر از هرکسی میتوانند ایده بدهند. برای مثال بچهها در حمایت از یوزپلنگ و محیطزیست صحبت میکنند. ما نیز برای آنان همایش برگزار میکنیم و آنها را به اردوهای مختلف میبریم. این کار باعث میشود تا بچهها اعتمادبهنفس بگیرند.»
انجام بسیاری از کارهای خیر نیاز به سرمایه مادی دارد، خصوصاً تأسیس یک موسسه خیریه و ادامه فعالیت آن نیاز به جمعآوری منابع مالی دارد. خانم حاجی یوسفی دربارۀ چگونگی تأمین منابع مالی برای راهاندازی خیریۀ موعود ایرانیان میگوید: «خیلی سختی کشیدم. من از طریق ارثیهای که به من رسید این فعالیت را شروع کردم. شاید پول چندانی نبود؛ اما همه سرمایهای بود که داشتم.»
ازآنجاکه به آموزش نیکوکاری، آن هم به کودکان تاکنون در کشور ما چندان توجه نشده است، این امکان وجود دارد برخی از فعالان امر خیر به چنین طرحهایی خرده بگیرند. خانم حاجی یوسفی در ادامه از افرادی صحبت میکند که در ابتدای تأسیس خیریۀ موعود ایرانیان، انگشت خود را روی ماشه انتقادات گذاشته بودند. وی دراینباره میگوید: «افراد زیادی از اطراف خودم بودند که به من میگفتند: «ول کن! چه کاری هست که انجام میدهی و…». جایی که خیلی متأسف شدم این بود که یکی از دوستان که پست دولتی داشتند به من گفتند: «ایبابا! ما در شرایط حال حاضر خود ماندهایم! آنوقت شما میخواهید برای نسل بعد فعالیت کنید!». من آن روز خیلی متأسف شدم و غصه خوردم. متأسفانه اینگونه سطحینگریها هست که باعث شده به وضعیت الآن برسیم. اکنون در جامعه بحث مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی بسیار رواج دارد که ما با مسئولین بنگاههای اقتصادی صحبت کنیم و آنها را مجاب کنیم تا در راستای مسئولیت اجتماعی خود کاری انجام دهند. به اعتقاد من اگر از کودکی این آموزهها را به کودکان یاد دهیم دیگر در بزرگسالی نیازی نیست به آنها یادآوری کنیم. حتی اگر یک بچه تفکرش تغییر کند برای من کافی است.»
از مدیرعامل موسسه خیریه موعود ایرانیان میپرسم که آیا در طول فعالیت خود به این فکر افتاده است که با برخی نهادهای دولتی در این زمینه مانند آموزشوپرورش همکاری کند؟ میگوید بهطورجدی نتوانسته است ارتباط بگیرد؛ چراکه ارتباط با نهادهای دولتی به علت کاغذ پرانی اداری بسیار پیچیده و سخت است. اتفاقاً از طریق یکی از دوستانش به او پیشنهاد شده است که کتابهای آموزش نیکوکاری را به سازمانهای خاص معرفی کند و از آنها حمایت دریافت کند. اما طولانی بودن فرآیندهای اداری مراکز دولتی او را دچار ناامیدی میکند. به همین سبب با هزینه شخصی خودش این کار را انجام میدهد. البته این به این معنی نیست که قصد همکاری با نهادهای دولتی را ندارد، او از هرگونه همکاری استقبال میکند.
شایانذکر است که اعظم حاجی یوسفی، نویسندۀ حوزۀ کودکان و خالق چند اثر درزمینۀ آموزش نیکوکاری به کودکان است. از آثار وی میتوان به کتابهای «کودکان نیکوکار»، «زندهباد یوزپلنگ ایرانی»، «ماجراهای عباس» «شیر کوچولو و پدربزرگ فراموشکار» و «مملی و ده برزرود» اشاره کرد. کتاب «شیر کوچولو و پدربزرگ فراموشکار» نیز به زبان انگلیسی ترجمه شده است.
باید گفت که اعظم حاجی یوسفی و موسسۀ خیریه موعود ایرانیان، استثنایی در میان قاعدۀ کلی حاکم بر فضای امر خیر در کشور هستند. چراکه آموزش و ترویج نیکوکاری موضوعی است که در فعالیتهای مؤسسات خیریه کشور کمرنگ است. این در حالی است که در قوانین و مقررات مربوط به فعالیت سازمانهای مردمنهاد و خیریه منعی برای این کار وجود ندارد. بهعنوانمثال، در ماده ۲ آییننامه تأسیس و فعالیت سازمانهای غیردولتی، مصوب هیئتوزیران در سال ۱۳۹۵ آمده است: «موضوع فعالیت سازمان مشتمل بر یکی از موارد علمی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، هنری، نیکوکاری و امور خیریه، بشردوستانه، امور زنان، آسیبدیدگان اجتماعی، حمایتی، بهداشت و درمان، توانبخشی، محیطزیست، عمران و آبادانی و نظایر آن یا مجموعهای از آنها میباشد». همچنین در سایر اسناد قوانین و مقررات موجود برای فعالیت مؤسسات خیریه، محدودیتی برای آموزش و ترویج نیکوکاری وجود ندارد.
اگرچه ترویج و آموزش فعالیتهای خیرخواهانه بهخودیخود دارای ارزش است؛ اما انجام و پیگیری آن برای کودکان از اهمیت دوچندان برخوردار است. استخوان خردکردههای علوم اجتماعی و اقتصادی بهتر میدانند که سرمایهگذاری روی کودکان چگونه میتواند سنگ بنای کشور را در نسلهای آتی استوار سازد. چراکه سن کودکی چیدن چند خشت اول زندگی است. شاید به همین دلیل است که امروزه بسیاری از کشورهای توسعهیافته، آموزش نوعدوستی به کودکان را در مدارس خود دنبال میکنند و در کتابهای درسی به آن میپردازند.