در این پژوهش از ابزار مصاحبه و پرسشنامه به منظور گردآوری دادهها استفاده شد. سپس پرسشنامه مستخرج از تحلیل محتوای کیفی بین ۲۰ خبره حوزه خیریه توزیع و به منظور مشخص شدن شکاف و اولویتبندی آسیبها از ماتریس تحلیل اهمیت به عملکرد استفاده شد. پس از انجام تحلیل، آسیبها در ناحیه ماتریس اهمیت- عملکرد قرار گرفتند تا راهبرد مناسب هر آسیب با توجه به میزان اهمیت هر آسیب و عملکرد در قبال آن آسیب مشخص شود. این پژوهش پس از انجام تحلیل محتوای کیفی ۳۷ آسیب را در نظام خیریههای ایران واکاوی کرد. پس از انجام تحلیل بر اساس روش ماتریس اهمیت- عملکرد، آسیب «فقدان پایگاه اطلاعاتی جامع» بیشترین شکاف بین عملکرد و اهمیت آسیب را داشت.
- مقدمه
خیریهها با اهداف متفاوتی کار میکنند (۲۰۰۹ | Lindman). با توسعه مشارکت مردم در مسائل اجتماعی و افزایش تعداد سازمانهای مردم نهاد، لزوم ایجاد سازوکارهای حمایتی و همچنین نظارتی برای سروسامان دادن به این نهادها اهمیت ویژهای یافته است. از این رو، بسیاری از کشورها تلاش کردهاند با ایجاد قوانین مختلف علاوه بر توسعه این نهادهای مردمی، بتوانند آنها را جهت دهی و نظارت کنند (اعیانی وکاظمزاده | ۱۳۹۴). جهانی شدن و تغییر و تحولات محیطی پاسخگویی سریع سازمانها به شهروندان را میطلبد. آسیبشناسی به مدیران سازمانی کمک میکند تا از واکنشهای مخاطره آمیز، اجتناب از تغییر و عملیات نادرست جلوگیری کنند. همچنین آسیبشناسی به منظور پاسخگویی سریع به محیط آشفته امروزی ضروری به نظر میرسد و میتواند از طریق فنون علوم سیاسی، حقوق، مالی و روندهای جدید الگوهای سازمانی، به حل مشکلات سازمانها کمک کند (۲۰۰۶ | ۱۵۳ | Popovici).
آسیبشناسی سازمان در زمینه تغییر و تحول سازمانی اهمیت زیادی دارد و بایستی بتواند به سؤالات «علل تغییر چیست» و «چرا سازمان باید تغییر کند؟»، «فرآیند تغییر چگونه است؟» و «محتوای تغییر چیست» پاسخ دهد (۱۹۸۸ | ۲۹۷ | Pettigrew & et al).
مهمترین خصوصیات جوامع توسعه یافته، رشد اقتصادی مداوم، کاهش فقر و نابرابری و حذف فقر مطلق است. مؤسسات خیریه، نهادهایی هستند که به کمک آن میتوان به توسعه اقتصادی کمک کرد و از پتانسیل بالای آنها برای توزیع برابر ثروت و افزایش عدالت استفاده کرد. هرچند در خصوص آسیبهای نظام خیریه پژوهشهایی همچون فرجیها واصغری (۱۳۹۰)، نکویی مقدم و همکاران (۱۳۹۲) یاوری و مرتب (۱۳۹۵) و پویافر (۱۳۹۵) صورت گرفته است؛ ولی هیچ پژوهشی کلان نگرانه به حوزه آسیبهای نظام خیریه در ایران نپرداخته است. لذا هدف اصلی این پژوهش واکاوی آسیبهای نظام خیریه در ایران است.
- سؤال اصلی پژوهش
آسیبهای نظام خیریهها در ایران چیست؟
- روش پژوهش
این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است چراکه به دنبال ارائه راه حلی برای آسیبهای نظام خیریهها در ایران است. در این پژوهش به منظور واکاوی آسیبها از تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. پژوهش از لحاظ مکانی پیمایشی و کتابخانهای بود و از ابزار مصاحبه و پرسشنامه به منظور گردآوری دادهها استفاده شد. همچنین به منظور اولویتبندی آسیبها از ماتریس تحلیل اهمیت- عملکرد استفاده شد. ماتریس تحلیل اهمیت عملکرد در ابتدا به منظور سنجش رضایتمندی ارباب رجوع استفاده شد که دارای دو جزء اهمیت محصول یا خدمات ارائه شده و عملکرد موسسه مربوط در ارائه خدمت یا کالای ارائه شده بود. این ماتریس دارای دو محور است که در محور عمودی (Y) اهمیت و در محور افقی (X) عملکرد است که در شکل ذیل نمایش داده شده است(۱۹۷۷ | ۷۷ | Martilla & James)
- در ناحیه ۱) اهمیت آسیب بسیار بالا ولی عملکرد در قبال آن ضعیف است، لذا موارد این بخش آسیب پذیرند و باید در اولویت بهبود قرار گیرند.
- در ناحیه ۲) اهمیت آسیب بسیار بالا و عملکرد در جهت رفع آن مناسب بوده است؛ بنابراین موارد این بخش به عنوان مزایای رقابتی، نگهداری مورد توجه بیشتری قرار میگیرند.
- در ناحیه ۳) اهمیت آسیب کم و عملکرد سازمان در این حوزه ضعیف است، لذا موارد این بخش نیازمند هیچگونه سرمایهگذاری اضافی نیستند.
- ناحیه ۴ منطقهای است که در آن اهمیت آسیب و معضلات کم ولی عملکرد در جهت بهبود و توسعه آنها بسیار قوی است، لذا موارد این بخش موجب اسراف در منابع میشوند و باید به گونهای حذف شوند یا از آنها بهره برداری مناسب به عمل آید (همان)
- یافتههای پژوهش
براساس اطلاعات حاصل شده از ماتریس فوق نتایج زیر احصاء شده است:
- ناحیه ۱) اولویتهای اساسی
اهمیت آسیبهای جای گرفته در این ناحیه از میانگین اهمیتها بیشتر و میزان عملکرد خیریه ها، دولت و دیگر نهادهای مؤثر بر نظام خیریهها در قبال این آسیبها از میانگین آنها کمتر است. براساس طبقهبندی فوق چنین استنباط میشود که آسیبهایی که در ناحیه اول این ماتریس قرار دارند، برای مجریان و تصمیم سازان بسیار اهمیت دارند؛ زیرا علی رغم اهمیت فراوان، عملکرد سازمان در آن حوزهها بسیار ضعیف است. از آنجا که تاکنون تلاش اثربخشی جهت رفع این معضلات به عمل نیامده است، بیش از پیش به تلاش مسئولین امر نیاز است. در نتیجه آسیبهایی که در این ناحیه حضور دارند، موانع کلیدی مؤثر بر ناکارآمدی نظام کاری خیریهها محسوب میشوند.
- ناحیه ۲) حفظ استراتژی فعلی
در موارد زیر هم اهمیت آسیبها از میانگین اهمیتها بیشتر و هم عملکرد سازمان از میانگین عملکردها بیشتر است. عملکرد سازمان در رابطه با رفع موانع و معضلات جاگرفته در این ناحیه ماتریس در قیاس با آسیبهای نواحی دیگر بهتر است. لذا سازمان باید روند بهبود و توسعه را در این موارد به سیاق گذشته ادامه دهد. اهمیت این موانع به قدری زیاد است که هرآن غفلت از پایش و بهبود آنها منجر به تأثیرات مخرب شدیدی در عملکرد سازمان خواهد شد. اما از آنجا که اقدامات درباره رفع موانع فوق کمتر از انتظار است، تقویت و تسریع عملیات توسعهای در این موضوعات، اولویت دوم آسیبها و موانع موجود است.
ناحیه ۳) اولویت پایین
از دیدگاه متصدیان، خبرگان و کارشناسان اجرایی، موانع زیراهمیتی کمتر از میانگین اهمیتها و همچنین عملکردی کمتر از میانگینشان دارند.
ناحیه سوم که ناحیه کم اثروبی خاصیت نیز نامیده میشود، شامل آن گروه از آسیبها و موانعی است که در مقایسه با دیگر آسیبهای شناسایی شده سهم تقریبا کمتری در بهبود کارایی و اثربخشی نظام مدیریتی خیریهها دارند. این مهم، عملکرد ضعیف سازمان در ارتباط با آنها (البته از دیدگاه نخبگان پژوهش را توجیه کرده و ضرورت ارائه راهکارهای توسعهای را در اولویتهای بعدی قرار میدهد.
- ناحیه ۴) اتلاف منابع
آسیبهای زیر، از منظر اهمیت، مقادیری کمتر از میانگین اهمیتها دارند؛ ولی عملکرد خیریه ها، دولت و دیگر نهادهای مؤثر بر نظام خیریهها در برابر آنها از میانگینشان بیشتر است. نهایتا در ناحیه چهارم، آسیبهایی حضور دارند که براساس تحلیل اهمیت- عملکرد بیش از آنچه نیاز است بدانها پرداخته شده است. به عبارت دیگر سازمان بیش از اهمیت این معضلات برای آنها هزینه کرده است، در حالی که میتوانست باذخیره منابع تلف شده در این بخش، بهبود بیشتری را از طریق سرمایهگذاری در ناحیه اول حاصل کند.
در انتهای این بخش مجددا اذعان و تأکید میشود که نتایج و تفاسیر ارائه شده در پاسخ به سؤال پژوهش، نسبی بوده و در مقام مقایسه با ۳۷ آسیب تحلیل شده هستند؛ لذا این شائبه که آسیبها و موانع معرفی شده در نواحی سوم و چهارم بی۔ اهمیت و کم ارزش هستند از بن و ریشه نادرست است و تمامی این موارد از میان تمام آسیبهای ساختاری موجود، اهم معضلات هستند.
- نتیجه گیری از آسیبهای نظام خیریهها در ایران
آنچه در پژوهش صورت گرفته به دست آمد در مجموع ۳۷ آسیب بود که به دستههای ساختاری و فناورانه، فرهنگی، کارآفرینانه، مدیریتی، سیاسی، قانونی و شفافیت مربوط است، با توجه به اوزان به دست آمده از هر یک از گویههای هردسته و گرفتن میانگین حسابی ساده اولویت هردسته و وزنش به شرح زیر است:
آسیبهای نظام خیریهها در ایران اولویتبندی شد؛ اما این اولویتبندی نشانگر ضرورت رفع هر آسیب است و به زمان اشاره دارد و به معنی وانهادن آسیبهای با اولویت پایین نیست. چراکه آسیبها احصاء و اولویتبندی شده همان طور که درکل گزارش متبادر است، دارای اثر تعاملی با یکدیگر هستند و بایستی به کلیه این آسیبها توجه شود. بنابراین نگاهی کلان نگر به منظور حل کلان مسئله نظام خیریهها در ایران نیاز است. چرا که آسیبهای موجود در نظام خیریههای ایران چالشهای جدی در اثربخشی مؤسسات خیریه ایجاد کرده است.
امروزه فهم نیازمندیهای نتیجه گیری از آسیبهای نظام خیریهها در ایران آنچه در پژوهش صورت گرفته به دست آمد درمجموع ۳۷ آسیب بود که به دستههای ساختاری و فناورانه، فرهنگی، کارآفرینانه، مدیریتی، سیاسی، قانونی و شفافیت مربوط است، با توجه به اوزان به دست آمده از هر یک از گویههای هر دسته و گرفتن میانگین حسابی ساده اولویت هردسته و وزنش به شرح زیر است: آسیبهای نظام خیریهها در ایران اولویتبندی شد؛ اما این اولویتبندی نشانگر ضرورت رفع هر آسیب است و به زمان اشاره دارد و به معنی وانهادن آسیبهای با اولویت پایین نیست. چراکه آسیبها احصاء و اولویتبندی شده همان طور که درکل گزارش متبادر است، دارای اثر تعاملی با یکدیگر هستند و بایستی به کلیه این آسیبها توجه شود. بنابراین نگاهی کلان نگر به منظور حل کلان مسئله نظام خیریهها در ایران نیاز است. چراکه آسیبهای موجود در نظام خیریههای ایران چالشهای جدی در اثربخشی مؤسسات خیریه ایجاد کرده است. امروزه فهم نیازمندیهای ضروری جامعه و پاسخگویی به موقع به آنها با توجه به نظامهای ارزشی متفاوت، اولویتهای مختلف، شناخت نیازمندان و دیگر عوامل مؤثر بر این حوزه اقدامی مشکل و پیچیده است. بنابراین نهادهای خیریه به عنوان سازمانهایی داوطلبانه به منظور کمک به دولت در حل مسائل و مشکلات جامعه بایستی زیرساختی پویا و اثربخش را به منظور انجام رسالت خویش دارا باشند. این زیرساختها میتوانند در زمینههای هدایتی، حمایتی و نظارتی مؤسسات خیریه را راهبری نمایند.
اکنون در جامعه ایران مشخص نیست که شهروندان جامعه ما بیشتر به چه چیزی نیاز دارند؟ اصولا معیار تقدم و تأخرنیازها چیست؟ اولویتبندی مناطق مختلف کشور در نیازمندیهایشان چگونه است؟ چه کسانی یا نهادهایی درصدد تأمین نیاز آنها هستند؟ آیا این کمکها کافی است یا بازهم باید انجام شود؟ نحوه کمکرسانی چگونه باید باشد؟ با نیروهای محلی چگونه میتوان همکاری کرد؟ لذا به نظر میرسد به منظور رفع این آسیبها ایجاد الگویی به منظور هم افزایی و ساماندهی نظام خیریهها در ایران ضروری باشد. این الگو بایستی علاوه بر رفع آسیبهای موجود نظام خیریهها در ایران با ساختار ماهوی سازمانهای جامعه مدنی نیز انطباق داشته باشد.
در همین راستا میتوان چهار سناریو پیشنهاد کرد که عبارتاند از:
- اتاق خیریه: این الگو در سطح شهرستانی دارای اتاق، در سطح استانی دارای فدراسیون و در سطح ملی دارای کنفدراسیون برای ساماندهی خیریهها در ایران است و از لحاظ الگو مشابه اتاق بازرگانی ایران است.
- شبکه ملی خیریه: این الگو دارای نهادی در سطح ملی به منظور هدایت، حمایت و نظارت خیریهها در ایران است.
- وزارت اوقاف و امور خیریه: در این الگو دولت با تشکیل وزارت اوقاف و امور خیریه و افزایش نقش خود بر هدایت، حمایت و نظارت خیریهها در ایران مأموریت ساماندهی این بخش را بر عهده میگیرد.
- الگوی مشارکتی: این الگو اشاره به نقش ترکیبی بخش عمومی و جامعه مدنی در هدایت، حمایت و نظارت شبکه خیریهها در ایران دارد و از لحاظ الگو، مشابه الگوی سازمان تعاونی روستایی در ایران است.