پژوهشکده مطالعات وقف و نیکوکاری (خیرماندگار) کشف «خود» و زیستن با «دیگری» جایگاه نهادهای خیریه در ارتقای کارکرد تأمین مالی خرد به منظور فقر زدایی | دکتر محمد سلیمانی خیریهها در جهت خانهدار کردن نیازمندان گام بردارند. نوآوری اجتماعی در جوامع محلی با تأکید بر تجربیات جهانی در حوزه پیشرفت راههایی برای توسعه امر خیر در نسبت با پیشرفت کشور برونسپاری تحول اجتماعی | سوزان کاتس واتکینز. آن سوییدلر و توماس هانان (ترجمه: احمد سعیدی) درسهایی از Santé Diabète در مالی | استفان بسانکن و همکاران (ترجمه: فاطمه عبدالعظیم بیگ) سازمانهای غیردولتی و مسئله بیکاری | علیرضا اسکندرینژاد سازمانهای غیردولتی و نقش آنها در توسعه پایدار جامعه | زینالعابدین نور حسنی و همکاران (ترجمه: فاطمه عبدالعظیم بیگ) فرهنگ نیکوکاری نا امنی روانی جامعه را از بین میبرد رشد خیریهها در نقشه پیشرفت کشور | محسن الیگودرز کوششها و کشمکشها در نسبت نیکوکاری با پیشرفت ایران | نعمتالله موسیپور کارکردهای نیکوکاری در پیشرفت کشور | سید حسین سیدی شماره ۹ (بهار ۱۴۰۲) شماره ۸ (پاییز و زمستان ۱۴۰۱) اطعام پایدار بر پایه کرامت انسانی نقش آستانهای مقدس در اشاعه فرهنگ اطعام و نیکوکاری | محمدرضا مداحی استعاره اجتماعی از یک دستور الهی | مریم محمدی مردم فقیر بازیچه نیستند | حسین شیخ
کنشهای دولت در حوزه فقرزدایی معمولاً در قالب اعطای تسهیلات یارانهای یا اعطای کمکهای مستقیم به اقشار آسیبپذیر با اتکا به منابع مالی دولتی دنبال میشود و بررسیهای مختلف بهعدم موفقیت هر دو روش در رفع فقر اشاره میکنند. مهمترین ضعفهای تسهیلات یارانهای آن است که اولاً فراگیر نیست، ثانیاً فقط یک بار عرضه میشود و ثالثاً دولت، نظام انگیزشی کاملی برای رصد اثربخشی این وامها ندارد.
تعاریف مختلفی از فقر و شیوههای متفاوتی نیز برای مقابله با آن وجود دارد. امروزه، تلاشهای گستردهای برای رفع فقر در مناطق مختلف جهان و ایران جریان دارد که هرکدام از موضعی به این مهم میپردازند. در این خصوص، برای رسیدن به تعریفی واقعگرایانه و نقد جریانهای داخلی با «هامون طهماسبی» به گفتوگو نشستهایم.
بررسیها نشان میدهد تا زمانی که همۀ آحاد مردم و نهادهای جامعه به موضوع فقرزدایی وارد نشوند، کار به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. از جمله در این بین نقش مؤسسات خیریه و سازمانهای مردمی به سبب ارتباط مستقیم با اقشار محروم، پررنگتر از دیگران است.
اساسا رهیافت کارآمد فرهنگی، رهیافت محلهگرا، زیستبومگرا و شهرسنتگراست. فعالیتهای فرهنگی هولدینگ و کلیگرا مخصوصا در زمان فعلی جوابگو نیست. فعالیتهای عمیق و نقطهزن پیروز است. بهترین مسیر که دولت میتواند کمک کند توسعه حکمرانی محله و راهبری چالشهای محله است. حتما باید به این سمت برویم
در دانشگاه ما اخلاق مدنی امکان رشد ندارد. اخلاق مدنی اخلاقی است که بر اساس آموزههای آن افراد یاد میگیرند که نه برای خوشامد نظام سیاسی یا ایدئولوژیک، بلکه برای فضیلتهای خودشان، برای تربیت خودشان و برای ارزشهایی که آزادانه انتخاب کردهاند، تلاش نموده و در بستر آن رشد پیدا کنند.
دامنه فعالیتهای امر خیر در جهان کنونی بسیار گسترده شده است. به فراخور این گستردگی حوزه نفوذ نهادهای خیریه نیز از عمق بیشتری برخوردار شده و این امر اگرچه در ظاهر میتواند مثبت قلمداد شود، اما همزمان به عنوان چالش و نقطه ضعف نهادهای خیریه قلمداد شده و به سوء استفادههای بسیاری منجر شده است.
انجمن خواتین، انجمن مخدرات وطن، جمعیت نسوان وطنخواه، شرکت خیریه خواتین ایران، نشریه زبان زنان، انجمن آزمایش بانوان، کانون صنفی بانوان و بسیاری دیگر از تشکلهای زنانه از آغازین روزهای نهضت مشروطه تا پایان سلطنت پهلوی اول، شکل گرفت و با فعالیت خود زمینه حضور اجتماعی زنان را در سپهر سیاسی ـ اجتماعی جامعه فراهم ساخت.
در آئین زرتشت، بیماری، فقر، بیسوادی و نظایر آن نمودهایی از غلبه نیروی اهریمنی است. به همین سبب معتقدان به این آئین طبق آموزههای اوستا در تقویمهای دینی خود روزهایی از سال را تحت عنوان «گاهنبار»، به اطعام فقرا و نیایش اختصاص دادهاند.
حجت الاسلام محمدرضا مبلغیمروجی نماینده برگزیده حوزه انتخابیه کوهدشت و رومشکان در استان لرستان و عضو کمیسیون فرهنگی در دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی است. با ایشان درباره مسائل موسسات خیریه در کشور و و چالشهای پیش روی فعالیت آنها گفت و گوی کوتاهی داشتیم که در ادامه تقدیم حضور میگردد.
حجتالاسلام غلامرضا عادل، معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه، اشراف کاملی بر مسایل اجتماعی جامعه دارد. به سبب نوع فعالیتش همچنین با دایره وسیعی از خیرین و نیکوکاران در ارتباط است. این اشراف و ارتباط در مجموع از او فردی مطلع در خصوص چالشهای امیر خیر در کشور ساخته است. فردی که باید به سخنانش بیش از یک مدیر سازمانی توجه نمود.
ساخت بنیادین مذهب مبتنی بر نوعی تعهد اجتماعی است. اساسا جامعهپذیری دین به سبب تلاشی است که برای سعادت جمعی از خود نشان میدهد. این در حالی است که قدرت حتی در نوع دموکراتیک خود، قائل به نوعی از نظام سلطه طبقات اجتماعی است. این کاست اجتماعی که در دوران دیکتاتوری و پیشامدرن طبقه حاکم نامیده میشد، در شرایط کنونی به حزب حاکم تبدیل شده است.