رویدادها

...

  • امروز : سه شنبه - ۲۸ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 16 April - 2024

::: آخرین مطالب

پژوهشکده مطالعات وقف و نیکوکاری (خیرماندگار) کشف «خود» و زیستن با «دیگری» جایگاه نهادهای خیریه در ارتقای کارکرد تأمین مالی خرد به‌ منظور فقر زدایی | دکتر محمد سلیمانی خیریه‌ها در جهت خانه‌دار کردن نیازمندان گام بردارند. نوآوری اجتماعی در جوامع محلی با تأکید بر تجربیات جهانی در حوزه پیشرفت راه‌هایی برای توسعه امر خیر در نسبت با پیشرفت کشور برون‌سپاری تحول اجتماعی | سوزان کاتس واتکینز. آن سوییدلر و توماس هانان (ترجمه: احمد سعیدی) درس‌هایی از Santé Diabète در مالی | استفان بسانکن و همکاران (ترجمه: فاطمه عبدالعظیم بیگ) سازمان‌های غیردولتی و مسئله بیکاری | علیرضا اسکندری‌نژاد سازمان‌های غیردولتی و نقش آنها در توسعه پایدار جامعه | زین‌العابدین نور حسنی و همکاران (ترجمه: فاطمه عبدالعظیم بیگ) فرهنگ نیکوکاری نا امنی روانی جامعه را از بین می‌برد رشد خیریه‌ها در نقشه پیشرفت کشور | محسن الیگودرز کوشش‌ها و کشمکش‎‌ها در نسبت نیکوکاری با پیشرفت ایران | نعمت‎الله موسی‎پور کارکردهای نیکوکاری در پیشرفت کشور | سید حسین سیدی شماره ۹ (بهار ۱۴۰۲) شماره ۸ (پاییز و زمستان ۱۴۰۱) اطعام پایدار بر پایه کرامت انسانی نقش آستان‌های مقدس در اشاعه فرهنگ اطعام و نیکوکاری | محمدرضا مداحی استعاره اجتماعی از یک دستور الهی | مریم محمدی مردم فقیر بازیچه نیستند | حسین شیخ

17
نگاهی به تاریخچۀ فقرزدایی در دوره قاجار و پهلوی

فقرزدایی در گستره تاریخ | امید اخوی

  • کد خبر : 985
  • 06 خرداد 1401 - 23:15
فقرزدایی در گستره تاریخ | امید اخوی
فقر پدیده‌ای است که طی دوره‌های تاریخی، دگرگونی معنایی و تجربی زیادی به خود دیده است. تعابیر این واژه در متون و عصرهای تاریخی آن‌قدر متمایز از هم است که معانی متفاوتی از آن مستفاد می‌شود. گاه رسیدن به عالی‌ترین درجات اتصال به معبود معنا می‌شده است و گاهی هم نداشتن دسترسی مناسب به نیازهای زیستی، گاهی جزء فضایل به شمار می‌رفته است و گاهی جزء رذایل

فقر پدیده‌ای است که طی دوره‌های تاریخی، دگرگونی معنایی و تجربی زیادی به خود دیده است. تعابیر این واژه در متون و عصرهای تاریخی آن‌قدر متمایز از هم است که معانی متفاوتی از آن مستفاد می‌شود. گاه رسیدن به عالی‌ترین درجات اتصال به معبود معنا می‌شده است و گاهی هم نداشتن دسترسی مناسب به نیازهای زیستی، گاهی جزء فضایل به شمار می‌رفته است و گاهی جزء رذایل. تجربۀ فقر نیز مانند معانی آن سرشار از ابهام است. با در نظر گرفتن این موضوع به بررسی بروز فقر و فقرزدایی در تاریخ معاصر ایران می‌پردازیم.

  • عصر قاجار

در نیمۀ سدۀ عصر ناصری فشار اقتصادی، یورش‌های پی‌در‌پی بیگانگان بر ایران، گسترش بیماری‌های واگیردار مانند وبا و طاعون، آوارگی‌ اجتماعی «فرودستان» و… موضوعاتی بودند که برای حاکمیت دردسرساز شدند. فجایع طبیعی مانند بیماری و خشک‌سالی و قحطی‌های بی‌سابقه را، آن‌هم در وضعیتی که گفتمان ترقی و تجدد در ایران در حال تکوین بود، باید به‌عنوان بزنگاهی تاریخی در مطالعۀ فقر نام برد. قحطی عمومی، عظیم‌ترین مصیبت اجتماعی سراسر دورۀ قاجار است. شدت قحطی به حدی بود که مردم به خوردن علف، گوشت حیوانات بارکش، سگ، گربه، موش و حتی مردار و فضولات حیوانی روی آوردند. چنین اوضاع نامساعدی، اواخر قرن سیزده و اوایل قرن چهارده، منجر به آوارگی اجتماعی مردمان بسیاری شد که در جستجوی تأمین نان و مواد غذایی، راهی شهرهای بزرگ‌تر شدند. این پدیده تمام شهرهای ایران را درگیر خود کرده بود. گسترش ناتوانی‌ها در تأمین ارزاق روزانه، کم‌کم باعث افزایش تنگدستی‌ها شد و این موضوع افراد را روانۀ شهرهای بزرگ کرد. با مروری بر اسناد رسمی و گزارش‌های موجود از آن دوره، یعنی از اواخر قرن دوازده و اوایل قرن سیزده، سیاست‌گذاری و اقدامات حاکمیت را به‌منظور مدیریت آن وضعیت می‌توان در موارد ذیل برشمرد:

  • توسل به کمیته‌های امدادرسانی خارجی
  • اخذ کمک از برخورداران محلی
  • تشکیل کمیتۀ مرکزی کمک و صدقات
  • تصویب قوانین جمع‌آوری فقرا و متکدیان: به‌عنوان محل شکل‌گیری گفتمان جدید

در کنار اقدامات دولتی، حرکت‌هایی نیز از سوی مؤسسات خیریه در آن زمان صورت گرفته است؛ اما نوعی سردرگمی در عملکرد مؤسسات مذکور و شیوۀ کمک‌رسانی‌ها دیده می‌شود. بیشتر کارهای خیر را انجمن‌ها و حتی مدارس انجام می‌داده‌اند. از این بین می‌توان به شاگردان مدرسۀ سیاسی اشاره کرد که با اجرای تئاتر و جمع‌آوری مبالغ حاصل از بلیت‌فروشی، ‌توانستند تا حدودی آلام برخی از فقرا را کاهش دهند.

  • دوره رضاشاه

با آغاز سلطنت رضاشاه، سیاست حاکمیت توجه خاص به ایرانی بودن و ساختن ایران نوین بود. زدودن فقر و بیماری از چهرۀ ایران نیز یکی از دستاوردهای این سیاست به شمار می‌رفت که برای دست یافتن به آن انگیزه‌های جدیدی ایجاد شد. این رویکرد با آنچه به‌عنوان دستاورد مشروطه به رشد اجتماعی مردم و تشکیل خیریه‌ها انجامید، تفاوت داشت. اینک تشکیل مؤسسات خیریه و عام‌المنفعه وابسته به دولت یا تحت نظارت آن، وظیفه‌ای حکومتی بود. در واقع اقدامات خیریه‌ای که در این زمان با ارائۀ خدمات رفاهی و بهداشتی انجام می‌شد، بر مؤلفه‌هایی مانند وطن و هم‌وطن متکی بود. مؤلفه‌هایی که پس از انقلاب مشروطه برای مردم مفهوم یافته بود، در تعریف خاص‌تری به مسئولیت دولت در برابر ملت تغییر ماهیت داد. به عبارت دقیق‌تر، همسو با سیاست‌ها و شعارهای حاکمیت، رسیدن به توسعۀ اجتماعی و مدرنیزه‌سازی ایران هدف قرار گرفت. اهداف جدید علاوه بر توسعۀ اجتماعی، تثبیت اقتدار حکومت بر تمام شئون مملکت را نیز در بر داشت.

درنتیجه این تحول برای ارضای نیازهای مردمی که تا پیش از آن با انجام خیرات و مبرات به شکل‌های سنتی و مذهبی شکل می‌گرفت و با تولیت روحانیان همراه بود، اینک در دستان حاکمیت قرار گرفت. در واقع دولت با دست‌اندازی به حوزۀ اختیارات روحانیان، این بخش را هم خود به عهده گرفت. در عین حال برای مشارکت مردم در فضای اجتماعی که کم‌ترین تبعات و هزینه‌های سیاسی را در پی داشت، زمینه را فراهم کرد.

می‌توان گفت استقرار نظم نوین و اعمال کنترل بر فقرا در دورۀ رضاشاه با سیاست‌های نوسازی آمرانۀ وی و نیز نظام اعمال انضباط بر کل جامعه نیز هماهنگ بود. در این دوره از تاریخ ایران، موضوع فهم دانش اداری، نه حقوق مردم و نه ماهیت الهی یا انسانی قانون، بلکه خود دولت است. هدف این است که ماهیت ویژۀ دولت در این دورۀ خاص تبیین شود. این خود نیازمند گردآوری اطلاعات دربارۀ محیط پیرامون دولت و جمعیت و گروه‌هایی از قبیل فقراست تا بتوان بر آن‌ها حکومت کرد. پس حکومت‌داری دولت؛ یعنی اعمال شکلی از مراقبت و کنترل بر اهالی و رفتار تک‌تک آحاد از جمله فقرا به‌منظور حفظ حاکمیت. در چنین بستری اهداف دولت از طریق «سازوکار دولت پلیسی» دنبال می‌شد. حبس، حصر، طرد و کنترل فقرا در قالب تأسیس مراکز نگهداری اجباری به جزئی حیاتی از قدرت ایران مدرن تبدیل شده بود.

البته در ادامه این یادداشت می‌توان به دو سبک خصوصی و دولتی حمایت از فقر در دورۀ پهلوی دوم هم پرداخت.

  • عصر پهلوی دوم

در دوره پهلوی دوم اقداماتی از طرف همسر سوم پادشاه انجام شد که به عقیدۀ بسیاری از پژوهشگران نوعی پوشش تلقی می‌شود. این نهادها به‌عنوان عامل نفوذی فرح دیبا در دربار به‌حساب می‌آمدند تا جایی که قسمتی از بودجۀ کشور که بیشتر خود فرح یا دفتر مخصوص او آن را تعیین می‌کردند، به این سازمان‌ها اختصاص می‌یافت.
جمعیت‌ها و سازمان‌هایی که فرح دیبا عهده‌دار اداره آن‌ها بود شامل این سازمان‌ها بود:

  • جمعیت خیریۀ فرح پهلوی
  • جمعیت کمک به جذامیان ایران
  • جمعیت ملی مبارزه با سرطان
  • سازمان رفاه خانواده
  • سازمان مهدکودک
  • انجمن ملی حمایت کودک
  • جمعیت حمایت از کودکان بی‌سرپرست
  • جمعیت آسیب دیدگان از سوختگی
  • بنگاه حمایت از مادران و نوزادان
  • سازمان کمک به نیازمندان
  • سازمان بهداشت
  • سازمان اردوهای کار کشور
  • دانشگاه فرح پهلوی و بیمارستان‌ها و درمانگاه‌های تابع
  • سازمان تنظیم خانواده
  • کنگر؛ پزشکی رامسر

موضوعی که در موسسات تحت ریاست فرح دیبا وجود داشت، اختلاس‌هایی بود که یاران او انجام می‌دادند یا در کنار فعالیت‌هایشان رشوه‌های کلانی دریافت می‌کردند. البته این رسم در تمام سازمان‌های دولتی وجود داشت؛ ولی سازمان‌های وابسته به دربار و افراد خاندان سلطنتی به میزان وسیع‌تری امکان سوءاستفاده داشتند. به این ترتیب کمک‌های مردمی که به این سازمان می‌شد، بیشتر در جیب حضرات انباشته می‌شد و مبلغ اندکی برای خانواده‌های بی‌بضاعت صرف می‌شد. این وضعیت تا به‌جایی رسید که حتی برای خرید شیر برای کودکان معلول ذهنی، از شیر گوساله‌های شیرخوار استفاده می‌شد. امری که با کمک روسای سازمان انجام شد، گرچه بی‌شک در پشت این حمایت دستان قوی‌تری نیز وجود داشت.

در این بین می‌توان شهری شاخص در این کمک‌رسانی‌ها به فقرا را نام برد. در مهروموم‌های خیلی دور یعنی دهۀ ۲۰ این قرن افراد نیکوکاری در سطح شهر تبریز به‌طور منفرد اقدام به دستگیری از مردم نیازمند می‌کردند. از جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  • ایجاد شیر برداشت آب در سطح خیابان‌ها، به علت نبود آب حتی برای شستشو در منازل مردم فقیر و نبود لوله‌کشی بهداشت
  • ایجاد هیئت حل اختلاف بازار و حل امور ورشکستگان
  • تأسیس مدارس ملی مذهبی برای فرزندان خانواده‌های فقیر و مذهبی، بدون دریافت هزینۀ تحصیل
  • ایجاد آسیاب گندم و تأمین نان بینوایان
  • تأمین هزینه‌های انشعاب آب و برق مردم
  • تأمین هزینه و تسهیل ازدواج جوانان
  • عیادت از بیماران

علاوه بر فعالیت‌های فوق، خیران تبریز در دهۀ ۴۰ به فکر ایجاد صندوق قرض‌الحسنه برای نیازمندان افتادند و صندوق قرض‌الحسنه المهدی (عج) را که شاید اولین قرض‌الحسنه در سطح ایران بود پایه‌ریزی کردند. بلافاصله در پایان دهۀ ۴۰ اقدام به پایه‌گذاری منسجم و نظام‌مند موسسه خیریه حمایت از مستندان تبریز کردند. عمر این خیریه به حدود هفتادسال می‌رسد. تمام اقدامات خیرخواهانه تحت عنوان حمایت از مستمندان و مستحقان واقعی در سطح جامعۀ تبریز و جمع‌آوری متکدیان حرفه‌ای و معرفی آن‌ها به قانون است. در راستای این اقدامات است که امروزه شهر تبریز را می‌توان به‌عنوان «شهر بدون گدا» در بین کلان‌شهرهای ایران به جهان معرفی کرد.

تبریز البته نمونه‌ای از شهرهای پیشگام در این زمینه بوده است و البته نمی‌توان از فعالیت نیکوکاران شهرهایی مانند اصفهان و مشهد چشم‌پوشی کرد.

لینک کوتاه : https://ava.kheir.ir/?p=985
  • نویسنده : امید اخوی

نوشته های مشابه

08خرداد
مالیات اسلامی، راهکاری برای رفع فقر
گفت‌وگوی مجتبی اصغری با میثم موسایی:

مالیات اسلامی، راهکاری برای رفع فقر

07خرداد
فقر و مناسبات بین‌الملل | طاهره خدادادی
بررسی ابعاد فقر و عوامل موجد آن در حوزه بین‌الملل:

فقر و مناسبات بین‌الملل | طاهره خدادادی

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیریت تارنما منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.