رویدادها

...

  • امروز : یکشنبه - ۲۶ اسفند - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 16 March - 2025

::: آخرین مطالب

تعاونی؛ محکم‌ترین مدل حقوقی و اقتصادی برای کار جمعی در ایران تجربه کردن تعاونی در سنین پایین و در دانش اموزان باعث توسعه این فرهنگ می‌شود واقع گرایانه ترین شیوه موفقیت کسب و کارها تعاون است تعاونی آموزشی در آینده می‌تواند تعاونی‌های موفق و تعاونگرهای موفقی تحویل جامعه دهد تازه های نشر در حوزه نیکوکاری معماران عصر جدید «مهرجویی، راوی مشارکت!» یاوردهی؛ مرهم رنج برنج هم‌ از آدمی‌ شنیدیم‌ بیان‌ آدمیّت‌… «جنبش خبر خوب» چگونه تأسیس شد؟ «آرشیت» یک فرهنگ و روش کار است فرهنگ نیکوکاری انلاین در حال توسعه است کرادفاندینگ می‌تواند به اعتماد افراد جامعه به همدیگر کمک کند Ussd اولین مسیر پرداخت نیک از راه دور یووارلا ( Yuvarla) شرکت اجتماعی در ترکیه آشنایی با اولین خیریۀ فعال دنیا در فضای رمزارز | مینا خاکی گزارش NONPROFIT TECH FOR GOOD از کاربرد فناوری در سازمان‌های غیرانتفاعی( ۲۰۲۳) به دنبال استفاده از هوش مصنوعی در پلتفرم «مردمانیم» هستیم | کاظم قنبری آگاپه؛ پلتفرمی برای اقدامات بشردوستانه | زهرا حاتمی نگاهی به «همت جوانان»؛ یک خیریۀ مجازی در کشور | مریم داوری

0

واقع گرایانه ترین شیوه موفقیت کسب و کارها تعاون است

  • کد خبر : 1567
  • 18 اسفند 1403 - 7:46
واقع گرایانه ترین شیوه موفقیت کسب و کارها تعاون است
بحث تعاونی در دنیا بحثی شناخته شده است. در کشور ما این موارد نوظهور فرض می شود، ولی کارا است. مثل کارآفرینی اجتماعی و ادبیات نوظهوری مثل شرکت های تعاونی ولی اگر 200 یا 300 سال عقب برویم می بینیم آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد. زیرا تمام کار های ما در قالب تعاونی بود. ما روستاهایمان را در قالب تعاونی اداره می کردیم. روستا محل تولید بود.

گفتگوی مجتبی اصغری با علیرضا نبی

در مورد تعاونی ها و اهداف تاسیس تعاونی خودتان برای ما صحبت کنید؟

بحث تعاونی در دنیا بحثی شناخته شده است. در کشور ما این موارد نوظهور فرض می شود، ولی کارا است. مثل کارآفرینی اجتماعی و ادبیات نوظهوری مثل شرکت های تعاونی ولی اگر ۲۰۰ یا ۳۰۰ سال عقب برویم می بینیم آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد. زیرا تمام کار های ما در قالب تعاونی بود. ما روستاهایمان را در قالب تعاونی اداره می کردیم. روستا محل تولید بود.

روستا تفریحگاه نبود که از شهرها برای تفریح به روستا بروند. روستا ها کارخانه و منبع تولید بودند. این منابع تولید توسط عده ای ذی نفع و ریش سفید ها، بزرگتر ها و صاحبان تجربه اداره می شد. این افراد تعاون و شورا ایجاد می کردند، مشورت می کردند و کوچکتر ها از آنچه که بزرگتر ها تصمیم می گرفتند تبعیت می کردند. مطابق فرمایش پیامبر که می فرماید اگر خدا خیر خانواده ای را بخواهد کوچکتر ها به بزرگتر ها احترام می گذارند. اگر خانواده را ضلع کوچکی از جامعه بدانیم، وقتی این قالب در ضلع کوچک آموزش داده می شود در اشل بزرگتر که میشود محله نیز شکل می گیرد و باز هم کوچکتر ها به بزرگتر ها احترام می گذارند.

در روستا ها تعاونی ریش سفیدان شکل می گرفت و بزرگترها راجع به قنات، باغات و… تصمیم می گرفتند. اسم های امروزی اش این است که راجع به مدیریت آبف محیط زیست، منابع روستا و… تصمیم می گرفتند و ان تصمیم ها مورد اطاعت و قبول بقیه افراد روستا قرار می گرفت. مثل قنات که هنوز که هنوز است دنیا بر سر اینکه چطور یک قنات به این شکل مدیریت می شود و چطور بدون ابزار های جی پی اس آب را ۱۰۰۰ متر زیر زمین پیدا می کردند و چطور می شود ۱۰۰۰ سال قبل در یزد سد زیر زمینی می ساختند و آب را به ارتفاع استخراج می آوردند، سوال دارد! این طور نیست که ما با علم نوظهوری به نام تعاونی مواجه باشیم که نظریه ای جدید یا وارداتی باشد.

روستا، تعاون و ریش سفید ها تصمیم گیر بودند و من همان کاری را می کردم که بزرگان ما انجام می دادند؟ بزرگان ما چگونه توانستند ایران را به امپراتوری تبدیل کنند؟! یک راه بیشتر وجود ندارد، باید به اصل خودمان برگردیم تا به قله های پیشرفت و تعالی برگردیم. اگر قرار باشد نسخه های درب و داغان و ساختاری شده دیگران را کار کنیم نه راه رفتن خودمان را یاد خواهیم گرفت و نه یاد رفتن آن ها را.

واقع گرایانه ترین شیوه موفقیت کسب و کار ها تعاون است. باید افرادی را در همان مناطق پیدا کنید که تشنه یادگیری هستند و به جای دخالت کردن، مجاورت قرار می دهید. ما ایرانی ها مثالی داریم که می گوید مجاورت، مشابهت می آورد ما مشهدی ها می گوییم اگر زائر به بازار رضا برود و هیچ چیزی نخرد، ته بازار رضا بوی زرشک و زعفران می دهد. چون در مجاورت این همه مغازه فروش زرشک و زعفران قرار می گیرد.

اگر این شرکت تعاونی را ایجاد کنیم و آموزش را محور قرار بدهیم و افراد را سلکت کنیم و با استعداد ها و با انگیزه ها منتخب کنیم و تشنه های قدرت، رسیدن و یادگیری را پیدا کنیم؛ می شود همان کاری که ما در سال ۱۳۹۲ با یک شرکت تعاونی زیتون در شرق استان گلستان و در شهرستان محروم مینودشت انجام دادیم که فقر در این منطقه بی داد می کند. شرکت تعاونی زرین آرشیای گلستان که امروز سه ماه است که من به آن منطقه نرفته ام، چون نیازی وجود ندارد. این شرکت ۸ روستای پیرامون خود را مدیریت می کند. این شرکت یکی از زیر مجموعه های بنیاد نیکوکاری نبی است.

این ۸ روستا در شرق استان گلستان با جمعیتی در حدود ۵۰۰ هزار نفر دارای مشکل فقر هستند. روستا های کوچکی نیستند و پر جمعیت و بزرگ هستند. این روستا ها تامین کننده نیروی کار هستند. درگیر بودن این مردم با فقر به محیط زیست ضربه می زند به طور مثال به جای گاز بلوط ها را قطع می کنند و می سوزانند. چون توجیه اقتصادی نداشته هنوز آن منطقه گاز کشی نشده است. منابع کمیته امداد هم برای امورات روزانه آن ها می رود. رانش زمین هم آن جا همیشگی است. ممکن است به یک روستا کمک کنیم و یک ماه بعد وقتی مراجعه می کنیم کل روستا وجود خارجی ندارد. این اتفاق افتاده و مجددا زمین گرفته ایم و با کمک خیرین برایشان خانه ساخته ایم. تعاونی می تواند در آن منطقه پوشش آموزشی، اشتغال، خیریه، توزیع منابع و اتصال به تهران را داشته باشد که شرکت تعاونی مجموعه ما با آن نیت در سال ۱۳۹۲ در آن منطقه تاسیس شد. بنا به گفته دادستان های آن شهرستان ها دیگر پدیده ها و آسیب های خاص گزارش نشده است.

یکی از معضل های آن منطقه اعتیاد است که بسیار فراگیر است. مساله بعدی خشکسالی است. خشکسالی در دو وجه قابل روییت و غیر قابل روییت است. ممکن است جنگی سرسبز را ببینید که درختانش آب ندارند. این خشکسالی پنهان است که بعد ها صدایش در می آید و دیگری بیابان هایی است که تا چشم کار می کند حتی یک درخت هم ندارند. یکی از مواردی که شرق استان گلستان را آزار می دهد و موجب شده محصولی به وجود نیاید و باغ ها زیتون ندهند وکشت و کار برنج قابل انجام نباشد، خشکسالی است. خشکسالی به چوب دزدی از جنگل ها نیز دامن زده است.

اعتیاد، خشکسالی و عدم اشتغال نیروهای فعال باعث شده است قطع درختان و چوب دزدی، گنج یابی و نزاع های قومی و قبیله ای بر سر آب به یکی از معضلات منطقه تبدیل شود.

سود اقتصادی تعاونی جذاب تر است یا نفعی که به بخش اجتماعی می رسد؟

تا سود را چه معنا کنیم، به نظر من فردی در یک کسب و کار مشغول می شود و ظرف ۵ سال در اینکسب و کار هیچ سودی نمی کند اما این مدت زمان به او کسب و کار را یاد می دهد، او احداث کارخانه و کار دفاتر مالی و مذاکره و فروش و قانون تجارت را یاد می گیرد. من به دومی می گویم سود اولین مورد سود نیست. آبراهام لینکن می گوید اگر برای قطع کردن درختی ۱۰ روز وقت داشته باشم ۹ روز تبرم را تیز می کنم. کسب و کار این نیست که درخت را با اولین تبر قطع کنید. وقتی می بینید تاسیس کسب و کاری به طور مثال ۱۳۴۰ است باید متوجه باشیم که ما امروز آن ها را به عنوان یک برند می شناسیم. بعد از ۱۰ سال هنوز نمی گوییم ما به سود قابل قبول رسیده ایم، می گوییم ما به باندی قابل قبول برای پرواز رسیده ایم. باید بدانیم که رد شرکت تعاونی، تامل و تعاون و هم فکری و زندگی مبتنی بر مشارکت منافع جمعی را یاد می گیریم که بسیار مهمتر است.

تعاونی چند عضو مجمع دارد آیا هر فرد حق رای دارد؟

این شرکت یکی از شرکت های زیر مجموعه بنیاد نیکوکاری نبی است. اطلاعات من در سطح گزارش هایی است که شرکت تعاونی به بنیاد می دهد و بازرسین بنیاد می روند و صورت های مالی را چک می کنند. مدرسین بنیاد هم در بخشهای مختلف به آن ها آموزش می دهد. به طور مثال امروز که اینجا هستید مدرس دیجیتال مارکتینگ آنجا مستقر است و به آن ها آموزش می دهد.

در ساختار شرکت های تعاونی باید ۷ نفر عضور هیات امنا و هیات موسس شرکت باشند.ازبین خودشان مدیر عامل و خزانه دار و نائب رییس مدیر عامل انتخاب می شود که این افراد تماما از افراد بومی خواهند بود که وارد این مجموعه شده و آموزش دیده اند. سال ها در کنار مدیران عامل قبلی ایرانی و خارجی کار کرده اند و موظف هستند هفته ای یک بار به دفتر بنیاد در تهران مراجعه کنند و از میز خود در آن جا استفاده کنند و اگر می خواهند با سازمان ها و ادارات ارتباط بگیرند از میز تهران استفاده کنند. این میز برای آن ها حکم دفتر دارد منشی و حمل و نقل و اتاق استراحت و آبدارخانه وجود دارد. همه این ها در قالب یک میز است ولی تمام کار های یک دفتر را برایشان انجام می دهد. شرکت تعاونی موظف است اجاره میز اش را به بنیاد پرداخت کند، رقم اجاره بسیار پایین و شاید فقط معادل حقوق یکی از کارکنان دفتر باشد ولی این اجاره ها هزینه افرادی که اینجا مشغول به کار هستند را تامین می کند.

نوآوری شما در این تعاونی توانمند سازی و اجرای کار مبتنی بر آموزش است. سرمایه های لازم برای سهامدار شدن افراد در تعاونی از کجا تامین می شود؟

در این مرحله حاکمیت ها وظایف خود را انجام می دهند. ارائه تسهیلات ارزان قیمت به شرط حضور در مناطق محروم از جمله حمایت های در دسترس است. ما قبل از ایجاد هر ساختار فیزیکی ابتدا آموزش می دهیم. سپس او را به سمت تسهیلات ارزان قیمت با معافیت ها و تنفس بالا که به شرکت های تعاونی تعلق می گیرد. این افراد به طریقی راه خود را پیدا می کنند و پشت در نمی مانند اگر مانعی وجود داشت دفتر تهران به آن ها کمک می کند. ۸۰ درصد این وام را دولت می دهد و ۲۰ درصد اش آورده افراد است.

من باز هم می گویم که اصل آموزش و دانش است. موفقیت یعنی اطلاعات و ارتباطاتی که از آن طریق بتوانید بهره مند بشوید.

نقش دولت در کمک یا شکل گیری تعاونی ها چگونه است؟

جاروبرقی را تصور کنید که موسیقی پخش می کند و بوی خوبی صادر می کند. هوشمند است و زباله ها را پیدا می کند. ولی مشکلی که دارد این است که جارو نمی کند! این جارو برقی دولت ما است. وقتی می گوییم آمار بدهید، بوی خوشی را متساعد می کند. وقتی می گوییم گرهی را باز کنید، صداهای خوبی پخش می کند. پشت تریبون و در رسانه ها چنان خوب حرف می زنند و چنان جملات زیبایی به کار می برند که گویی شنونده در سوییس زندگی می کند. همه چیز کار دشمن است و اگر ما یک جور دیگر می بینیم حتما در اشتباهیم. ولی در مرحله عمل می بینیم برداشت و فهمی از موضوع وجود ندارد. اما قوانینی تدوین شده و کار من این است که جاروبرقی راروشن کنم. ما پیگیری می کنیم، آنقدر می رویم تا مطالباتمان را بگیریم. بچه های من می دانند هر کاری که میکنید نباید دست خالی برگردید. رشوه نمی دهیم، زور نمی شنویم ولی باید کار را انجام بدهیم. می گویند نمی شود ولی ما انجام دادیم و شد.

پسری حدودا ۲۰ ساله در مجموعه ما بود که به کار ترخیص و… علاقه داشت. گفتیم به بازرگانی خارجی بیا و کارکن. یک بار به او گفتم یک کانتینر روغن به مرز بازرگان آمده که باید ترخیص اش کنید. گفته بودم که ما رشوه نمی دهیم، کار خلاف اخلاق انجام نمی دهیم و کارمان را با پیگیری حل می کنیم. ما یک بنیاد نیکوکاری هستیم و کارمان را با پیگیری حل می کنیم. دست خالی برنگرد چون امید بچه ها در خط تولید به این است. کار به این می ماند که برف دماوند را به خاش سیستان برساند. ۱۰۰ درصد مطمئن بودم که موفق نمی شود. ماموریت دو روزه بود ولی هفت روز از او خبری نشد. تماس گرفتم و گفت یا با کانتینر بر می گردم یا دیگر نمی آیم. دادستان بازرگان با من تماس گرفت و گفت این بچه هر روز به دفتر من می آید و تا ظهر گریه می کند که کانتینر ما را بدهید من بروم با این ها چه کرده اید؟! کانتینر آزاد شد و برگشت.

آیا در حکومت داری این فرصت را به نیرو های جوان می دهیم که خودشان را به طریقی نشان بدهند؟! صندلی مال من، حکم مال من، امضای طلایی مال من، ویلا مال من همه چیز مال من!

شرکت تعاونی امتیازاتی دارد، ولی باید دنبال اش کنید پیگیری کنید و بگیرید. خداوند نعماتی دارد ولی باید استفاده کنید. باید سعی و تلاش کرد. هیچ کسی نمی‌تواند بالاتر از باور شما به شما کمک کند باید به توانایی خود باور داشته باشید. به این باور داشته باشیدکه خدا روزی می دهد نه رییس شعبه بانک. آن وقت باور ها معجزه می کنند.

یکی از معایبی که در تعاونی ها وجود دارد و در مقاطع بسیاری موجب شکست تعاونی ها شده این است که تعاونی ها تسهیلات دولتی را گرفته اند ولی نتوانسته اند در کار خود موفق شوند و تسهیلات را پس بدهند. آیا به نظر شما این موضوع در فضای کلی کشور شایع و قابل تامل است یا نه؟

صددرصد شایع بود و دوهزار درصد قابل تامل و قابل عارضه یابی است. ابتدا باید تکلیف خود را روشن کنیم آیا می خواهیم محکوم کنیم یا می خواهیم بگوییم مشکل از کجا بود و مشکل را رفع کنیم؟ باید عارضه یابی کنیم. چرا تسهیلات می دهند و ناظر، کوچ و مربی و مشاور نمی گذارند؟ فردی که تا دیروز کل عدد و رقم حساب اش ۶ صفر داشته امروز با تسهیلاتی با ۲۰ صفر روبرو است معلوم است که ارور می دهد این طبیعی است.

در قصه شکست تعاونی ها، سازمان های تسهیلات دهنده ۵۰ به ۵۰ شریک اند. چرا وقتی نمی توانید این ارقام را مدیریت کنید تسهیلات می گیرید؟! بازار فروش، دفاتر مالی و آموزش و مشاور حقوقی و مشاور بیزینس ات و راهنمای آن کجاست؟ راهنمای بیزینستان کجاست؟

لینک کوتاه : https://ava.kheir.ir/?p=1567

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیریت تارنما منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.