در دو دهه پایانی قرن بیستم، سازمانهای غیردولتی شروع به ایفای نقش سیاستگذاری در اکثر کشورها کردند، اگرچه این سازمانها در ابتدا بر رفاه اجتماعی تمرکز داشتند. بین سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۹۷، مطالعات تجربی متعددی در مورد سازمانهای غیردولتی با تمرکز بر دولت، دموکراسیسازی، تشکیل جامعه مدنی و همچنین سازمانهای غیردولتی در سیستم جهانی انجام شد. به طور همزمان، دولتها و جوامع در اکثر کشورها شروع به آشکارسازی و برجسته کردن موضوعات مختلف پیچیده اجتماعی مانند مصرفگرایی، توانمندسازی زنان، محیط زیست و حقوق بشر کردهاند. یک سازمان غیردولتی میتواند به عنوان بخشی از نقش خود درگیر مسائل پیچیده اجتماعی شود.
در این میان، سازمانهای غیردولتی به طور کلی با چهار ویژگی تعریف میشوند: داوطلبانه بودن، غیر حزبی، غیرانتفاعی و غیرمجرمانه. طبق نظر سالامون و آنهیر سازمانهای غیردولتی دارای هفت ویژگی ممتاز هستند. هفت ویژگی به شرح زیر است: رسمی (رسمی ثبت شده و اداره می شود)، خصوصی (داشتن سازمان مجزا از دولت)، توزیع غیرانتفاعی (متفاوت از اهداف تأسیس یک سازمان تجاری)، خودگردان (دارای مدیریت خصوصی)، داوطلبانه (کار داوطلبانه)، (۶) غیر مذهبی (غیر انگیزه موعظه) و غیرسیاسی (عدم دخالت در تبلیغ نامزدها در انتخابات). این ویژگیها به ویژه برای شناسایی و تمایز سازمانهای غیردولتی از سایر سازمانها مفید است.
در تعریف توسعه پایدار جامعه، تعریف آن بر اهمیت ایجاد تعادل بین نگرانیهای زیست محیطی و اهداف توسعه و در عین حال تقویت روابط اجتماعی محلی تأکید میکند. جوامع پایدار نه تنها از محیط زیست محافظت و بهبود میبخشند، بلکه جوامع محلی انسانیتر را نیز ارتقا میدهند. این ترکیبی از هر دو توسعه پایدار و جامعه پایدار است که به موجب آن جامعه در یک محیط پایدار و تعامل اجتماعی زندگی میکند. از سوی دیگر، توسعه جامعه مشارکت داوطلبانه افراد در یک فرآیند سازمانیافته با هدف دستیابی به نتایج مطلوب، به ویژه در زمینههای آموزش، بهداشت، تفریح و مسکن است. فعالیتی است که در سطح جامعه انجام می شود و تلاشی سازمان یافته برای ارتقای استانداردهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی جامعه با کمترین میزان کمک خارجی ممکن است. توسعه جامعه میتواند به جوامع محلی کمک کند تا وضعیت اجتماعی- اقتصادی خود را بهبود بخشند و از منابع موجود بهتر استفاده کنند. توسعه جامعه در دوران پیش از صنعتی شدن به سمت بسیج منابع تغییر کرد. در این دوره، توسعه جامعه بر گسترش نیروی کار و دفاع شخصی متمرکز شد که از طریق بسیج منابع انجام شد. از آنجایی که تمرکز دوران مدرن بر توسعه جامعه به طور قابل توجهی تغییر کردهاست، هدف اولیه توسعه اجتماعی بهبود رفاه اجتماعی مردم بوده است.
سازمانهای غیردولتی در سازماندهی جوامع معمولی به گونهای برتری دارند که میتوانند به عنوان سرمایه اجتماعی تقویتکننده در نظر گرفته شوند، نقشی که میتواند از ارائه خدمات جلوگیری کند. از سوی دیگر جوامع محلی باید در همه برنامههای توسعه مشارکت داشته باشند. این به دلیل مشاهداتی است که نشان داده بود سازمانهای غیردولتی در توسعه جوامع بسیار مؤثر هستند و مردم مایلند به این سازمانها برای مزایایی که ارائه میدهند بپیوندند. به این ترتیب، این مقاله به بررسی نقش و تأثیر سازمانهای غیردولتی در توسعه جامعه، چالشهایی که سازمانهای غیردولتی با آنها روبهرو هستند، و جهتگیری که سازمانهای غیردولتی باید در توسعه جامعه اتخاذ کنند، میپردازد.
- مفهوم سازمانهای غیردولتی
به جز احزاب سیاسی و سازمانهای خصوصی، اصطلاح سازمانهای غیردولتی تقریباً به تمام سازمانهایی اطلاق میشود که توسط دولت حمایت نمیشوند. سازمان باید کاملاً داوطلبانه باشد و باید در محدوده قوانین کشوری که در آن فعالیت میکند فعالیت کند. سازمانهای غیردولتی سازمانهایی هستند که با شایستگی اداره میشوند و به دنبال کاهش درد و رنج انسانی و ترویج توسعه کشورهای فقیر از طریق روشهای مختلف از جمله تأمین مالی پروژهها، کمک به ارائه خدمات و ایجاد ظرفیت هستند.
با گذشت زمان، سازمانهای غیردولتی به دنبال ارتقای توسعه پایدار جامعه از طریق ظرفیتسازی و فعالیتهای توانمندسازی هستند. لانگران ظرفیتسازی را به عنوان فرآیندی تعریف کرد که توسط آن سازمانهای غیردولتی توسعه جامعه را امکانپذیر میکنند. سازمانهای غیردولتی اغلب برای کمک به مردم برای توسعه تواناییهای خود تشکیل میشوند. علاوه بر این، سازمانهای غیردولتی برای ارتقای خودمختاری و توانمندسازی جامعه با کمک به گروههای اجتماعی و تسهیل فرآیندهای مشارکتی مورد ستایش قرار میگیرند.
- مفهوم توسعه جامعه
جامعه یک واحد اجتماعی کاملاً تعریف شده است، برای مثال، گروه یا انجمنی از افراد که نیازها، علایق، کارکردها و ارزشهای مشترکی دارند. علاوه بر این، توسعه جامعه فرآیندی است که در آن سازمانها به اعضای جامعه در شناسایی و انجام اقدامات جمعی در مورد موضوعاتی که برای آنها اهمیت دارد کمک میکنند.
طبق تعریف سازمان ملل، توسعه جامعه فرآیندی است که در آن شهروندان، در کنار مقامات دولتی برای بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کل جامعه کار میکنند و آنها را قادر میسازد تا به طور کامل در پیشرفت ملی مشارکت داشته باشند و این جوامع را در سطح ملی ادغام کنند. جونز اصطلاح «توسعه جامعه» را ابداع کرد که شامل مشارکت، توانمندسازی و ظرفیت جامعه است. در نتیجه، دو جنبه اصلی در فرآیند توسعه جامعه وجود دارد. برای شروع، مشارکت افراد در تلاش برای بهبود هر چه بیشتر استاندارد زندگی از طریق ابتکار عمل آنهاست. دوم، ارائه خدمات فنی و اجتماعی به نحوی که ابتکار عمل، خوداتکایی و درک متقابل را تقویت کند.
به عقیده پیرس، یک استراتژی توسعه جامعه باید سه مولفه حیاتی را شامل شود: توانمندسازی یکپارچه، رهبری یکپارچه، و انقلابی کردن از طریق گفتمان. جوامع روستایی و شهری باید در تمامی مراحل فرآیند توسعه از جمله نیازسنجی، برنامهریزی و اجرا مشارکت داشته باشند. در این زمینه، توسعه جامعه را میتوان برای اهداف مختلف، از جمله بهبود سلامت، بهبود آموزش، بهبود تفریح و مسکن، توسعه رهبران جامعه، ایجاد انگیزه در جوامع برای سازماندهی برنامههای مبتنی بر جامعه برای حل مشکلاتشان، تقویت ظرفیت جوامع محلی برای شناسایی درآمدها و منافع آنها استفاده کرد.
- رابطه بین سازمانهای غیردولتی و توسعه جامعه
بر اساس این مطالعه میتوان بیان کرد که سازمانهای غیردولتی در ارتقای توسعه پایدار جامعه که تعادلی بین نگرانیهای زیست محیطی و اهداف توسعه ایجاد میکند و در عین حال روابط اجتماعی محلی را تقویت میکند، ضروری هستند. جوامع پایدار نیازهای اقتصادی ساکنان خود را تامین میکنند، محیط زیست را بهبود میبخشند و از آن محافظت میکنند و رشد جوامع بشردوستانه را ترویج میکنند.
به گفته ویلیام شش کارکرد زیر از سازمانهای غیردولتی برای توسعه جامعه حیاتی هستند: توسعه و بهرهبرداری زیرساخت.، حمایت از نوآوری، نمایش، و پروژههای آزمایشی، تسهیل ارتباطات (سازمانهای غیردولتی میتوانند ارتباط را از مردم به دولت و به سمت پایین از دولت به مردم تسهیل کنند)، کمک فنی و آموزش، تحقیق، نظارت و ارزیابی، حمایت (سازمانهای غیردولتی در حمایت از فقرا و اجرای برنامههای دولتی نقش دارند). سازمانهای غیردولتی با کمک به جوامع در توسعه منابع اجتماعی، سرمایه و انسانی، نقش مهمی در توسعه جامعه ایفا میکنند. افزایش دانش و مهارت؛ تشویق مردم به شرکت در فعالیتها؛ و به عنوان رابط بین جوامع و سیستمها عمل میکند. مشارکت در این فعالیتها موجب تقویت آنها میشود که در نتیجه توسعه جامعه محقق خواهد شد. در نهایت، این منجر به توسعه اجتماعی درازمدت میشود.
- سازمانهای غیردولتی در مالزی
از دهه ۱۹۷۰، موضوعات غیرجمعی و جهانشمولی مانند مصرفگرایی، محیطزیستگرایی و فمینیسم در کانون فعالیتهای سازمانهای غیردولتی قرار گرفت. روند توسعه قوی جامعه در میان مالزیاییها به طور کلی موفقیتآمیز است و دولت این انرژیها را برای تضمین ثبات سیاسی و عدالت و همچنین صلح اجتماعی- اقتصادی رهبری میکند. مالزی به دلیل موفقیت مالزی در ایجاد هماهنگی بین گروههای قومی مختلف، اغلب به عنوان یک الگو برای سایر کشورها از نظر روابط اجتماعی عمل میکند. اکثر این موفقیتها نتیجه تلاشهای مشترک بین سهامداران مختلف از جمله سازمانهای غیردولتی است.
تا سپتامبر ۲۰۲۱، در حال حاضر ۸۲۶۷۵ سازمان غیردولتی در مالزی ثبت شده است. ایالت سلانگور بیشترین تعداد سازمانهای غیردولتی را دارد و ایالتی که کمترین تعداد سازمانهای غیردولتی را دارد شامل ۲۷۰ سازمان غیردولتی است. طبق این دستهبندی، گروه رفاه با ۲۷۱۰۹ سازمان غیردولتی بیشترین تعداد سازمانهای غیردولتی را در مالزی دارد، در حالی که رده ایمنی با تنها ۶۵۸ سازمان غیردولتی کمترین تعداد سازمانهای غیردولتی را دارد.
- روش پژوهش
حجم قابل توجهی از ادبیات در این مطالعه، از جمله مقالات مجلات، گزارشها، و حتی وبسایتهای سازمانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت تا تأثیر احتمالی سازمانهای غیردولتی بر توسعه جامعه مشخص شود. پس از آن، چندین پایگاه الکترونیکی برای انجام تجزیه و تحلیل اسناد و بررسی ادبیات، از جمله Google Scholar، Scopus و Wiley استفاده شد. چندین کلمه کلیدی از جمله «نقش سازمانهای غیردولتی» و «توسعه جامعه» استفاده شد. مقالات بازیابی شده با یک فرآیند مرور سیستماتیک شامل سه مرحله، یعنی شناسایی، غربالگری و واجد شرایط بودن تجزیه و تحلیل شدند.
- راهکارهای بهبود سازمانهای غیردولتی
پس از بررسی ادبیات، نقش و چالشهای پیش روی سازمانهای غیردولتی محلی در توسعه جامعه، توصیههای متعددی برای اطمینان از اینکه سازمانهای غیردولتی در ارائه خدمات توسعه اجتماعی مؤثرتر میشوند و در عین حال به رشد اقتصادی و ثبات در منطقه کمک میکنند، ارائه میشود.
دولتها، سایر سازمانها و افراد باید حمایت خود را از سازمانهای غیردولتی، از جمله با فراهم کردن محیط کار، منابع مالی، تجهیزات و گزارشهای فنی، تقویت کنند. دولتها باید با تأمین بودجه به سازمانهای غیردولتی برای اجرای برنامههای مبتنی بر جامعه، محیطی مناسب را برای طرحهای توسعه اجتماعی ایجاد کنند. اگرچه تحقیقات گذشته چندین پیوند از بودجه دولتی را با ایجاد همشکلی، از دست دادن استقلال، جابجایی مأموریت و ازدحام در سازمانهای غیردولتی شناسایی کرده بود، اما بسیار مهم است زیرا میتواند به پایداری و توسعه بخش غیردولتی کمک کند. در مقابل، سازمانهای غیردولتی باید یک پایگاه داده اختصاصی برای کمک به دولت و سایر طرفهای ذینفع ایجاد کنند. ساخت یک پایگاه داده که شامل متغیرهای اجتماعی و محیطی از مجموعه دادههای باکیفیت موجود است ممکن است برای ارزیابی رابطه بین مسائل اجتماعی و محیطی در طول زمان ضروری باشد این پایگاه داده میتواند توسط همه علاقمندان برای توسعه برنامههایی استفاده شود که نیاز افراد به بهبود استاندارد زندگی خود را برطرف کند.
در مرحله بعد، ذینفعان برنامهها و فعالیتهای توسعه اجتماعی باید به حمایت از سازمانهای غیردولتی در جوامع خود ادامه دهند و از حفظ و تداوم پروژههای توسعه جامعه تکمیل شده اطمینان حاصل کنند. سازمانهای غیردولتی باید همیشه ذینفعان را در برنامهریزی، اجرا و ارزیابی فعالیتهای توسعه جامعه خود درگیر کنند. این امر پایداری و مالکیت پروژه را افزایش میدهد. هدف سازمانهای غیردولتی نه تنها کمک به دولت، بلکه به عنوان ستون فقرات برای افراد فقیر و آسیبپذیر، بهویژه در زمانهای سختی مانند همهگیری کووید-۱۹ است. جامعه تلاشهای سازمانهای غیردولتی را به عنوان شاهدی بر دلسوزی تزلزل ناپذیر آنها در مواجهه با فاجعه میداند. تحقیقات کوچریاوایا، به وضوح بیان کرده است که مردم بر این باورند که سازمانهای غیردولتی باید قبل از هر چیز به مشکلات اساسی اجتماعی روزمره بپردازند و تمرکز اولیه فعالیت سازمانهای غیردولتی اکنون باید بر اقدامات اجتماعی خاص و کمک مستقیم به مردم باشد. برای این منظور، به سازمانهای غیردولتی پیشنهاد میشود که ائتلافهایی را برای دریافت حمایت از سایر نهادهای شبکه تشکیل دهند و از طریق شبکهسازی و فدراسیونها، فعالیتهای خود را در مقیاس وسیعتر ارتقا دهند.
به غیر از آن، سازمانهای غیردولتی محلی نیز باید برای تکمیل تلاشهای دولت در زمینه توسعه جامعه آموزش ببینند. سازمانهای غیردولتی میتوانند در نتیجه ایدهها، تجربیات، علایق و روحیه عالی افراد یا گروههای خاص برای رسیدگی به مسائل یا خواستههای اجتماعی شکل بگیرند. برای رهبران سازمانهای غیردولتی داشتن مهارتهای رهبری خوب برای مدیریت مؤثر سازمان غیردولتی بسیار مهم است. رهبران سازمانهای غیردولتی، بسته به شرایط و افراد درگیر، یک توانایی برای ایجاد تعادل بین خواستههای رقیب و نقشهای متنوعی از خود نشان میدهند. به عنوان مثال، ایجاد توازن بین بینش خود با نیازهای عملی جوامع محلی، و همچنین خواستههای اهداکنندگان و یا منافع اختصاصی سیاستمداران محلی. بنابراین، آنها به آموزشهایی نیاز دارند که بتواند از این نقشها پشتیبانی کند. علاوه بر این، اصول و نقاط قوت مؤسسات غیردولتی بر دستیابی به اهداف خود متمرکز است که شامل ارائه فرصتهای آموزشی و توسعه مهارتها، کنترل و مدیریت بیماری، کمک به قربانیان بلایای طبیعی، توانمندسازی اقتصادی زنان، و حمایت اجتماعی، اقتصادی، حقوق سیاسی و فرهنگی از انسان.
سازمانهای غیردولتی باید تعهد بیشتری نسبت به فعالیتهای توسعه جامعه، به ویژه از طریق ارتقای خودیاری نشان دهند. مکانیزم نظارت و ارزیابی برای سازمانهای غیردولتی لازم است تا اطمینان حاصل شود که برنامهها و خدمات توسعه جامعه به آسیب پذیرترین ساکنان منطقه میرسد. مدیریت سازمانهای غیردولتی باید استخدام پرسنل کافی برای کمک به تیم پروژه در انجام فعالیتهای نظارت و ارزیابی در سراسر پروژه را در نظر بگیرد. علاوه بر این، مدیریت باید یک روال برای انجام نیازسنجیهای دورهای کارکنان برای نظارت و ارزیابی با همکاری کارکنان نظارت و ارزیابی نقطه کانونی ایجاد کند. این نظارت و ارزیابی میتواند توسط یک سازمان شخص ثالث نیز برای پاسخگویی بهتر انجام شود.
سازمانهای غیردولتی زنان شاغل در حال رشد هستند. آنها باید در انواع برنامهها و آموزشها شرکت کنند. زنان بهعنوان داراییهای مهم کشور باید بهطور بهینه توسعه یابند تا بتوانند به طور فعال در توسعه جامعه مشارکت کنند. این واقعیت که برخی از سازمانهای غیردولتی زنان در نتیجه محدودیتهای مالی در حال کوچکسازی و یا تعطیل شدن بودند، نگرانکننده است. دولت مالزی علاقه زیادی به ارتقای توانمندی زنان از طریق اهداف توسعه پایدار دارد. دستیابی به برابری جنسیتی و توانمندسازی همه زنان و دختران که با مشارکت سازمانهای غیردولتی که از برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان در کشورهای در حال توسعه حمایت میکنند، اجرا میشود. در نتیجه، تقویت سازمانهای غیردولتی زنان تلاشی است که باید توسط همه طرفها برجسته شود، زیرا از دیدگاههای مختلف در توسعه جامعه سود خواهد داشت.
به طور خلاصه، توسعه جامعه نباید تنها به عهده دولت باشد. افراد، جوامع، سازمانهای غیردولتی و سایر سازمانها همگی باید در تلاش برای خدمت به فقرا مشارکت داشته باشند. اهداف برنامهها باید به وضوح توسط کل جامعه درک شود. حمایت کامل همه طرفها منجر به نتیجه بهتری می شود که ممکن است به نفع همه طرفهای درگیر باشد.
- نتیجهگیری
در طول این مقاله مروری نظاممند، نقش و تأثیر سازمانهای غیردولتی در ترویج توسعه پایدار جامعه مورد بحث قرار گرفته است. از این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که توسعه پایدار جامعه تلاشی یکباره نیست. همانطور که سازمانهای غیردولتی نقش مهمی در آغاز و حمایت از پایداری از طریق برنامهها و مداخلات خود ایفا میکنند، مشارکت سایر ذینفعان برای اطمینان بیشتر از اثربخشی این تلاش نیز حیاتی است. علاوه بر این، نظارت و ارزیابی مستمر باید توسط سازمانهای غیردولتی انجام شود تا مشخص شود که هر برنامه یا استراتژی اجرا شده چقدر در توسعه توسعه پایدار جامعه تأثیر دارد.
علاوه بر این، چالشهای پیش روی این سازمانهای غیردولتی در تلاشهایشان برای پایداری توسعه جامعه نیز شناسایی شده است. اگرچه سازمانهای غیردولتی نقش مهمی در تسهیل پایداری استراتژیهای توسعه جامعه ایفا میکنند، شبکهسازی مؤثر و کار تیمی بین ذینفعان، توسعه قابلیتها یا آموزش برای بهبود مستمر کیفیت زندگی، برنامهریزی مالی خوب و همچنین مشاوره یا تسهیل و حمایت مستمر هستند. بسیار مورد نیاز از آنجایی که آنها با چالش های مختلفی روبرو هستند، ذینفعان باید بر تقویت کارآمدی سازمانهای غیردولتی در ارائه خدمات توسعه اجتماعی و همچنین تشویق رشد اقتصادی، توسعه و ثبات در منطقه تاکید کنند. به طور کلی، در نظر گرفته شده است که سازمانهای غیردولتی در آینده از نظر انتخاب رسانه مناسب، جالب و مؤثر برای اجرای برنامههای خود، تخیل بیشتری داشته باشند و در نتیجه به موفقیت بیشتر در مقابله با مشکلات کمک کنند. افزایش قابل توجهی در مشارکت سازمانهای غیردولتی در توسعه جامعه ممکن است با درک روشنی از هدف مطالعه به دست آید.