موسسه طلوع بی نشانها نمونه موفق یک تشکل مردم نهاد خیریه است که نه تنها جایگاه مناسبی در میان مردم کسب نموده، بلکه در جلب اعتماد حاکمیت نیز موفق عمل کرده و از این رهگذار توانسته است تا به رابط خوبی میان مردم و حاکمیت تبدیل شود. همان نقشی که برای تشکلهای مردم نهاد و بنگاههای خیریهها در سراسر جهان متصور هستیم.
حوزه فعالیت این موسسه آن چنان وسیع است که بررسی تیتروار هر یک از آنها نیازمند فرصتی مناسب است. از این رو و به فراخور پرونده این شماره از فصلنامه، به موضوع اطعام نیازمندان و بررسی عملکرد موسسه طلوع بی نشانها در این زمینه پرداختیم و به این بهانه در گپ و گفت کوتاهی با اکبر رجبی (بنیانگذار و مدیر عامل موسسه)، از او در این خصوص پرسیدیم.
- لطفا قدری از موسسه طلوع بی نشانها بگوئید.
طلوع بی نشانها، خیریهای هست که حدود ۱۵ سال قدمت دارد و عمدتا در زمینههای اشتغال، درمان، احداث سرپناه، بازگرداندن افراد آسیب دیده به کانون خانواده و جامعه فعالیت دارد. در این میان تلاش میکنیم تا ذهنیت جامعه نسبت به فرد آسیب دیده را نیز بهبود ببخشیم.
- همانگونه که میدانید پرونده این شماره از فصلنامه به موضوع اطعام اختصاص پیدا کرده است. فعالیت شما در این حوزه چیست؟
یکی از مهمترین کارهایی که موسسه طلوع بی نشانها انجام میدهد، بحث اطعام است. این بخش نیز تنها محدود به سیر کردن شکم کارتن خوابها، افراد بیخانمان و در یک کلام افراد آسیب دیده اجتماعی نیست. بلکه بیشتر راهکاری است که میتوان با کمک آن با این دسته از افراد ارتباط برقرار کرد. ما در تلاشیم تا این افراد را متوجه این نکته بکنیم که آنها برای ما مهم هستند. باید توجه داشته باشیم که عموم کارتن خوابها بیپول نیستند. چراکه آنها میتوانند مواد مخدر و داروی مورد نیاز خود را شخصا تهیه نمایند. با این وجود عموما به مقوله غذا توجه خاصی نمیکنند و تامین غذا از طریق خریداری آن الویت چندم هر کارتن خوابی است.
جایگاه اجتماعی کارتن خوابها و افراد آسیب دیده اجتماعی رها شده در جامعه، در پائینترین سطح ممکن است. به همین دلیل اغلب آنها رفتارهای تحقیر کننده بسیاری را تجربه میکنند. حال اگر به او، به عنوان یک انسان توجه شود و به صورت محترمانه به او نیازهای غذاییاش اهدا شود، این رفتار به نوبه خود باعث ایجاد نوعی گفتگو و رابطه کلامی و حسی میشود. رسیدن به چنین موقعیتی برای ما بسیار مهم و حیاتی است.
به این ترتیب مقوله اطعام و اهمیت آن برای ما، بیش از آنکه سیر کردن نیازمندان باشد، ایجاد زمینهای برای گفتگو و برقراری ارتباط با آنها است.
- نتیجه مستقیم چنین ارتباط گیری برای شما و فرد آسیب دیده چیست؟
وقتی یه کارتن خواب می بینه ما به نیازهای اولیه اش که همان خوراک هست توجه ویژه داریم. به امنیت او و احترامی که باید به عنوان یک انسان به او گذاشته شود، اهمیت می دهیم. در مقابل او نیز به ما اعتماد کرده و با ما همراهی می کند. اینگونه است که بسیاری از این دسته از افراد در فضای طلوع، پاک میشوند و درمان میشوند.
این دستاورد غذایی است که با عشق پخته شده و با احترام توزیع میشود. ببینید اوضاع مالی موسسه آنچنان نیست که بتوانیم غذاهای گوناگون و متنوعی تهیه کنیم. به همین دلیل اغلب موارد غذاهای توزیع شده موسسه طلوع ساده هستند. ولی همین غذای ساده را با حس مسئولیتپذیری نسبت به افراد تهیه و با احترام و حفظ شأن انسانی آنها توزیع میکنیم. باور ما این است که این غذا برای بهترین و عزیزترین فرد خودمان و خدا تهیه میشود. این تمایز ایجاد میکند برای اون کاری که ما انجام میدهیم. وگرنه بسیاری از افراد هستند که در خیابانها غذا توزیع میکنند. اما این غذا دادن اگر نگوئیم نمایش و فخرفروشی هست، کارکرد آن از شکم سیر کردن افراد جلوتر نمیرود. ما در توزیع غذا سعی میکنیم از شکم و جسم عبور کرده و کمی به روح و شخصیت افراد هم توجه داشته باشیم.
- با اشارهای که فرمودید میتوان به حجم و وسعت کار شما پی برد. منابع تامین مالی و پشتیبانی این طرح در طی این سالها از کجا تامین شده است؟
راههایی که ما برای تامین غذا و مایحتاجش داریم، خیرینی هستند که غذا و مواد اولیه را در اختیار ما میگذارند و ما نیز این غذا را پخت میکنیم تا بین افراد نیازمند توزیع شود.
ما همچنین با برخی از مراکز مانند هتلها، رستورانها، دانشگاهها به توعی همکاری و تعامل رسیدهایم تا غذاهای دست نخورده این مراکز را که به نوعی بیش از نیاز روزانه آنها هست را تحویل بگیریم و در شبکه توزیع خود قرار دهیم.
- به نوعی شما بانک غذا در ایران تاسیس کردهاید
دقیقا. ما با ثبت بانک غذا در ایران و دنبال کردن این قضیه برای جمعآوری غذای دست نخورده و سالم از مراکزی که عرض کردم، حدودا در سال گذشته یک میلیون و چهارصد هزار پرس غذا را میان نیازمندان توزیع نمودیم. در حال حاضر ما در ۱۶ شهر به غیر از تهران در حال انجام این فعالیت هستیم. دنبال این هستیم که بتوانیم شرایطی را فراهم کنیم تا به زودی این خدمات را در کل ایران عرضه نمائیم.
- در این میان آیا نهادهای دولتی کمکی به شما میکنند؟ اساسا برای دولت در این زنجیره نقشی قائل هستید؟
حاکمیت اگر به طور مثال تنها در بخش جمعآوری ضایعات مدارس شهر تهران، به ما کمک کند، نقش بسیار بزرگی را ایفا نموده است. اگر دانشآموزان را به این سمت ترغیب نمائیم تا با کمک اولیای مدرسه، دفتر، کتاب باطله خود را طبق اصول تفکیک زباله جمعآوری و ساماندهی کنند و آنها را در اختیار ما بگذارند، همین کمک میتواند این شرایط را فراهم سازد تا با سرمایه به دست آمده ما بتوانیم به تمام گرسنگان استان تهران خدماترسانی کنیم. به همین سادگی که دارم عرض میکنم میتواند این اتفاق به وقوع بپیوندد. گردش مالی ضایعات در شهر تهران تنها در این بخش میتواند به تمام نیازهای جامعه نیازمند غذا پوشش بدهد.
من با اسرافی که در بخش تولید و پخت غذا میشود کاری ندارم. به شما عرض کنم به تعدادی که در این شهر غذا تهیه و دور ریخته میشود، به همان میزان افراد نیازمند، گرسنه روز و شب خود را سر میکنند.
جملهای حضرت امیر (ع) دارد که خیلی زیباست. حضرت می فرماید هر شب یقین کنید که هیچ نیازمند گرسنهای سر بر بالین نمی گذارد. زیرا ارض خداوند آرام نمیگیرد، مگر نیاز کمترین آحاد از میان شما برآورده شده باشد. البته دوستان ما میگویند که این جمله به جبران خلیل جبران تعلق دارد. راستش برای من اهمیت چندانی ندارد. هر کسی این جمله را بیان فرموده، زیباست.
با کوچکترین کمک نهادهایی مثل آموزش و پرورش و دانشگاهها و … میتوان به راحتی ریشه گرسنگی را در تهران و سراسر کشور از میان برد. ما کار عجیب و غریبی نمیکنیم. ما فقط غذای اضافی و دست نخورده این شهر را جمعآوری و در بین نیازمندان توزیع میکنیم. باید همین جا از رستوراندارها و جامعه هتلداران تهران تشکر کنم که به ما اعتماد کردند و این غذا را در بستهبندی شیک و تمیز در اختیار ما میگذارند تا در شبکه توزیع به دست نیازمندترین افراد این شهر برسد.